سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
جمعه 90 اسفند 26 :: 1:26 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

علامه محمدتقی شوشتری، رجالی معروفی است که صاحب کتاب قاموس الرجال است.

او بسیار ناقدانه در این علم قلم زده است. تنها اشکال کتابش، این است که به صورت امروزی نوشته نشده و در برخی موارد صفحات عنوان بندی نشده اند و منابع روایاتی که می آورد داده نشده است. البته این ایراد کتاب است و مؤلف آن کسی است که روزگار در ارائه همچون او، بخل می ورزد.




موضوع مطلب : رجال, قاموس الرجال, محمد تقی شوشتری
جمعه 90 اسفند 26 :: 1:21 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

مطلبی که می خوانید از فیشهایی است که جهت مطالعه تهیه کرده ام. با نرم افزار فیش نگار به راحتی می توانید مطالب را بر اساس موضوع مورد نظر و بسیاری جهات دیگر  ذخیره نمایید. 

 

 

 

 

 

خلاصه مطلب این است که 4 نظر در مورد حجیت خبر ثقه وجود دارد:

1- خبر واحد عادل حجت است.

2- خبر واحد ثقه یعنی خبر کسی که عقلاء به خبر او اعتماد دارند و به همین خاطر حجت است.

3- خبری حجت است که وثوق به صدورش پیدا شود هرچند وثاقت راوی آن ثابت نشود.

4- خبری حجت است که هم راوی آن ثقه باشد و هم اطمینان( اطمیینانی که عقلاء در زندگی به ان اعتماد می کنند) به خبرش پیدا شود که از اموری ماننند ضابطیت راوی اثبات می شود.

 
 
 

 

 

 


 
موضوع: رجال \ حجیت خبر ثقه

فیش 33

منبع: کلیات فی علم الرجال\ص: 25{جعفر سبحانی    {

نوع: متنی

واژه_نمایه:

 




موضوع مطلب : حدیث, حجیت, رجال, اصول, خبر ثقه, قول ثقه, حجیت خبر ثقه, حجیت قول ثقه
جمعه 90 اسفند 26 :: 1:14 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

 

 


 

موضوع: رجال \ اعتبار کتاب ابن غضائری

فیش 40

منبع: کلیات فی علم الرجال\ص: 83{جعفر سبحانی    {

نوع: متنی

واژه_نمایه:

 

 

83-89

1- دشمنان شیعه برای بد نام کردن شیعه آن را تدوین کرده اند.

2- کتاب برای ابن غضائری است و مادامی که با توثیق شیخ و نجاشی تعارض ندارد حجت است.

3-- کتاب برای ابن غضائری است و او نقاد این علم است لذا حتی توثیق شیخ و نجاشی هم بر توثیق او مقدم نیست. 

4- کتاب برای ابن غضائری است ولی جرح و تضعیفش معتبر نیست زیرا مسنتد به حس نیست بلکه عن حدسٍ و اجتهادٍ است و از متن حدیث راوی، او را توثیق و تضعیف می کند.

5- تضعیفش خلاف عادت معمول است و بدان اعتنایی نمی شود اما تعدیل وی پذیرفته است. 

6- نظر سبحانی:

چون مستند تضعیفات و توثیقاتش اجتهادی و حدسی و از متن روایت راوی است چنین شهادتی حجت نیست. کلام او تنها در توصیفات راوی مانند کوفی و بصری، واقفی و فطحی، صاحب کتاب بودن حجت است




موضوع مطلب : رجال, ابن غضائری
یکشنبه 90 اسفند 21 :: 12:56 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

امام زمان را دیدم که با سر و پای برهنه سینه می‏زند و گریه می‏کند

فقیه و عارف بزرگ آیت الله العظمی سید محمدمهدی طباطبایی مشهوربه بحرالعلوم در اول شوال یعنی عید فطر سال 1155 هجری قمری در شهر کربلا به دنیا آمد. پدر بزرگوارش آیت الله سید مرتضی طباطبایی بروجردی از علما و مراجع کربلا به‏شمار می‏رفت.

