به یاد دوست آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
سه شنبه 94 خرداد 19 :: 11:25 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
سیر مطالعاتی از جمله مهمترین عوامل موفقیت است زیرا چشم انداز و نقشه راه را تعیین می کند. با توجه به تجربه برخی از مهمترین و مشهورترین کتاب های رشته های مختلف اسلامی معرفی می گردد. البته این سیر مطالعاتی برای آزمون های دانشگاهی نیست بلکه بیشتر برای بالا بردن سطح علمی واقعی است. ممکن است کتاب های دیگری نیز باشد که از قلم افتاده است اما سعی گردیده تا حد امکان منابع مهم ذکر شود.
تاریخ اسلام فروغ ابدیت سبحانی تاریخ تحلیلی اسلام جعفر شهیدی تاریخ سیاسی اسلام رسول جعفریان الصحیح من سیره نبی الاعظم اخبار الطوال الجمل شیخ مفید الارشاد شیخ مفید تشیع در مسیر تاریخ محمد حسین جعفری حیات فکری و سیاسی امامان شیعه جعفریان شیعه در اسلام طباطبایی جنبش های شیعی در تاریخ اسلام هاشم معروف الحسنی مبارزات شیعیان در دوره اول خلافت عباسیان سیره پیشوایان مهدی پیشوایی قیامهای شیعه در عصر عباسی پوران کاظمی
منطق منطق صوری خوانساری المنطق مظفر ترجمه تهذیب المنطق تفتازانی حسن ملکشاهی منطق نوین عبد الحسین مشکوه الدینی منطق کاربردی علی اصغر خندان رهبر خرد محمود شهابی اساس الاقتباس خواجه جوهر النضید علامه منطق تعایمی منطق منتظری خلاصة المنطق الفضلی
زبان تخصصی ترجمه قرآن انگلیسی توسط ایروینگ- پیکتال- اربری شیعه در اسلام قران در اسلام Root of religion موسسهدرراهحق English for the student ofhumanities The encyclopedia of islam فرازهاییازمقالاتاسلاموایراندائرهالمعارفاسلامی مقاله بیت المال مقاله برامکه مقاله جمعه مقاله فلسطین مقاله جامعه مقاله اسلام، ایران، غزالی، الازهر (منتخبی از A hand book of islamic colture term طرح قدیم)
عقاید پیام قرآن معارف اسلامی نهاد رهبری آموزش عقاید مصباح مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی مطهری عقاید السلام من القران الکریم علامه عسکری اعتقادات شیخ صدوق تصحیح الاعتقاد شیخ مفید مناهج البیان ملکی الوهابیه فی المیزان مجله نقد و نظر ش 17 تجرید الاعتقاد خواجه معرفت فطری خدا برنجکار توحید الامامیه ملکی عقاید الامامیه مظفر الهیات سبحانی خداشناسی مصباح یزدی آشنایی با علوم اسلامی مطهری آشنایی با علوم اسلامی برنجکار عدل الهی مطهری موسوعه اعتقادی ری شهری معاد در قرآن و روایات هادی ربانی معاد شناسی علامه طهرانی وحی و نبوت مطهری المراجعات
فلسفه درآمدی بر فلسفه اسلامی عبدالرسول عبودیت اسفار المبدا و المعاد ملاصدرا المشاعر ملاصدرا شواهد الربوبیه ملاصدرا شرح منظومه بدایه نهایه اصول فلسفه و روش رئالیسم شرح مختصر و مبسوط منظومه مطهری آموزش فلسفه مصباح
کلام جدید کلام جدید در گذر اندیشه ها علی اوجبی
ادیان آشنایی با ادیان بزرگ حسین توفیقی تاریخ ادیان علی اصغر حکمت معرفی کتب اسمانی حسام نقبایی ادیان زنده جهان عبدالرحیم گواهی
فرق اشنایی با فرق و مذاهب اسلامی برنجکار
عرفان و تصوف عارف و صوفی چه می گویند جستجو در تصوف ایران زرینکوب تاریخ تصوف در اسلام قاسم غنی ابن عربی جهانگیری
علوم قرآنی امثال قران علی اصغر حکمت درسنامه علوم قرآنی آراسته الاتقان 11-44-50-51- 66-67-68 45-46-47-49 53-54- 65-70 48-59-62-64 علوم قرآن حکیم ترجمه لسانکی فشارکی البیان القران و روایات المدرستین مباحثی در تاریخ و علوم قرانی معارف البیان التمهید مقدمتان فی علوم القران بحوث فی تاریخ القران و علومه میر محمدی التحقیق فی نفی التحریف میلانی مباحث فی علوم القران صبحی صالح قسمت وحی تاریخ قران رامیار قسمت وحی سلامه القران من التحریف نجارزادگان در قلمرو بلاغت قران محمد علوی مقدم تاریخ قران زنجانی تاریخ قران عبدالصبورشاهین تاریخ قران معرفت حقایق هامه حول القرانئالکریم جعفر مرتضی عاملی پژوهشی در تاریخ قران کریم حجتی تدوین القران کورانی تاریخ جمع القران الکریم محمد رضا جلالی مقاله مقدمه ای بر تاریخ اختلاف قرائت قران در مقالات و برسی ها 64 علوم قرانی معرفت تفسیر المیزان ذیل ایات تحدی
تفسیر تسنیم ج 1 المیزان الاتقان نوع 38-59-77-78 مقئمه تفسیر مجمع البیان نوین شریعتی مجمع البیان ال عمران ق مزمل فجر(ارشد) علق-محمد- توحید- کوثر- نجم-5 آیه اول بقره(بیشتر روایات) اعلی با محوریت المیزان و دهر با محوریت جوامع الجامع و ال عمران با محوریت تفسیر اثری (سر فصل قدیم) تفسیر صحیح ایات مشکله سبحانی امالی سید مرتضی مقدمه تفسیر صافی مقدمه تفسیر بلاغی تفسیر فخر رازی جز 30
