سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.

به حمد الله مقاله ای درباره چگونگی استفاده از روایات تفسیری از منظر آیت الله فاضل لنکرانی در همایش ملی دیدگاه علوم قرآنی آیت الله فاضل لنکرانی ارائه گردیده است و موفق شده است برای ارائه به صورت سخنرانی در روز پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت 14/ 30  به بعد ارائه گردد. لذا از تمامی دانشجویان فاضل خود درخواست دارم برای استفاده از مقالات ارائه شده و عرایض بنده حقیر در صورت قابل استفاده بودن، به مرکز فقهی ائمه اطهار تشریف آروند. آردس قم: میدان معلم- سر خیابان سمیه- مرکز فقهی ائمه اطهار ساعت 14/ 30 تا 19/ 30. برای حضور حتما در سایت همایش ثبت نام کنید و در پنل مبانی تفسیر ثبت نام کنید تا پک همایش و گواهی شرکت و حضور به شما تعلق گیرد. آدرس سایت همایش: http://hamayesh.markazfeqhi.com/




موضوع مطلب : خبر, اویسی, حجیت, مقاله, علوم قرآنی, کامران, دکتر, استاد, آیت الله, ارائه, فاضل لنکرانی, روایات تفسیری, همایش, ملی
یکشنبه 94 خرداد 17 :: 5:25 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

مطلبی که یکی از دانشجویان دانشگاه قم برای بنده فرستاده است:

تعریف نسخ

نسخ در لغت به معنی ازاله، تغییر ،ابطال و تحویل است و در اصطلاح یعنی از بین بردن حکم شرعی سابق با قرار دادن یک حکم شرعی جدید ،به طوری که این دو حکم با هم قابل جمع نباشند. حکم جدید را ناسخ و حکم سابق را منسوخ می گویند. مثل اینکه گفته شود نباید در حال مستی نماز بخوانید. که از آن فهمیده می شود در غیر نماز، مست بودن اشکال ندارد. سپس حکم جدیدی می گوید مستی در هر حال حرام و ممنوع است.

شرایط نسخ

منسوخ (حکم اول) حکم شرعی باشد نه عقلی. 1

منسوخ، محدود به زمان معیّنی نشده باشد، یعنی به صورت حکم دایمی و همیشگی باشد. 2

زمان ناسخ (حکم دوم) متأخر از زمان منسوخ باشد. 3

میان حکم اول و دوم تعارض کلی و تام برقرار باشد به گونه ای که امکان جمع میان هر دو حکم نباشد. 4

تشریع ناسخ از سوی شارع صورت گرفته باشد  5

حکمت نسخ

نسخ یکی از موضوعاتی است که پیرامون آن شبهات زیادی مطرح می شود. چرا خداوند حکم خود را عوض می کند؟ مگر خدا از اول خوب و بدی یک حکم را نمی داند یا چیزی را فراموش می کند؟ چرا آیه ای که نسخ شده در قرآن باقی مانده و ذکر می شود؟ آیات منسوخه چه استفاده ای دارند؟ و...

گفتنی است نسخ به دلایل مختلفی اتفاق می افتد گاهی برای آماده کردن مردم برای تشریع حکمی که تحمل آن برای مردم با وضعیت فعلی سخت است. مثل نسخ حکمی که مردم را مکلف کرده بود در حالت مستی نماز نخوانند تا مردم کم کم به ترک شرابخواری روی بیاورند و سپس حکم می کند که شرابخواری در هر حالتی ممنوع است.

گاهی نسخ نوعی تخفیف در حکم به دنبال دارد تا مردم لطف الهی را بهتر درک کنند و شکرگذار باشند. مثل نسخ حرمت زناشویی در شبهای ماه رمضان . (178، بقره)

یا مثل نسخ حکمی که برای آزمایش موقت مردم و فهماندن چیزهایی به مردم برای مدتی موقت و عبرت آیندگان اتفاق می افتد. اشاره به نسخ در حکم صدقه دادن برای دیدار پیامبر، البته اینها دلایلی است که به نظر ما می رسد و الله اعلمم.

در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود; بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از:

. 1.آیه نجوا; (یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَیْنَ یَدَىْ نَجْوَکُمْ صَدَقَةً)[6]اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید،پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است.