سیدمحمد ناظم‏زاده‏قمی

 

امام زمان را دیدم که با سر و پای برهنه سینه می‏زند و گریه می‏کند

مقام علمی

 

مرحوم بحرالعلوم مقدمات علوم دینیه از جمله علوم نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را نزد پدر گرامیش و دیگر علمای بزرگ در کمتر از چهار سال فرا گرفت. ایشان برای استفاده از اساتید بزرگ آن زمان عازم شهر نجف اشرف شد و در درس خارج حضرت آیت الله وحید بهبهانی و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یـافـت و پس از پنج سال به درجه اجتهاد دست یافت. او حکمت و فلسفه را نزد آقا میرزا ابوالقاسم مدرس فرا گرفت. البته با سفری که مرحوم سیدمحمدمهدی به قصد زیارت مرقد مطهر امام رضا(ع) و دیدار با علمای بزرگ ایران وارد مشهد مقدس شده بود که حدود هفت سال نیز به طول انجامید، دوباره فلسفه و کلام را نیز نزد فیلسوف بزرگ میرزا مهدی اصفهانی خراسانی فراگرفت.

 

آیت الله العظمی علامه بحر العلوم با درگذشت مرحوم وحیدبهبهانی در سال 1186 هجری قمری در حالی که سی سال بیشتر نداشت عهده‏دار مقام مرجعیت و زعامت حوزه علمیه شد و در عین حال که به تدریس و تالیف اشتغال می‏ورزید، به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل می‏نمود. ایشان برای اینکه بتواند به همه مسائل بپردازد و نظمی به حوزه های علمیه بدهد، از شخصیتهای برجسته‏ای که معاصر او بودند به همکاری دعوت کرد به طوری که شـیخ جعفر کاشف الغطا را برای فتوی و پاسخ ‌به احکام شرعی تعیین نمود. شیخ حسین نجفی را به عـنـوان امـام جـمـاعت در مهم‏ترین مسجد یعنی مسجد هندی نصب نمود و شیخ شـریـف الدین محی الدین را برای قضاوت و حل وفصل دعاوی مردم گماشت.

 

اساتید، شاگردان و آثار

 

اساتید مرحوم علامه آیت الله العظمی بحرالعلوم همگی از بزرگان و زعمای زمان ایشان بوده‏اند که برخی از آن بزرگواران عبارتند از: وحید بهبهانی، سیّد عبد باقی حسینی خاتون آبادی، شیخ محمّد باقر هزار جریبی غروی، شیخ محمّد مهدی فتونی عاملی، سیّد حسین موسوی خونساری، سیّد مرتضى طباطبائی، سیّد حسین حسینی قزوینی، شهید سیّد مهدی اصفهانی، شیخ محمّد تقی دورقی، شیخ عبد نبی قزوینی، شیخ اسد الله شوشتری، شیخ یوسف بحرانی و دیگر بزرگان.

 

اما شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بحرالعلوم نیز از دانشمندان بزرگ شدند و به مقامات والا دست یافتند که به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد: شیخ جعفر کاشف الغطا،، سید محمد جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه، شیخ محمد تقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم، شیخ احمد نراقی صاحب مستند الشیعه فی احکام الشریعه، شیخ ابوعلی حائری مؤلف منتهی المقال در علم رجال، شیخ اسداللّه تستری مولف المقابیس در اصول، شیخ محمد علی زینی عاملی نجفی، سید میرعلی طباطبائی، ، مولی محمد شفیع استرآبادی و بسیاری بزرگان دیگر.

 

مرحوم بحرالعلوم در علوم و دانشهای گوناگون دارای تالیف و اثر است که برخی از این آثار عبارتند از: مصابیح در فقه، الـدره الـنـجفیه که کتاب شعری است در باب فقه اهل بیت(ع)، مـشـکـاه الهدایه، الفوائد الاصولیه، حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی، الفوائد الرجالیه پیرامون علم رجال، رساله فی الفرق و الملل، تحفه الکلام فی تاریخ مکه و بیت اللّه الحرام، شرح باب الحقیقه و المجاز، قواعد احکام الشکوک، الدره البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه و دیوان شعری که ایشان خود سروده است.

 

آثار ماندگار

 

مرحوم علامه بحرالعلوم در زمان تصدی امر مرجعیت در نجف اشرف آثار گرانبهایی را پایه‏گزار شد که برخی از آنها عبارتند از:

 

 مشخص کردن مقام امام زمان (عج) در مسجد سهله، بنا کردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبی و تعمیر خرابی‏های حرم، ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف، ایجاد کتابخانه خطی، بالا آوردن ارتفاع مسجد کوفه به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن، مشخص کردن جایگاه مسجد راس الحسین در نجف اشرف، تعیین جایگاه قبر مختار ثقفی که الان به قبر مسلم معروف است، تعیین جایگاه مرقد حضرت هود و صالح در نجف اشرف، اضافه کردن مقداری از اراضی به مساحت حرم مطهر علی بن ابیطالب(ع) و بسیاری امور دیگر.