روش و تاریخ تفسیر قانون تفسیر کمالی دزفولی درامدی بر تفسیر علمی قران رضایی اصفهانی روش شناسی تفسیر موضوعی قران سید هدایت جلیلی تفسیر و مفسران معرفت مبانی و روشهای تفسیر قران زنجانی مبانی تفسیر قران مودب روش تفسیر قران رجبی مکاتب تفسیری بابایی روش تاویل قران شاکر گرایشهای تفسری علوی مهر تفسیر عصری قران ایازی آشنایی با تفاسیر قران مجید و مفسران استادی تاریخ تفسیر عبدالوهاب طالقانی تفسیر موضوعی قران عصمت انبیا معرفت
اصول الوسیط فی قواعد فهم النصوص الشرعیه الفضلی اصول فقه مظفر الموجز سبحانی اصول الاستنباط حیدری(اصول استنباط دانشگاه تهران) مبادی فقه و اصول دکتر فیض دروس فی علم الاصول صدر (قوانین رسائل طرح قدیم)
(قواعد الفقهیه بجنوردی عوائد نراقی عناوین میر فتاح طرح قدیم)
فقه تبصره المتعلمین علامه حلی مختصر النافع محقق حلی رساله مقدمه ای بر فقه شیعه محمد تقی مدرسی تاریخ فقه و فقها گرجی ادوار فقه شهابی مبادی فقه و اصول دکتر فیض (کنزالعرفان مقداد زبده البیان اردبیلی لمعه شرایع مسالک طرح قدیم)
(فقه تطبیقی خلاف طوسی تذکره الفقها حلی طرح قدیم)
صرف صرف ساده صرف میر التصریف مدرس افغانی مبادی العربیه ج4 صرف تنقیح محمدی
نحو مبادی ج 3 و 4 نحو النحو الواضح المنهاج انطاکی الهدایه فی النحو جامع الدروس النحو الکافی ایمن امین النحو الوافی عباس حسن القواعد الاساسیه للغه العربیه احمد بن ابراهیم الهاشمی تهذیب المغنی باب اول ودوم
بلاغت جواهر البلاغه هاشمی تهذیب البلاغه الفضلی علوم بلغت و اعجاز قران یدالله نصیریان معالم البلاغه رجایی المطول مختصر المعانی معانی و بیان غلامحسین آهنی در قلمو بلاغت علوی مقدم اسرار بلاغت دکتر جرجانی
ترجمه فن ترحمه یحیی معروف روشهایی در ترجمه از عربی به فارسی رضا ناظمیان آموزش زبان عربی 1 و 2 آذرتاش اذرنوش دراکمدی بر مبانی ترجمه عنایت الله فاتحی نژاد درس اللغه و الادب محمدی
مکالمه المدخل تعلیم اللغه العربیه المجمع العلمی الاسلامی المحادثه العربیه ناصرعلی عبدالله دروس دارالعلوم العربیه سعید نجفی اسد اللهی فیلم و نرم افزار العربیه للناشئین العربیه المعاصره علی الحیدری جواهر الادب الجدید فی الانشاء النشا فی اللغه
قرائت مطبوعات و اخبار و رسانه کیهان العربی الوفاق الحیاة الشرق الاوسط مجله العالم مجله الهدی دروس فی العلام المسموع حامد صدقی
اعراب قران و حدیث و مفردات نصوص مختاره من تراث اهل بیت حمید محمدی مقدمه ابن خلدون اخبار الطوال کلمات قصار، خطب و نامهی نهج البلاغه الاتقان نوع 41 و 36 و 40 فروغی از قران جز 30 افراسیابی معانی حروف با شواهدی از قرا ن وحدیث محمد رادمنش وجوه قران تفلیسی
قرائت و درک متون معاصر الایام طه حسین درس الغه و الادب نصوص من النثر و الشعر فی العصر الحدیث نادر نظام تهرانی فرهنگ و اصلاحات روز شیرازی و غفرانی
تجوید التجوید المجمع العلمی الاسلامی حلیة القران تجوید جامع انتشارات سمت تجوید و اواشناسی ستوده نیا سرالبیان فی علم القران بیگلری قواعد وقف و ابتدا شاکر
حدیث مقدمه الوافی خاتمه وسائل تاریخ حدیث طباطبایی پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه معارف تدوین السنه الشریفه مقدمه معجم الفاظ بحار الانوار مهدوی راد مجموعه مقالات منع تدوین حدیث مجله علوم حدیث مهدوی راد مجموعه مقالات تحقیق درباره کتاب کافی مجله نامه استان قدس رضوی واعظ زاده خراسانی اصول الحدیث سبحانی اصول الحدیث الفضلی علم الحدیث و مصطلح الحدیث شانه چی تاریخ حدیث شانه چی علوم الحدیث و مصطلحه صبحی صالح علم الحدیث مودب علم الدرایه تطبیقی مودب دراسات فی الحدیث والمحدثین هاشم معروف حسنی مقدمه معانی الخبار ربانی شیرازی مقدمه وسائل شهرستانی مقدمه مستدرک شهرستانی مقدمه وافی ضیاالدین عوالم العلوم بحرانی علامه مجلسی حسن طازمی مجلسی و بحار الانوار حسن طارمی آشنایی با بحار الانوار احمد عابدی مسند نویسی در تاریخ حدیث یادنامه مجلسی 3جلد مهدی مهریزی محدث نوری عبدالحسین طالعی سیری در صحیحین اضواء ابو ریه اصول علم رجال الفضلی مقدمه رجال خویی کلیات فی علم الرجال الفوائد الرجالیه فی تنقیح المقال مامقانی بحوث فی مبانی علم الرجال صالح تبریزی الفوائد الرجالیه کجوری مبانی حجیت ارا رجالی سیف الله صارمی اصول علم الرجال مسلم داوری الفوائد الرجالیه وحید بهبهانی مقباس الهدایه ج2 بحوث فی فقه الرجال علی بن حسین مکی عاملی سماء المقال ابو الهدی کلباسی الرسائل الرجالیه ابوالمعالی کلباسی مقدمه تنقیح المقال مامقانی مقدمه بهجه الامال علیاری مقدمه رجال ایت الله بروجردی واعظ زاده خراسانی جزوه اصول الرجال سید جواد شبیری زنجانی مقدمه الموسوعه الرجالیه سید حسین بروجردی چهار