2.عدد مقاتلین; (إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یَغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیَفْقَهُون)[7] اگر از [میان] شما بیست تن، شکیباباشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطهآیه بعدش نسخ گردیده است    .

. آیه امتاع;[8] 3. 
4. آیه جزاى فحشا;[9]4. 
5 . آیه توارث به ایمان;[10]5. 
6.ایات صفح و عفو:که با آیه هاى 39 از سوره حج، 65 از سوره انفال و 15 از سوره توبه نسخ شده است. 
آیات تدریجى بودن تشریع قتال.[137..

آیات تدریجى بودن تشریع قتال8.

 

اقسام نسخ را بیان کنید. 
نسخ سه قسم است: 
1.نسخ در تلاوت: آیه هایى وجود داشته که اکنون در قرآن نیست و خوانده نمى شود، ولى مسلمانان به حکم آن عمل مى کنند. مانند آیه رجم. 
2.نسخ در حکم: آیه هایى در قرآن وجود دارد که عمل به حکم و مفهوم آنها جایز نیست، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده و مانند دیگر آیات تلاوت مى شوند. 
نسخ در تلاوت و حکم: آیه هایى وجود داشته که هم حکم آن نسخ شده و هم تلاوت آن3

 

یدگاه شیعه و سنی در مورد نسخ

در مقاله‌ای با عنوان دیدگاه شیعه و سنی در مورد نسخ می‌خوانیم: شکى نیست که قرآن، به خود قرآن نسخ مى‌شود همچون آیه اى که ذکر شد، اما هیچ آیه اى به سنت نسخ نمى‌گردد بلکه برعکس سنت به قرآن نسخ مى‌شود، البته سنت به خودش نیز نسخ مى شود، دلیل غیرممکن بودن نسخ قرآن به سنت این آیه شریف است: (ما نَنْسَخُ مِنْ آیَة أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْر مِنْها أَوْ مِثْلِها)؛ به حکم این آیه، هیچ نسخى مثل قرآن و بهتر از قرآن نخواهد بود.

این دیدگاه را جماعتى از اصحاب حدیث نیز پذیرفته اند اما بسیارى از متکلمان با آن مخالفت کرده‌اند، از فقهاى سنى مذهبى که با این دیدگاه موافق اند مى توان از امام شافعى و احمد حنبل نام برد .         محمدبن ادریس شافعى در این باره مى‌گوید: «نسخ قرآن جز به قرآن حاصل نمى‌شود، چنان که آیه (ما ننسخ...) این مسأله را ثابت مى‌کند اما بیشتر فقهاى اهل سنت نسخ قرآن را با سنت متواتر یا مستفیض صحیح مى‌دانند و حتى ابن حزم گفته است که نسخ به وسیله خبر واحد نیز محقق مى‌شود»..

احمد بن حنبل مى گوید:«السنة یفسر القرآن و لا ینسخ القرآن الا القرآن»؛ سنت بیانگر و مفسر قرآن است و قرآن جز به قرآن نسخ نمى شود.

ابن خزیمه در مورد آیات ناسخ و منسوخ گفته است که ابوحنیفه نسخ قرآن را با سنت جایز دانسته است، همچنین این مسأله به مالک نسبت داده شده است.

 
مهمترین آثار چاپ شده  
بـعضى از مهمترین آثار ( چاپ شده ) درباره نسخ عبارتند از : 
1کتاب الناسخ و المنسوخ اثر ابوعبید قاسم بن سلام ( م 224 ق ) از اهل سنت که به کوشش جان برتون انتشار یافته است .  
2کتاب الناسخ و المنسوخ , اثر ابن متوج بحرانى , از علماى امامیه در قرن نهم هجرى . شرح سید عبدالجلیل حسینى قارى , که با ترجمه و تعلیق محمد جعفر اسلامى انتشار یافته است .  
3الناسخ و المنسوخ تالیف ابن العتائقى ( م . 790 ق ) , تحقیق عبدالهادى الفضلى که در مقدمه آن 73 کتاب در زمینه ناسخ و منسوخ معرفى شده است .