 

چند ملاقات با امام زمان(عج)

 

روزی علامه بحرالعلوم همراه برخی طلابش به استقبال دسته سینه زنی طویرج رفتند. در این حال بود که ناگهان علامه بحرالعلوم که مرجع تقلید بزرگی به‏شمار می‏رفت عمامه و عبا را زمین گذاشت و با سر و پای برهنه میان جمعیت عزادار رفت و مثل سایر سینه زنها بر سر و سینه خود زد، شاگردانشان هر چه کردند تا مانع بروز احساسات ایشان شوند، ایشان قبول نمی‏کرد. شب همان روز وقتی یکی از شاگردانش از ایشان ماجرا را جویا شد، ایشان فرموده بودند: "وقتی به دسته سینه‏زنی رسیدم، دیدم حضرت بقیة الله امام زمان با سر و پای برهنه میان سینه زنها به سر و سینه می‏زنند و گریه می‏کنند، من هم نتوانستم طاقت بیاورم، پس در خدمت آن حضرت مشغول سینه زدن شدم."

 

در ماجرای دیگری مرحوم میرزای قمی اینگونه آورده است که: "من با علامه بحرالعلوم در درس استاد وحید بهبهانی هم‏مباحثه بودم و اغلب من برای او بحث را تقریر می‏کردم تا اینکه به ایران آمدم و کم کم شهرت علمی سید بحرالعلوم به همه جا رسید و من تعجب می‏کردم. تا اینکه وقتی به نجف مشرف شدم و سید را ملاقات کردم، مساله‏ای عنوان شد دیدم سید بحرالعلوم دریای مواج و عمیقی از دانشهاست پرسیدم: آقا ما که با هم بودیم شما این مرتبه را نداشتید و از من استفاده می‏کردید حال شما را مانند دریا می بینم! سید فرمود: میرزا این از اسرار است که به تو می‏گویم تا من زنده‏ام به کسی نگو و کتمان بدار من قبول کردم، آنگاه فرمود: چگونه این طور نباشم و حال آنکه آقایم حجت بن الحسن(عج) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند."

 

همچنین درباره ملاقات آیت الله بحرالعلوم با امام زمان(عج) میرزا حسین لاهیجی به نقل از یکی از همراهان ایشان گفته است: "روزی علامه بحرالعلوم وارد حرم مطهر امام علی(ع) شد و سپس این شعر را زمزمه کرد:

 

چه خوش است صوت قرآن

 

 ز تو دلربا شنیدن

 

 به رخت نظاره کردن

 

 سخن خدا شنیدن

 

 پس از آن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم که ایشان فرمود: چون وارد حرم حضرت شدم دیدم مولایم حضرت حجت (عج ) در بالای سر به آواز بلند قران تلاوت می‏کند چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم."

 

وفات

 

سرانجام مرحوم آیت الله العظمی بحرالعلوم بعد از مدتی بیماری در بیست و چهارم رجب سال 1212 هجری قمری در سن پنجاه و هفت سالگی از دنیا رفت و بعد از تشییع و نماز باشکوهی، بدن مطهرش در صحن مطهر امام علی بن ابیطالب(ع) در کنار قبر شیخ طوسی به خاک سپرده شد.

 

منابع

 

روضات الجنات ، میرزا محمد باقر خوانساری، ترجمه ساعدی، نشر اسلامیه، تهران

 

گنجینه دانشمندان ، محمد شریف رازی، کتاب‏فروشی اسلامیه، تهران

 

ریحانه الادب، محمد علی مدرس تبریزی، انتشارات علمی، تهران

 

خیمه، شماره هجدهم




موضوع مطلب : امام عصر, بحرالعلوم, میرزای قمی
شنبه 90 اسفند 20 :: 11:16 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

یکی از دانش آموختگان حوزه علمیه قم استاد سید رضا حسینی نسب است که الان دارای سایت است. آدرس سایت ایشان:

http://www.hoseini.org

ایشان در امور بین المللی کار کرده و مراکزی در کانادا و دیگر کشورها دائر کرده است. کتاب شیعه پاسخ میدهد از ایشان خیلی مشهور است و توصیه می شود جهت پاسخگویی به شبهات وهخابیت مطالعه فرمایید.




