ادله احکام و معارف اسلامی به چهار قسمت تقسیم می شود:
کتاب- سنت- اجماع -عقل
سنت را دو تعریف کرده اند:
عام: نفس قول و فعل و تقریر معصوم.
خاص: حکایت از قول و فعل و تقریر معصوم
از آنجا که از دوران معصومینی که با اصحاب خود تدیس داشته اند حدود هزار سال فاصله گرفته ایم، به خود سخنان آنان دست نمی یابیم مگر اینکه وجود نازنین امام عصر برای برخی خواص آن هم در برخی موارد خود مستقیما سخن می گوید اما به طور عمومی چنین چیزی نداریم. ناگزیر به حکایت سخنان آنان که توسط محدثین حکایت شده است تمسک می جوییم.
هر حدیث معمولا دارای دو قسمت است: سند حدیث که شامل یک سری اسامی است و متن حدیث.
در نگاه بیشتر علمای متاخر مانند علامه حلی به بعد،سند احادیث واقع نمایی یکسان نداشته و این گونه نیست که مثلا همه 15000حدیث اصول کافی از لحاظ میزان حکایت گری از قول معصومین، یکسان و در یک درجه از قوت باشند. بلکه برخی صحیح و برخی موثق و برخی حسن و برخی ضعیفند.
در نگاه اکثر علمای امروزی، احادیث صحیح و حسن و موثق را معتبر می شمرند و احادیث ضعیف را نامعتبر.
برای اینکه بدانیم که سند یک حدیث آیا معتبر است یا خیر به دو علم نیاز داریم.
اول علم رجال است که بررسی احوال هریک از راویان موجود در سند و نیز تا جای امکان راویانی که به دلائلی اسمشان از سند افتاده است را از حیث عادل و ثقه بودن و حافظه خوب داشتن و دروغ نگفتن یا عدم آنها بررسی می کند.
علم بعدی درایة الحدیث نام دارد که نوع سند را مشخص می کند که صحیح است یا ضعیف یا حسن یا موثق و....