چرا آیات منسوخ با وجود از دست دادن اثر خود، از قرآن حذف نشده اند؟! مثل آیاتى که فقط در مکه کاربرد داشته اند; آیا این آیات در آینده ممکن است مصداقى بیابند؟ یا جهت حفظ کل قرآن حفظ شده اند؟ چه هدف و حکمتى در این است؟ 
آیات قرآن کریم تنها براى یک هدف نازل نشده است که با رسیدن به همان یک هدف، تاریخ مصرف آنها تمام شود; بلکه براى اهداف متنوع و متعددى نازل شده است که یکى از آن اهداف، حکم تشریعى آیات است، که گاهى حکم تشریعى آیه اى طبق مصلحت الهى نسخ مى شود. روشن است که با نسخ شدن یک هدف (حکم تشریعى) اهداف دیگر از بین نمى رود; زیرا اهمیت قرآن، تنها در جنبه تشریعى آن نیست; بلکه جنبه هاى دیگر قرآن چون: اعجاز بیانى و ... نیز از اهمیت ویژه اى برخوردار است و باید همیشه ثابت و استوار باقى بماند. 
افزون بر این، نفس وجود آیات ناسخ و منسوخ در قرآن، سیر تدریجى و مراحل تشریع احکام را نشان مى دهد و این خود، ارزش آموزشى و نیز تاریخى، دینى دارد و مراحل تکامل شریعت را بیان مى کند

چرا خداوند ابتدا آیه ای را نازل کرده و سپس با نازل کردن آیه ای دیگر آن آیه را نسخ کرده 
در حقیقت برخی افراد این سوال را بهانه می کنند تا بگویند که قرآن سخن خدا نیست.لطفا در این باره توضیح دهید.

پاسخ: 

 

معنای لغوی و حقیقی نسخ یعنی با روشن شدن بطلان رای و نظر قبلی ، حکم و نظر دهنده ، آن را باطل و رای و حکم جدید جایگزین کند. این معنای حقیقی نسخ است و نسخ به این معنا در قرآن وجود ندارد زیرا لازمه آن، ضعف و جهل قانون گذار (خداوند) است که با علم بی پایان خداوند منافات داشته و از ساحت مقدّس پروردگار به دور است. 
اما نسخ در چند معنای دیگر به کار رفته که آنان مستلزم عیب و نقص بر خدا نیستند از جمله::1 
حکم از آغاز محدود به زمان خاصی بوده که خداوند به آن آگاه است؛ اما مردمان نسبت به آن جاهل بوده و گمان داشته‏اند که حکم دائمی است. نسخ در این جا در حقیقت اعلام این است که گمان شما خطا بوده و خدا از اول حکم موقت داده بود ولی شما آن را دائمی می دانستید. 
-2اصولا احکام خداوند برای پیاده و اجرا شدن توسط بندگان است تا در سایه انجام آن، به کمال برسند و کسب نور و هدایت و تقوا کنند و شایسته ورود به بهشت گردند اما گاهی احکام ، امتحانی است؛ یعنی هدف، آزمایش و امتحان افراد و یا اتمام حجت است و بعد از برآورده شدن هدف، دلیلی برای تداوم حکم نیست و نسخ میگردد. چنین نسخی بر خلاف حکمت نبوده و عدم آگاهی معنا نمی‏دهد، مثلا آیه نجوا در سوره مجادله (آیه 12) که مضمون آن ، وجوب پرداخت صدقه برای نجوای با پیامبر و هدف از آن آزمایش مردم بود تا به سبب این آیه فضیلت امیرالمؤمنین ثابت گردد. 
در این جا وقتی آیه اول نازل شد ، مردم گمانشان این بود که حکمی دائمی است در حالی که خدا از اول این حکم را وضع کرده بود تا عملا نشان دهد از بین مسلمانان فقط علی است که قدر مصاحبت با پیامبر را می داند . وقتی این مطلب روشن شد ، دیگر وجهی برای تداوم آن نبود و با آیه بعد نسخ گردید . بنا بر این در این جا هم نسخ به معنای لغوی آن نیست. 
3نیازهای انسان گاه با تغییر زمان و وضع محیط دگرگون می‌شود. گاه نیازها ثابت و پایدار است. این مسئله با توجه به قانون تکامل انسان و جوامع روشن‏تر می‌گردد که در روند تکامل و پیشرفت انسان‏ها ، در مرحله ای برنامه‏ای مفید و سازنده است و در مرحله بعد همان برنامه زیانبار و غیر لازم. 
در مورد احکام خداوند هم همین طور است. برخی احکام در زمان و مکان خاصی کارآیی و مصلحت داشته و بعد از آن به خاطر تغییر اوضاع بی اثر می‌شود. البته نباید فراموش کرد که معارف دین فرا زمانی و فرا مکانی است و بسیاری از احکام هم دائمی و فرا زمانی است. تغییر هماره در مسائل کوچک‏تر و دست دوم است. 
بنا بر این نسخ به معنای حقیقی و لغوی در قرآن اصلا وجود ندارد ولی به معنا هایی که ذکر شد و از جمله به معنای تخصیص (خارج گردن یک مورد از حکم کلی) و تقیید (قرار دادن قید برای حکمی که قبلا مطلق بیان شده بود) هم در قرآن وجود دارد و منعی در آن نیست و ایراد ندارد.