کتاب اصلی رجال خامنه ای الفوائد الرجالیه بحر العلوم مقایسه دیدگاههای رجالی طوسی و نجاشی مقالات و بررسی ها دفتر 62 اصول الکافی کتاب العشره الموضوعات فی الاثار و الاخبار هاشم معروف حسنی مستدرک الاخبار الدخیله محمدتقی شوشتری الاخبار الدخیله محمدتقی شوشتری الموضوعات هاشم معروف حسنی غالیان نعمت الله صفری فروشانی الحدیث النبوی بین الروایه والدرایه سبحانی شرح توحید صدوق قاضی سعید قمی ریاض السالکین علیخان المدنی الشیرازی رهاورد خرد شرح تحف العقول پرویز اتابکی اصول کافی حدیث جنود عقل و دعائم الاسلام روش فهم حدیث عبدالهادی مسعودی قواعد فقه الحدیث محمد حسن ربانی فقه الحدیث و روشهای نقد متن نهله غروی مقاله معناشناسی درایه الحدیث پژوهش دینی 4 ده گفتار مطهری اختلاف الحدیث احسانی فر بحوث فی الاصول هاشمی شاهرو.دی ج 7 الرافد فی علم الاصول سیستانی الاصول العامه للفقه المقارن محمد تقی حکیم غریب الحدیث فی بحار الانوار حسین الحسینی البیرجندی مصابیح الانوار شبر مبانی نقد متن حدیث از دیدگاه علمای شیعه کافی کتاب فضائل القران
شبهه شناسی شبهه شناسی علی اضغر رضوانی وضو النبی شهرستانی شفاعت مصباح صیانه القران عن التحریف معرفت عدالت صحابه محمدحسن زمانی القران والروایان المدرستین التبرک و الجود علی الارض ملکی میانجی معالم المدرستین جزوات شبه شناسی سبحانی
نهج البلاغه سیری در .. مطهری آشنایی با .. و آموزش ... سید محمد مهدی جعفری فرهنگ افتاب عبدالمجید معادیخواه سید رضی مولف نهج البلاغه دوانی اسناد و مدارک ... سید محمد مهدی جعفری مقدمه های شروح نهج البلاغه
موضوع مطلب : سیر مطالعاتی, مطالعه, علم, علوم انسانی, اسلامی, شیعه, سنی, دکتر, حجت السلام, کامران, اویسی یکشنبه 94 خرداد 17 :: 5:25 عصر :: نویسنده : کامران اویسی
مطلبی که یکی از دانشجویان دانشگاه قم برای بنده فرستاده است: تعریف نسخ نسخ در لغت به معنی ازاله، تغییر ،ابطال و تحویل است و در اصطلاح یعنی از بین بردن حکم شرعی سابق با قرار دادن یک حکم شرعی جدید ،به طوری که این دو حکم با هم قابل جمع نباشند. حکم جدید را ناسخ و حکم سابق را منسوخ می گویند. مثل اینکه گفته شود نباید در حال مستی نماز بخوانید. که از آن فهمیده می شود در غیر نماز، مست بودن اشکال ندارد. سپس حکم جدیدی می گوید مستی در هر حال حرام و ممنوع است. شرایط نسخ منسوخ (حکم اول) حکم شرعی باشد نه عقلی. 1 منسوخ، محدود به زمان معیّنی نشده باشد، یعنی به صورت حکم دایمی و همیشگی باشد. 2 زمان ناسخ (حکم دوم) متأخر از زمان منسوخ باشد. 3 میان حکم اول و دوم تعارض کلی و تام برقرار باشد به گونه ای که امکان جمع میان هر دو حکم نباشد. 4 تشریع ناسخ از سوی شارع صورت گرفته باشد 5 حکمت نسخ نسخ یکی از موضوعاتی است که پیرامون آن شبهات زیادی مطرح می شود. چرا خداوند حکم خود را عوض می کند؟ مگر خدا از اول خوب و بدی یک حکم را نمی داند یا چیزی را فراموش می کند؟ چرا آیه ای که نسخ شده در قرآن باقی مانده و ذکر می شود؟ آیات منسوخه چه استفاده ای دارند؟ و... گفتنی است نسخ به دلایل مختلفی اتفاق می افتد گاهی برای آماده کردن مردم برای تشریع حکمی که تحمل آن برای مردم با وضعیت فعلی سخت است. مثل نسخ حکمی که مردم را مکلف کرده بود در حالت مستی نماز نخوانند تا مردم کم کم به ترک شرابخواری روی بیاورند و سپس حکم می کند که شرابخواری در هر حالتی ممنوع است. گاهی نسخ نوعی تخفیف در حکم به دنبال دارد تا مردم لطف الهی را بهتر درک کنند و شکرگذار باشند. مثل نسخ حرمت زناشویی در شبهای ماه رمضان . (178، بقره) یا مثل نسخ حکمی که برای آزمایش موقت مردم و فهماندن چیزهایی به مردم برای مدتی موقت و عبرت آیندگان اتفاق می افتد. اشاره به نسخ در حکم صدقه دادن برای دیدار پیامبر، البته اینها دلایلی است که به نظر ما می رسد و الله اعلمم. در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود; بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از: . 1.آیه نجوا; (یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَیْنَ یَدَىْ نَجْوَکُمْ صَدَقَةً)[6]اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید،پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است. 2.عدد مقاتلین; (إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یَغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیَفْقَهُون)[7] اگر از [میان] شما بیست تن، شکیباباشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطهآیه بعدش نسخ گردیده است . . آیه امتاع;[8] 3. آیات تدریجى بودن تشریع قتال8.
اقسام نسخ را بیان کنید.