موضوع مطلب : وهابیت, اسلام, خبر, شیعه, حوزه علمیه
شنبه 90 اسفند 20 :: 1:50 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

«سامی یوسف» خواننده مسلمان اهل انگلستان از روزهای جهالت، سردرگمی و در نهایت ایمان قلبی‌اش به دین اسلام و نقش موثر خانواده «شیخ راشد الغنوشی» رهبر مسلمان تونس در این مسیر می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری فارس، سامی یوسف 31 ساله تیر 1359 در تهران متولد شد، او تهیه‌کننده، آهنگساز، ترانه‌سرا و خواننده‌ مسلمانی است که از سه سالگی در انگلستان زندگی می‌کند و همواره در ترانه‌هایش به مضامین اسلامی پرداخته است،مجله تایم او را «بزرگترین ستاره? راک جهان اسلام» و مجله گاردین از او به عنوان «ستاره راک مقدس» یاد کرده است.

«سامی» که طی سال‌های اخیر چند ترانه نیز به زبان فارسی خوانده است در مصاحبه با مجله انگلیسی زبان «اِمل» می‌گوید: اصالت من آذری است و اگرچه آذری‌ام خیلی خوب نیست، هنوز در خانه به این زبان صحبت می‌کنم، البته من به زبان‌های انگلیسی و فارسی هم صحبت می‌کنم و تلاشم بر این است که زبان عربی را نیز به خوبی یاد بگیرم و یک سال آینده را نیز برای مطالعات اسلامی در مصر خواهم گذراند.

«سامی» که جوان‌ترین فرد خانواده است، هم‌اکنون با پدر، مادر خواهر و برادرش زندگی می‌کند و زندگی‌ روزانه‌اش به دو بخش کار و مطالعه تقسیم شده است، او که همواره در کارهایش سعی کرده به تبلیغ دین اسلام و زیبای‌هایش بپردازد، درباره رسیدن به درک واقعی از اسلام می‌گوید: رسیدن من به چنین درکی سال‌ها به طول انجامید، زمانی که خیلی جوان بودم درک من از اسلام به تبلیغات منفی محدود می‌شد که توسط رسانه‌های غربی منتشر می‌شد ولی از همان دوران کم‌کم سوالات زیادی در ذهنم به وجود می‌آمد که دیگر مسلمانان قادر به پاسخگویی نبودند و من بزرگ می‌شدم در حالی که به شدت از اینکه واجباتم را به جا نمی‌آوردم عذاب وجدان داشتم.

وی اینگونه ادامه می‌دهد: سرانجام زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم، خانواده «شیخ راشد الغنوشی» (یکی از رهبران اسلامی تونس) با ما همسایه شدند و پسرش نیز با من هم‌مدرسه‌ای شد. از آن به بعد من و او صبح با هم به مدرسه می‌رفتیم و بعدازظهرها نیز در خانه ما به بحث و گفت‌وگو درباره مذهب، سیاست و تاریخ می‌‌پرداختیم.

این خواننده محبوب اسلامی ادامه می‌دهد: من دوران حساسی را پشت سر گذاشتم، چند روز نماز می‌خواندم و دوباره چند روزی دیگر نمی‌خواندم و خانواده غنوشی در عین آنکه خیلی روی این مسائل حساس بودند هیچ‌گاه مرا به انجام کاری اجبار نمی‌کردند، خلاصه این دوران تا دهه پیش ادامه داشت تا آنکه من خواندن نماز آن هم 5 نوبت در روز را به صورت مستمر شروع کردم و پس از مدتی دیدم که چقدر نسبت به این مسئله احساس خوبی دارم و پس از آن در سال 2002 در دوره‌های تجدید ـ که توسط موسسه تحقیقی اسلامی دوحه برگزار شد ـ شرکت کردم و این دوره باعث شد تا با استحکام بیشتری به دین اسلام روز بیاورم، من در این دوره یاد گرفتم که انسان به دنبال دانش نمی‌رود که فقط برای خودش سودمند باشد بلکه باید برای کمک به خود و دیگران در جست‌وجوی دانش باشیم.

«سامی یوسف» می‌افزاید: شرکت در این دوره مثل این بود که دارم یک رویای شیرین می‌بینم، برای یک ماه میان کسانی زندگی کردم که پیش از این هیچ‌گاه آنها را ندیده بودم و روح عشق و برادری آنچنان ما را به هم پیوند داده بود که من تاکنون چنین چیزی را میان اعضای هیچ خانواده‌ای ندیده بودم، کمی بعد با موسسه انتشاراتی «نشید» آشنا شدم و همکاری‌ام را شروع کردم.