 

نظر آیت الله محمدهادی معرفت

مرحوم آیت الله محمدهادی معرفت در کتاب علوم قرآنی در مبحث ناسخ و منسوخ نکات مهم سه گانه زیر را ذکر می کند:

1ـ مورد نسخ: نسخ فقط در اوامر و نواهی است یعنی فقط در احکام شرعی می باشد، و لذا در مورد مسائل عقلی و اعتقادات، مثلا در مورد ذات یا صفات خداوند متعال و یا نسبت به ارسال پیامبران و کتاب های آسمانی آنها و همچنین در مورد روز قیامت و نیز اصول عبادات و معاملات و...، نسخ وجود ندارد. زیرا این اصولِ اعتقادی در تمام شرایع الهی وجود داشته و مورد اتفاق نظر همه ی شرایع می باشند، همان طور که خداوند متعال فرمود: شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ(شوری13)آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود. و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که:دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی راکه به سوی او بازگردد هدایت میکند.

2ـ ناسخ کیست: ناسخ تنها و تنها باید شارع حکیم باشد ولی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) چون از منبع وحی سخن می گویند وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی. إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحَی(نجم3و4)پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید بلکه هر چه می گوید چیزی نیست مگر این که به او وحی شده است. لذا به آنان نیز اطلاق شارع می گردد و غیر از اینها، دیگران حقّی در نسخ ندارند.

 
3ـ تعداد آیات منسوخه: کسانی که شرایط مقرر در تحقیق نسخ را نادیده گرفته، یا نسخ را به مفهوم عام آن گرفته اند (که نزد پیشینیان کاربرد داشته و شامل عام و خاص، و مطلق و مقید نیز شده) آمار آیات منسوخه را تا 288 آیه رسانده اند، ولی به نظر می رسد که یک زیاده روی است و با ضوابط نسخ سازگاری ندارد.

 




موضوع مطلب : اسلام, اویسی, شیعه, تلاوت, علوم قرآنی, کامران, دکتر, حجت الاسلام, معرفت, نسخ, حکم
یکشنبه 93 اسفند 24 :: 12:29 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

ایشان معتقد است که در قرآن واژه امی در آیاتی به کار رفته است مانند....فآمنوا بالله و رسوله  النبی  الامی...(اعراف/157-158) 

که مفسران دو احتمال درباره معنای امی داده اند: الف) منسوب به امّ و مادر یعنی مانند روزی که از مادر زاییده شده است فاقد سواد است

ب) منسوب به ام القری (مکه) یعنی در مکه متولد شده است.

ایشان احتمال اوئل را مشهورتر و موافق با آیاتی مانند و منهم امیّون لا یعلمون الکتاب...(بقره/78) می داند زیرا امیون به کسانی که کتابت نمی دانند تفسیر شده است.

ثانیا معجزه بودن قرآن با نتوانستن در نوشتن و خواندن یعنی بی سوادی تناسب ندارد بلکه با توانایی در خواندن و نوشتن اما به آن مبادرت نکردن تناسب دارد.

ثالثا قرآن می فرماید:

و ما کنت تتلو من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذاً لارتاب المبطلون ( عنکبوت/48) که دلالت دارد پیامبر هیچ گاه نخواند و ننوشت تا کسی نتواند بر او شبهه وارد سازد مثلا بگوید مطالب قرآن را با مطالعه کتب آسمانی پیشین مانند تورات و انجیل گرفته است و هیچ دلالتی ندارد که او سواد نداشته بلکه فقط گفته او ننوشته و نخوانده.