یدگاه شیعه و سنی در مورد نسخ در مقالهای با عنوان دیدگاه شیعه و سنی در مورد نسخ میخوانیم: شکى نیست که قرآن، به خود قرآن نسخ مىشود همچون آیه اى که ذکر شد، اما هیچ آیه اى به سنت نسخ نمىگردد بلکه برعکس سنت به قرآن نسخ مىشود، البته سنت به خودش نیز نسخ مى شود، دلیل غیرممکن بودن نسخ قرآن به سنت این آیه شریف است: (ما نَنْسَخُ مِنْ آیَة أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْر مِنْها أَوْ مِثْلِها)؛ به حکم این آیه، هیچ نسخى مثل قرآن و بهتر از قرآن نخواهد بود. این دیدگاه را جماعتى از اصحاب حدیث نیز پذیرفته اند اما بسیارى از متکلمان با آن مخالفت کردهاند، از فقهاى سنى مذهبى که با این دیدگاه موافق اند مى توان از امام شافعى و احمد حنبل نام برد . محمدبن ادریس شافعى در این باره مىگوید: «نسخ قرآن جز به قرآن حاصل نمىشود، چنان که آیه (ما ننسخ...) این مسأله را ثابت مىکند اما بیشتر فقهاى اهل سنت نسخ قرآن را با سنت متواتر یا مستفیض صحیح مىدانند و حتى ابن حزم گفته است که نسخ به وسیله خبر واحد نیز محقق مىشود».. احمد بن حنبل مى گوید:«السنة یفسر القرآن و لا ینسخ القرآن الا القرآن»؛ سنت بیانگر و مفسر قرآن است و قرآن جز به قرآن نسخ نمى شود. ابن خزیمه در مورد آیات ناسخ و منسوخ گفته است که ابوحنیفه نسخ قرآن را با سنت جایز دانسته است، همچنین این مسأله به مالک نسبت داده شده است. چرا آیات منسوخ با وجود از دست دادن اثر خود، از قرآن حذف نشده اند؟! مثل آیاتى که فقط در مکه کاربرد داشته اند; آیا این آیات در آینده ممکن است مصداقى بیابند؟ یا جهت حفظ کل قرآن حفظ شده اند؟ چه هدف و حکمتى در این است؟ چرا خداوند ابتدا آیه ای را نازل کرده و سپس با نازل کردن آیه ای دیگر آن آیه را نسخ کرده پاسخ:
معنای لغوی و حقیقی نسخ یعنی با روشن شدن بطلان رای و نظر قبلی ، حکم و نظر دهنده ، آن را باطل و رای و حکم جدید جایگزین کند. این معنای حقیقی نسخ است و نسخ به این معنا در قرآن وجود ندارد زیرا لازمه آن، ضعف و جهل قانون گذار (خداوند) است که با علم بی پایان خداوند منافات داشته و از ساحت مقدّس پروردگار به دور است.
نظر آیت الله محمدهادی معرفت مرحوم آیت الله محمدهادی معرفت در کتاب علوم قرآنی در مبحث ناسخ و منسوخ نکات مهم سه گانه زیر را ذکر می کند: 1ـ مورد نسخ: نسخ فقط در اوامر و نواهی است یعنی فقط در احکام شرعی می باشد، و لذا در مورد مسائل عقلی و اعتقادات، مثلا در مورد ذات یا صفات خداوند متعال و یا نسبت به ارسال پیامبران و کتاب های آسمانی آنها و همچنین در مورد روز قیامت و نیز اصول عبادات و معاملات و...، نسخ وجود ندارد. زیرا این اصولِ اعتقادی در تمام شرایع الهی وجود داشته و مورد اتفاق نظر همه ی شرایع می باشند، همان طور که خداوند متعال فرمود: شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ(شوری13)آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود. و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که:دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی راکه به سوی او بازگردد هدایت میکند. 2ـ ناسخ کیست: ناسخ تنها و تنها باید شارع حکیم باشد ولی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) چون از منبع وحی سخن می گویند وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی. إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحَی(نجم3و4)پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید بلکه هر چه می گوید چیزی نیست مگر این که به او وحی شده است. لذا به آنان نیز اطلاق شارع می گردد و غیر از اینها، دیگران حقّی در نسخ ندارند.
موضوع مطلب : اسلام, اویسی, شیعه, تلاوت, علوم قرآنی, کامران, دکتر, حجت الاسلام, معرفت, نسخ, حکم سه شنبه 94 خرداد 12 :: 11:42 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
آیا سنت استدراج با عدل الهی می سازد؟ الف موضوع مطلب : کلام, استدراج, عدل, شیعه, اختیار, دکتر, حجت السلام, کامران اویسی, قضا, قدر دوشنبه 94 خرداد 4 :: 9:4 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
تحقیق ذیل درباره نسخ در قرآن است که توسط یکی از دانشجویان دانشگاه قم ارسال شده است: تعریف نسخ نسخ در لغت به معنی ازاله، تغییر ،ابطال و تحویل است و در اصطلاح یعنی از بین بردن حکم شرعی سابق با قرار دادن یک حکم شرعی جدید ،به طوری که این دو حکم با هم قابل جمع نباشند. حکم جدید را ناسخ و حکم سابق را منسوخ می گویند. مثل اینکه گفته شود نباید در حال مستی نماز بخوانید. که از آن فهمیده می شود در غیر نماز، مست بودن اشکال ندارد. سپس حکم جدیدی می گوید مستی در هر حال حرام و ممنوع است . شرایط نسخ منسوخ (حکم اول) حکم شرعی باشد نه عقلی. 1 منسوخ، محدود به زمان معیّنی نشده باشد، یعنی به صورت حکم دایمی و همیشگی باشد. 2 زمان ناسخ (حکم دوم) متأخر از زمان منسوخ باشد. 3 میان حکم اول و دوم تعارض کلی و تام برقرار باشد به گونه ای که امکان جمع میان هر دو حکم نباشد. 4 تشریع ناسخ از سوی شارع صورت گرفته باشد 5 حکمت نسخ نسخ یکی از موضوعاتی است که پیرامون آن شبهات زیادی مطرح می شود. چرا خداوند حکم خود را عوض می کند؟ مگر خدا از اول خوب و بدی یک حکم را نمی داند یا چیزی را فراموش می کند؟ چرا آیه ای که نسخ شده در قرآن باقی مانده و ذکر می شود؟ آیات منسوخه چه استفاده ای دارند؟ و... گفتنی است نسخ به دلایل مختلفی اتفاق می افتد گاهی برای آماده کردن مردم برای تشریع حکمی که تحمل آن برای مردم با وضعیت فعلی سخت است. مثل نسخ حکمی که مردم را مکلف کرده بود در حالت مستی نماز نخوانند تا مردم کم کم به ترک شرابخواری روی بیاورند و سپس حکم می کند که شرابخواری در هر حالتی ممنوع است. گاهی نسخ نوعی تخفیف در حکم به دنبال دارد تا مردم لطف الهی را بهتر درک کنند و شکرگذار باشند. مثل نسخ حرمت زناشویی در شبهای ماه رمضان . (178، بقره) یا مثل نسخ حکمی که برای آزمایش موقت مردم و فهماندن چیزهایی به مردم برای مدتی موقت و عبرت آیندگان اتفاق می افتد. اشاره به نسخ در حکم صدقه دادن برای دیدار پیامبر، البته اینها دلایلی است که به نظر ما می رسد و الله اعلم. در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود; بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از: پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 :: 7:10 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 :: 7:7 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
شنبه 94 فروردین 29 :: 7:50 عصر :: نویسنده : کامران اویسی
یکی از دانشجویان دانشگاه قم تحقیق ذیل را برای بنده فرستاده است. رده است (2). بدر الدین زرکشى (3) نقل مىکندکه حرالى کتابى در این زمینه نوشته و بیش از نود اسم یا وصف براى قرآن یاد آورشده است. از قاضى عزیزى نیز 55 نام و عنوان براى قرآن نقل شده است که درجدول ذیل آمده و 43 نام اول آن با نظر ابو الفتح رازى مشترک است .