نشید موسسه‌ای است که دو هدف را دنبال می‌کند: اول؛ گسترش پیام اسلام، و دوم؛ تشویق جوانان به آنکه به دین و ایمانشان افتخار کنند.

وی در پایان این مصاحبه گفت: اسلام انسان بر آن می‌دارد تا در همه زمینه‌ها بهترین باشند و ما با بهره گرفتن از مضامین اسلامی باید تلاش کنیم در تمام عرصه‌های زندگی به عنوان انسانی مسلمان بهترین باشیم.




موضوع مطلب : اسلام, نماز, سامی یوسف
شنبه 90 اسفند 20 :: 1:47 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

این نوشته فقط جنبه اطلاع رسانی دارد و این وبلاگ مسئولیت آن را به منبع نقل شده یعنی http://www.smscloob.com  می سپارد.

منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم «بوسیدن روی ماه» به تازگی در یک میز گرد خبری روایت جالبی از دستور عجیب و غریب وزارت ارشاد درباره فیلم بوسیدن روی ماه خبر داده است.
منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم «بوسیدن روی ماه» به تازگی در یک میز گرد خبری روایت جالبی از دستور عجیب و غریب وزارت ارشاد درباره فیلم بوسیدن روی ماه خبر داده است.
 
به گزارش فردا نیوز، آقای محمدی گفت: در همین جشنواره سی‌ام فیلم «بوسیدن روی ماه» اکران شد و به نظر می‌آید هم مردم پسندیده‌اند و هم خواص. هم متدینان و هم مسئولان. داستان فیلم دربارة دو مادر شهید است که فرزندانشان مفقود‌الاثرند و منتظرشان هستند. یکی از این پیرزن‌ها به دلیل بیماری به زودی از دنیا خواهد رفت. به همین خاطر آن یکی مادر تصمیم می‌گیرد تا در این روزهای باقیمانده او را شاد نگه دارد. به همین خاطر تصمیم می گیرد که برای او قلیانی فراهم کند.

طبیعتاً در فرهنگ آنها که کافی‌شاپ نمی‌توان رفت! اتفاقاً تا مادر می‌خواهد قلیان بکشد سرفه می‌کند و نمی‌تواند خیلی استفاده کند. وزارت ارشاد به ما اعلام کرد که بنا بر بخشنامه وزارت بهداشت مبنی بر ممنوعیت قلیان این صحنه باید در فیلم حذف شود. ببینید یک صحنة عاطفی دو مادر که می‌تواند بسیار هم تأثیرگذار باشد، بابت چنین برخوردی به چه سرنوشتی دچار می‌شود. یعنی با قلیانی که عملاً اکنون در هر کوی و برزن و قهوه‌خانه و رستورانی وجود دارد به گونه ای برخورد می کنند که گویی به یک باره از یک پدیده قبیحه استفاده کرده‌اید. 

اکنون به دلیل نگاه محدود و کوچک‌اندیشی که حاکم شده است به نظر می‌رسد محصولات ما در سینما دیگر حتی تمام ایران را هم نمی‌توانند پوشش دهند.



موضوع مطلب : فیلم, بوسیدن روی ماه, سانسور, قلیان
شنبه 90 اسفند 20 :: 1:15 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

مفتی اعظم مصر:دست هر کس که به مقام حسینی (ع) جسارت کند را قطع می‌کنیم

مفتی اعظم مصر:
دست هر کس که به مقام حسینی (ع) جسارت کند را قطع می‌کنیم

خبرگزاری فارس: شیخ علی جمعه مفتی اعظم مصر با حمله مجدد به کسانی که قصد تخریب قبور اهل بیت(ع) و اولیای الهی را دارند گفت: دست هر که به مقام حسینی (ع) جسارت کند را قطع می‌کنیم.