1) قرآن: ان علینا جمعه و قرآنه فاذا قراناه فاتبع قرآنه (قیامت / 17و18)
2) فرقان: و انزل التوراة و الانجیل من قبل هدى للناس و انزل الفرقان (آل عمران / 3 و 4) - یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا (انفال / 29) - تبارک الذی نزل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیرا (فرقان / 1)
3) کتاب: انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس (نساء / 29) - ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلاة (فاطر / 105) - ذلک الکتاب لا ریب فیه (بقره / 2)
4) ذکر: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون (قمر / 17) - ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم (فصلت / 41) - و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهمیتفکرون (یس / 69) - و انه لذکر لک و لقومک (ص / 1) - و هذا ذکر مبارک انزلناه افانتم له منکرون (انبیا / 50) - ص و القرآن ذى الذکر (زخرف / 44) - ان هو الا ذکر و قرآن مبین (نحل / 44) - ان الذین کفروا بالذکر لما جائهم و انه لکتاب عزیز (حجر / 9) - و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر (آل عمران / 58)
5) تنزیل: و انه لتنزیل رب العالمین (اسراء / 106) - انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا (انسان / 23) - و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا (شعراء / 192)
6) حدیث: الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعر منهجلود الذین یخشون ربهم (طور / 34) - فلعلک باخع نفسک على آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا (نجم / 59 و 60) - ا فمن هذا الحدیث تعجبون و تضحکون و لا تبکون (کهف / 6) - فلیاتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین (زمر / 23)
7) موعظه: یا ایها الناس قد جائتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فیالصدور (یونس / 57)
8) تذکره: و انه لتذکرة للمتقین (مزمل / 19) - ان هذه تذکرة (الحاقه / 48)
9) ذکرى: و جاءک فی هذه الحق و موعظة و ذکرى للمؤمنین (هود / 120)
10) بیان: هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین (آل عمران / 138)
11) هدى: ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین (بقره / 2)
12) شفاء: ا اعجمی و عربی قل هو للذین آمنوا هدى و شفاء (فصلت / 44)
13) حکم: و کذلک انزلناه حکما عربیا (رعد / 37)
14) حکمت: و اذکرن ما یتلى فی بیوتکن من آیات الله و الحکمة (احزاب / 34)
15) حکیم: ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم (آل عمران / 58)
16) مهیمن: و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه (مائده / 48)
17) هادى: انا سمعنا قرآنا عجبا یهدی الى الرشد فآمنا به (جن / 1 و 2)
18) نور: و اتبعوا النور الذی انزل معه (اعراف / 157)
19) رحمت: و انه لهدى و رحمة للمؤمنین (نمل / 77)
20) عصمت: و اعتصموا بحبل الله جمیعا (آل عمران / 103)
21) نعمت: و اما بنعمة ربک فحدث (ضحى / 11)
22) حق: و انه لحق الیقین (حاقه / 51)
23) تبیان: و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء (نحل / 89)
24) بصائر: بصائر للناس و هدى و رحمة لعلهم یتذکرون (قصص / 43)
25) مبارک: هذا ذکر مبارک انزلناه (انبیا / 50)
26) مجید: ق و القرآن المجید (ق / 1)
27) عزیز: و انه لکتاب عزیز (فصلت / 41)
28) عظیم: و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم (حجر / 87)
29) کریم: انه لقرآن کریم (واقعه / 77)
30) سراج: و داعیا الى الله باذنه و سراجا منیرا (احزاب / 46)
31) منیر: و سراجا منیرا، (بنابر آن که «سراج منیر» قرآن باشد که همراهپیامبر فرستاده شد). (احزاب / 46)
32) بشیر: کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون بشیرا و نذیرا فاعرض اکثرهم (فصلت / 3 و 4)
33) نذیر: بشیرا و نذیرا فاعرض اکثرهم فهم لا یسمعون (فصلت / 4)
34) صراط: اهدنا الصراط المستقیم (حمد / 6)
35) حبل: و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا (آل عمران / 103)
36) روح: و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا (شورى / 52)
37) قصص: نحن نقص علیک احسن القصص (یوسف / 3)
38) فصل: انه لقول فصل (طارق / 13)
39) نجوم: فلا اقسم بمواقع النجوم، (بنابر آن که نجوم به معناىتدریجى قرآن باشد). (واقعه / 75)
40) عجب: انا سمعنا قرآنا عجبا (جن / 1)
41) قیم: و لم یجعل له عوجا قیما لینذر باسا شدیدا (کهف / 1 و 2)
42) مبین: تلک آیات الکتاب المبین (یوسف / 1)
43) على: و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم (زخرف / 4)
44) کلام: و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتى یسمعکلام الله (توبه / 6)
45) قول: و لقد وصلنا لهم القول (قصص / 51)
46) بلاغ: هذا بلاغ للناس (ابراهیم / 52)
47) متشابه: الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها (زمر / 23)
48) عربى: قرآنا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون (زمر / 28)
49) عدل: و تمت کلمة ربک صدقا و عدلا (انعام / 115)
50) بشرى: هدى و بشرى للمؤمنین (نمل / 2)
51) امر: ذلک امر الله انزله الیکم (طلاق / 5)
52) ایمان: سمعنا منادیا ینادی للایمان (آل عمران / 193)
53) نبا: عم یتسائلون عن النبا العظیم (نبا / 1 و 2)
54) وحى: انما انذرکم بالوحی (انبیا / 45)
55) علم: و لئن اتبعت اهوائهم بعد ما جاءک من العلم (رعد / 37)
پىنوشتها:
1 - ر. ک: ابو الفتوح رازى، الروض الجنان و روح الجنان، ج 1، مقدمه، ص 5.
2 - تفسیر طبرسى، ج 1، مقدمه، فن رابع، ص 14.
3 - البرهان، ج 1، ص 276 - 273. الاتقان، ج 1، ص 146 - 143.
منبع:
علوم قرآنى صفحه 106 محمد هادى معرفت
////////////////////////////////////////////
قسمت دوم
اسامی قرآن کریم، معنای لغوی و اصطلاحى آنها را همراه با آدرس بیان کنید:
پاسخ:
عناوین قرآن کریم، دو قسم است: 1. اسامی؛ 2. اوصاف.
اسامی: اسامی قرآن 55 و گاهی تا بیش از 90 مورد ذکر شده است. بیان همه آنها از حوصله این پاسخ نامه خارج است. از این رو، فقط به ذکر چهار نام مشهور آن اکتفا میکنیم:
1. قرآن: این واژه یا از "قَرْن" و یا از "قرأ" به معنای، جمع، پیوند و ضمیمه نمودن حروف و کلمات به یک دیگر در هنگام ترتیل است. "قرن الشئ بالشئ؛ پیوند دادن چیزی به چیزی."؛ "قرأ المأ فی الحوض؛ آب را در حوض جمع کرد."
"إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُو وَ قُرْءَانَهُ # فَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُو # ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ؛(قیامه،17ـ19) چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ما است. پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن، سپس بیان (و توضیح) آن (نیز) بر عهده ما است".(مفردات راغب اصفهانی، ص 413ـ414، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 27، ص 295ـ299، دارالکتب الاسلامیه.)
2. کتاب؛ به معنای ضمیمه کردن بعضی حروف بر بعضی دیگر به واسطه نوشتن است. البته گاهی به ضمیمه کردن حروف به یکدیگر به صورت لفظی نیز کتاب میگویند؛ و به همین خاطر به آیات و کلام خدا کتاب گفته میشود، و لو نوشته نشود.(مفردات، راغب اصفهانی، ص 440، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.) این اسم، نزدیک به صد مورد، از جمله در سوره ص آیه 29 آمده است.
3. ذکر؛ این عنوان، به معنای یادآوری قلبی و زبانی است.(همان، ص 181.) این اسم، در 20 مورد از جمله سوره انبیأ آیه 50 برای قرآن به کار رفته است.
4. فرقان؛ این عنوان به معنای جدا کننده حق از باطل است.(همان، ص 392.) این اسم در سوره فرقان آیه 1 به کار رفته است.
سه عنوان کتاب، ذکر و فرقان، برای کتابهای آسمانی دیگر نیز ذکر گردیده و تنها عنوان قرآن، به صورت اسم خاص برای این کتاب آسمانی مطرح است.
اوصاف؛
اوصاف، گاهی مستقیماً به صورت وصف برای نامهای "قرآن"، "کتاب" و "ذکر" به کار رفتهاند، و گاهی به صورت غیر مستقیم؛ در این جا فقط به اوصاف مستقیم اشاره میکنیم:
1. مجید؛ به معنای با شکوه؛ سوره ق، آیه 1.
2. کریم؛ به معنای ارجمند؛ سوره واقعه، آیه 77.
3. حکیم؛ به معنای حکمتآموز؛ سوره یس، آیه 3.
4. عظیم؛ به معنای بزرگ؛ سوره حجر، آیه 87.
5. عزیز؛ به معنای قوی و محکم؛ سوره فصلت، آیه 41.
6. مبارک؛ به معنای خجسته؛ سوره انبیأ، آیه 50.
7. مبین؛ به معنای روشنگر؛ سوره حجر، آیه 1.
8. متشابه؛ به معنای همانند؛ (کتابی که آیاتش در لطف، زیبایی، عمق و محتوا همانند یک دیگر است) سوره زمر، آیه 23.
9. مثانی؛ به معنای مکرر؛ (تکراری شوقانگیز) سوره زمر، آیه 23.
10. عربی؛ به معنای زبان روشن، گویا و فصیح؛ سوره یوسف، آیه 2.
11. غیر ذی عوج؛ به معنای کژ نبودن؛ سوره زمر، آیه 28.
12. ذی الذکر؛ به معنای پراندرز؛ سوره ص، آیه 1.
13. بشیر؛ به معنای بشارتگر؛ سوره فصلت، آیه 2 و 3.
14. نذیر؛ به معنای هشدار دهنده؛ سوره فصلت، آیه 2 و 3.
15. قیم؛ به معنای راست و درست؛ سوره کهف، آیه 1 و 2.