خبرگزاری فارس: دست هر کس که به مقام حسینی (ع) جسارت کند را قطع می‌کنیم

به گزارش خبرگزاری به نقل از پایگاه خبری المنار، شیخ علی جمعه مفتی اعظم مصر با حمله مجدد به کسانی که قصد تخریب قبور اهل بیت(ع) و اولیای الهی را دارند گفت: کسانی که دعوت به اینگونه اعمال می‌کنند قلب‌هایشان تاریک شده و از اسلام فهم درستی ندارند.
وی افزود: خشونتی که علیه برخی ضریح بزرگان دینی [در مصر] صورت می‌گیرد خروج از دین و عقل و انسانیت به دعوت انسان‌های جاهل است.
مفتی بزرگ مصر که در یکی از مساجد قاهره خطبه می‌خواند، تاکید کرد: حضرت رسول اکرم(ص) به ما یاد دادند که خشونتی که علیه برخی ضریح بزرگان می‌شود خارح از دین و عقل و انسانیت است چرا که سر حدیث «اتخذوا قبور انبیائهم وصالحیهم مساجد» را که خیلی‌ها درک نکرده‌اند این است که مسجد جامعی است از همه چیز.
وی افزود: برخی مسلمانان را به شرک متهم می‌کنند که ضریح‌ها را بت قرار داده‌اند در حالیکه قبر پیامبر(ص) در ضریحی بزرگ است.
علی جمعه خطاب به کسانی که به دنبال تخریب ضریح بزرگان دینی هستند گفت: خداوند زبان و دست و پایت را قطع کند ای لئیم آیا می‌خواهی بر سید المرسلین تعدی کنی؟ حسبنا الله و نعم الوکیل.
مفتی بزرگ مصر که این روزها با حمله سلفیون وهابی مواجه شده است در پاسخ به یکی از این علمای سلفی که خواستار تخریب مقام امام حسین(ع) در قاهره شده است، تاکید کرد: خداوند دست و پا و زبانت را قطع کند ای بیچاره مغرور آیا سیدنا حسین بت است؟
بنابر گزارش فارس، در از دو هفته پیش تعدادی از علمای سلفی و وهابی در مصر حملات شدیدی را علیه علی جمعه روا داشته‌اند که با حمایت الازهر و صوفیان و شیعیان این کشور و همچنین تظاهرات هفته پیش علمای الازهر خنثی شد، هر چند که این تهدیدات همچنان ادامه دارد.
بنابر این گزارش، شیخ علی جمعه مفتی اعظم مصر پس از انقلاب مصر و فعال شدن سلفیون برای تخریب مراقد بزرگان و اهل‌بیت(ع) در مصر بارها در برابر این اقدام آنها ایستادگی کرده است.




موضوع مطلب : امام حسین, وهابیت, خبر, شیعه, اهل سنت, مفتی مصر, علی جمعه
شنبه 90 اسفند 20 :: 12:55 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

شجریان دستخطی به فرهادی فرستاده است که جهت اطلاع عرض می گردد و به منزله جانب داری از هیچیک از گروه های سیاسی نیست و این وبلاگ از هیچ گروه و عقیده سیاسی داخلی یا خارجی طرفداری نمی کند:

 

 

 پیام تبریک محمدرضا شجریان به اصغر فرهادی [+ دست‌خط]
 

استاد محمدرضا شجریان? در پیامی به اصغر فرهادی و تیم همراه وی برای دریافت جایزه‌ی اسکار تبریک گفت. متن این پیام به شرح زیر است:

 

جناب اصغر فرهادی

در این زمانه استعدادکش هنرستیزی که همه‌ی درها به روی هنرمندان و نویسندگان و سینماگران آزاداندیش جز یک در بسته است شما و همکارانتان با دست خالی شیرین کاشتید و شگفتی آفریدید و جایزه‌ی ارزنده‌ی اسکار فیلم زیبای جدایی نادر از سیمین را در سال 2012 با همه رقابتهای تنگاتنگ سینماگران جهان برای مردم خود به ارمغان آوردید.
جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم، وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود.
درود به شرفت? درود به پشتکار و شهامتت.
مفتخرم به یکایک همکاران شما و بازیگران که شگفتی آفریدند، سرکارخانم لیلا حاتمی، ساره بیات، سارینا فرهادی و جنابان پیمان معادی، شهاب حسینی و شهبازی و فیلم‌بردار آقای محمود کلاری آفرین و تبریک بگویم.

                                                                                           سرفراز و برقرار باشید
                                                                                              محمدرضا شجریان

متن دست‌خط استاد شجریان را در زیر می‌بینید:

گفتنی‌ست? فیلم جدایی نادر از سیمین در هشتادوچهارمین دوره‌ی جایزه‌ی اسکار? عنوان بهترین فیلم خارجی (غیر انگلیسی) را دریافت نمود و جایزه‌ی اسکار این دوره از آن خود کرد.




موضوع مطلب : اصغر فرهادی, فیلم, شجریان, اسکار, هنر, جشنواره
شنبه 90 اسفند 20 :: 12:38 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی
از برای خدا؟ یا برای خود؟

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»




موضوع مطلب : توحید, داستان, یهود, بنی اسرائیل, نفس, خدا
1   2   3   4   >