نام دیگر قرآن که مشهور است و در قرآن نیست، عنوان "مصحف" است(ر.ک: درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، ص 36ـ55، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.) موضوع مطلب : اوصاف قرآن, علوم قرآن, اویسی, کامران, دانشگاه قم, دکتر, حجت الاسلام, استاد جمعه 94 فروردین 21 :: 7:3 عصر :: نویسنده : کامران اویسی
تحقیقی که یکی از دانشجویان دانشگاه قم برای اینجانب فرستاده است در ادامه می آید. محکم در لغت محکم در لغت، از حکم به معنای منع برای اصلاح و جلوگیری از فساد است، احکام به معنای اتقان و استوار کردن است و حکیم کسی است که مانع از فساد است.(قرشی، 1/160 ) متشابه در لغت متشابه از«شبه»و شبه و شبیه، حقیقت معنی آن در همسانی و مشابهت از جهت کیفیت است و شبهه آن است که چیزی از دیگری که میانشان همسانی و مشابهت است، تمیز داده نشود.(راغب، مدخل شبه) اقسام محکم و متشابه در قرآن دلالت آیات قرآن بر محکم و متشابه بودن آیات، بر سه قسم است: :خداوند تعالی در آیاتی تمام قرآن را به محکم بودن توصیف فرموده است، مانند.1 الر، کتاب احکمت آیاته».(هود، 1)و نیز:«الر، تلک آیات الکتاب الحکیم»(یونس،1) در آیهای تمام قرآن را متشابه توصیف کرده است:مانند:«الله نزّل احسن الحدیث کتابا متشابها».(زمر،23) .2 3.و در آیهای، قرآن کریم به این که بعضی از آیات آن محکم و بعضی متشابه است، وصف شده است، به این صورت که:«هو الذی أنزل علیک الکتاب منه ایات محکمات هنّ امّ الکتاب و اخر متشابهات...».(آل عمران،7) مقصود از محکم بودن تمام آیات، استواری مطالب و عدم تناقض و اختلاف است و مقصود از متشابه بودن تمام قرآن، شباهت داشتن هر قسمت آن با قسمت دیگر از نظر خوبی و درستی و عدم ایراد و تناقض برخی با برخی دیگر است و نیز از نظر معجزه بودن همه آیات و این که بعضی از آیات، بعضی دیگر را تصدیق میکنند، در این دو قسم معنای لغوی محکم و متشابه مورد نظر است.
اما آیه سوم صراحت دارد که در قرآن هم آیات محکم وجود دارد و هم متشابه که این قسم با معنای اصطلاحی مطابقت دارد و مورد بحث ما نیز همین قسم است.(اقتباس از مجمع البیان، 2/702، تفسیر کبیر، 7/167، اتقان، 2/299) محکم و متشابه در اصطلاح مرحوم شیخ طوسی گفته است:محکم کلامی است که دلالتش واضح و آشکار است و از ظاهر آن علم به مراد و مقصود بدون قرینه حاصل میشود، مانند:«انّ اللّه لا یظلم الناس شیئا».و متشابه کلامی است که از ظاهر آن مراد و مقصودش دانسته نمیشود تا این که چیزی که معنای آن را روشن نماید، بدان منظم گردد.(همو)آیات محکم بر اساس معرفی خود قرآن، امّ الکتاب، مرجع و مفسّر متشابهات معرّفی شده اند انواع محکم 1.محکم در اصول دین، همچون ایمان به خدای تعالی و وحدانیت او مانند:«فامنوا باللّه».(آل عمران، 179)، یا:«انّما اللّه اله واحد».(نساء، 171) 2.آیاتی که درباره فضایل اخلاقی و صفات کریمه همچون عدل، صدق، امانت، احسان، وفای به عهد، نیکی به والدین و صله رحم و مانند آن باشد، مانند سفارش به: صداقت مانند:«قال اللّه هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم» 3. آیاتی که در بردارنده حکم است، ماننده«آیات الاحکام»که در آنها گاهی حکم به صورت کلّی بیان شده و گاهی به صورت جزئی ولی دوام در آنها تصریح شده است.(العک،335 ) مصلحت وجود متشابهات در قرآن از نظر برخی از مفسّران یکی از ایراداتی که به قرآن کریم وارد کردهاند، این است که چرا در قرآن آیات متشابه وجود دارد تا سبب برداشتهای مختلف گردد و هر کس مطابق مذهب و مرام خود از متشابهات بهرهبرداری کند؟به عبارت دیگر چرا قرآن با یک بیان روشن و دور از تشابه، سخن نگفته تا ماده اختلاف و انحراف را ریشه کن ساخته و جلوی فتنهها را بگیرد؟ به این سؤال مفسّرین به طرق مختلف، پاسخ گفتهاند که در اینجا چند نمونه بیان میشود: مرحوم طبرسی در این باره گفته است:«اگر تمام قرآن محکم بود، چون دسترسی بدان برای مردم سهل و آسان میگردید، آنان از استدلال عقلی و دقّت رویگردان شده و در نتیجه راههایی که به معرفت باری تعالی و توحید او منتهی میشود، معطل میماند و از این گذشته برتری علمایی که رنج استخراج معانی متشابه را بر خود هموار کردهاند، شناخته نمیشد مرحوم شیخ طوسی گفته است:«اگر کسی سؤال کند چرا در قرآن آیات متشابه وجود دارد، در جواب گفته میشود برای دقت و توجهی که موجب علم شود، نه تکیه بر خبر بدون دقت نظر و اگر متشابهات نبود فضل علما بر غیر آنها دانسته نمیشد... تفسیر المیزان ضمن بیپایه و اساس شمردن این نظرات، سه مورد دیگر نیز ذکر کرده و به هر سه مورد اشکال وارد کرده است، هر چند که مطلب سوم قابل تأمل است وی مینویسد: 1.مشتمل بودن قرآن بر آیات متشابه برای آن است که قلوب مؤمنین مورد آزمایش قرار گیرد و میزان خلوص و خضوع آنان دربرابر اوامر الهی معلوم شود، اگر تمام آنچه در قرآن وارد شده برای همگان واضح و روشن و معقول بود، شک و شبههای برای کسی باقی نمیماند و ایمان داشتن به آن، فاقد خضوع در برابر امر خدا و تسلیم در برابر امر انبیا میگردید 2.شتمال قرآن بر آیات متشابه سبب میشود که عقل به تحقیق و کنجکاوی بپردازد، اگر قرآن همهاش از محکمات بود، دیگر عاملی وجود نداشت تا به بحث و تحقیق پرداخته، در نتیجه عقل به خاموشی و نابودی میگرایید.
3.پیامبران برای هدایت مردم برانگیخته شدهاند و در بین آنان عوام و خواص وجود دارند؛ بعضی بسیار با هوش و بعضی کند ذهن، بعضی عالم و بعضی جاهل هستند و پیامبران نمیتوانند تمام آن معانی عالی را برای آنان به وضوح و روشنی بیان کنند، لذا آنها را به گونهای بیان میکنند که خواص آنها را بفهمند و لو به طریق کنایه و اشاره و عوام مأمور شوند به ایمان و تسلیم در برابر آن و تفویض امر آن به خدای تعالی موضوع مطلب : محکم, متشابه, قرآن, علوم قرآن, کامران, اویسی, دکتر, حجت الاسلام, استاد, دانشجو, دانشگاه, قم چهارشنبه 94 فروردین 19 :: 11:8 عصر :: نویسنده : کامران اویسی
نیازمندی به تفسیر قرآن مقدمه قبل از شروع بحث باید به این نکته اشاره نمود که نیاز به تفسیر در مرحله نخست، مربوط به متن قرآن نیست؛ زیرا متن قرآن نور و بیان است و نقابی بر آن نیست، ولی مفسّران و مخاطبان همواره به جهت میزان حجاب های درونی، خود را نیازمند به تفسیر می دانند و می کوشند نقاب از چهره ی خود بردارند. در واقع، مخاطبان نیازمند تفسیرند، نه قرآن؛ از این رو قرآن در نوع خود توانا و معجزه است. در برخی روایات تصریحاً یا تلویحاً بر نیاز به تفسیر قرآن تأکید شده است. مثلاً روایتی از امام علی نیاز به تفسیر تصریح شده است که "هذا القرآن انما هو خط مستور بین الدفتین لا ینطق بلسان، و لابد له من ترجمان و انّما ینطق عنه الرجال"؛ این قرآن خطی است مکتوب که زبان گویایی ندارد و نیاز به ترجمان و مفسر دارد و تنها راد مردانند که می توانند سخنگوی آن باشند.(نهج البلاغه، خطبه 125) اما در عین حال برخی از دانشمندان نیاز مذکور را منکر شده اند. مثلاً ابن خلدون چنین نظری ابراز کرده و نوشته است: "و اما التفسیر، فاعلم أن القرآن نزل بلغه العرب و علی اسالیب بلاغتهم فکانوا یفهمونه و یعلمون معانیه فی مفرادته و تراکیبه"؛ ولی تدبر در قرآن، نشان می دهد که بسیاری از معارف ارجمند قرآن را هر چند شخص از دانش ادبیات عرب و فنون آن بهره مند باشد، بدون تفسیر و بیانات مفسران واقعی نمی تواند دریافت نماید. (ابن خلدون ، مقدمه، ص438) چنان که از ابو عبیده معمربن مثنی نقل شده است: "انما القرآن بلسان عربی مبین، فلم یحتج السلف و لا الذین أدرکوا وحیه، الی النبی (ص) ان یسالوا عن معانیه، لانهم کانوا عرب الالسن، فاستغنوا بعلمهم عن المسأله عن معانیه و عما فیه مما فی کلام العرب مثله من الوجوه والتخلیص"؛ قرآن به زبان عربی مبین نازل شده و لذا گذشتگان و کسانی که وحی را درک کرده اند به پیامبر (ص) نیاز نداشتند تا از معانی قرآن از وی سؤال کنند، آنان عرب زبان بودند و به همین خاطر از پرسش معانی قرآن و از آن چه در کلام عرب همانندی با قرآن داشته بی نیاز بوده اند.(ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ج1، ص48. تلخیص عبارت است از تغییرات صرفی ونحوی که در کلمه وکلام بوجود می آید) اما با دلایلی می توان به چنین ادعاهایی پاسخ گفت و به نظر می رسد مجموعه عواملی که سبب نیاز متن قرآن به تفسیر شده است، ویژگی های بیرونی و چگونگی فهم مخاطبان و اهداف و حکمی است که موجب شده متن قرآن از ساختاری خاص بهره مند و در نتیجه، نیازمند به تفسیر گردد و با بیان و مبین بودن قرآن منافات ندارد؛ چون بیان بودن کلام حکیم به معنای عامیانه بودن قرآن نیست؛ بنابراین، مهم ترین علل نیازمندی قرآن به تفسیر، موارد ذیل است:در ادامه می آید. دلایل نیازمندی به تفسیر قرآن 1- سطوح مختلف مخاطبان قرآن معارف قرآن دارای سطوح مختلفی است و هرکسی بنا بر میزان استعداد و لیاقت و علم و طهارت نفس خود از قرآن می تواند بهره گیرد. سطحی از معارف قرآن بدون نیاز به تفسیر و صرف آشنایی با زبان عربی بدست می آید. سطح دیگر را مفسران با تکیه بر فرآیند تفسیر می فهمند که نیاز به یک سری علوم مقدماتی مانند فقه و اصول و کلام و ادبیات عرب اعم از لغت و صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع و دیگر دانش های مربوط دارد. سطح دیگر را حتی با کسب علم حصولی نمی توان به آن رسید و مختص خدا و انبیا و راسخان در علم است. روایاتی وجود دارد که دارای سطوح مختلف بودن مفاهیم قرآنی را دلالت می کند: - کلام خدا دو مرحله دارد: الف) خدا و انبیا و راسخان علم می فهمند ب) با تأمل کردن فهمیده می شود. (وسائل، ج 27، ص 194) - در روایتی از حضرت علی (ع) آمده است که: خدا کتاب خود را به سه قسم تقسیم کرده است: الف- قسمی که جاهل و عالم می توانند به آن معرفت پیدا کند. ب-قسمی که فقط کسانی که اندیشه ی پاک، احساسی لطیف و قدرت تمیز (درست از نادرست) را دارند، درک می کنند همچون کسی که خدا او را جهت قبول اسلام، شرح صدر عطا فرموده است. ج- و قسمی که عمق آن را درک نمی کند مگر خدا، فرشتگان و راسخان در علم. (طبرسی، الاحتجاج ، ج1، ص376) 2- معرفی پیامبر (ص) به عنوان مفسر در قرآن "و انزلنآ الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم" (نحل/ 44) 3- برخی ویژگی های قرآن کریم 1-3- معانی و معارف بلند در الفاظ محدود پنج شنبه 92 دی 26 :: 6:15 عصر :: نویسنده : کامران اویسی
دانلود مولودی زیبای قدیمی از حاج محمود کریمی درباره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم http://s5.picofile.com/file/8109239526/Golchin_MiladPayambar_ImamSadegh_06_YasDL_com_.mp3.html موضوع مطلب : مداحی, محمود کریمی, مولودی, رسول الله, کامران, اویسی, دکتر, استاد, حجت الاسلام, و المسلمین, قاری, مداح, مفسر, معلم پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
||