رابعا بی سوادی نقص و عیب است و پیامبر دارای کمال است نه عیب و او کمالاتش را از راه عنایت خاص الهی بدست آورده نه از راه تحصیل و تعلیم و خواندن و نوشتن در نزد کسی.

نتیجه اینکه وی اظهار به خواندن و نوشتن ننموده و امی بودن یعنی در مکتب بشری تحصیل نکرده بلکه مربی او خداست و پیامبر استاد همه بشر است.

ر.ک: آموزش علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم: انتشارات تمهید، 1385 ش، چاپ سوم، ص 34- 35.




موضوع مطلب : اسلام, اویسی, شیعه, علوم قرآنی, پیامبر, حجت الاسلام, استاد, مفسر, دکتر, امی, آیت الله معرفت
جمعه 91 فروردین 25 :: 12:36 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

تجربه دینی معنای عامی دارد و در نگاه اولیه یعنی تجربه داشتن احساسی مقدس که اولین کسانی که آن را به کار بردند ویلیام جیمز بود و در ادامه افرادی مانند اقبال لاهوری و در نهایت سروش و دیگران.

در مورد پیامبر اسلام نیز به کار می رود و این معنای خاص تجربه دینی است یعنی شخص پیامبر در اثر یک تجربه مقدس معنوی قرار گرفته است و قرآن حاصل این تجربه و تفسیر خود پیامبر از این تجربه است که به صورت قرآن برای دیگران تعریف شده است.

قائلین به تجربه دینی معتقدند که وحی بر پیامبر شده است ولی پیامبر حاصل آم وحی را که حوریتش پیام و مضمون است را با زبان و الفاظ خودش بیان می کند نه اینکه الفاظ نیز از سوی خدا باشد بلکه هم الفاظ هم معنا از خود پیامبر است.

اکثریت مسحیان به تجربه دینی در وحی معتقدند و با این نظریه تفاوت های 4 انجیل مشهور خود را توجیه می کنند که هر یک از چهار نویسنده تجربیات تجلی خدا بر خود را نوشته اند هرچند در هنگام نوشتن آن تجربه دچار خطا و اجتهاد می شوند و آن به سبب قالب انسانی نویسندگان است نه ماهیت پیام روحانی متجلی بر آنان که تجربه کردند پس ایرادی بر نویسندگان اناجیل اربعه نیست.

در مقابل این نظریه، نظریه مشهور که منطبق بر احادیث و نصوص قرآنی است قرار دارد یعنی هم لفظ و هم معنای قرآن از سوی خدا به وسیله جبرئیل بر پیامبر نازل شده است و پیامبر بدون هیچ تصرفی آن را ابلاغ نموده است. گرچه بعدا تفاسیری از ناحیه پیامبر  وارد شده است اما آن تفاسیر جزء قرآن نبوده و نیست.

نظر سنتی و مشهور که منطبق بر سیره علما و اجماع است و عقل نیز از پذیرش آن استبعادی ندارد نشان دهنده جایگاه ویژه پیامبر و ظرفیت بالای ایشان و بلندای مقام قرآن کریم است که طبق احادیث تجلی از خداست. به همین سبب با کلام بشر تفاوت دارند انچنان که خدا و خلق باهم بینونیت دارند نه وحدت. بنابراین نظریه زبان عرفی قرآن قابل انطباق  با زبان قرآن که به نحوی عجیب و غیر قابل انطباق با کلام بشر است گرچه شاید در ظاهر دارای اشتراکاتی با کلام بشر است، نمی باشد که تحلیل این نظریه فرصتی دیگر می طلبد. 

 




موضوع مطلب : اسلام, قرآن, علوم قرآن, علوم قرآنی, پیامبر, وحی, تجربه دینی, اقبال لاهوری, سروش, ویلیام جیمز
پنج شنبه 91 فروردین 24 :: 2:22 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

 

کاربردهای وحی در قرآن کمابیش مثل هم است و با کمی تفاوت به یک روح معنایی باز می گردد:

القای امری به صورت اعلام پنهانی و سریع(مقایس اللغه، ج2، ص 624؛ تاریخ قرآن رامیار، ص 78)

کاربردها:

1- فرمان به زمین: بانّ ربک اوحی لها(زلزال/5)

2-تدبیر و تقدیر آسمان: و اوحی فی کلّ سماء امرها(فصلت/12)

3- الهام غریزی به حیوان: و اوحی الی النحل(نحل/68)

4-القای به فرشتگان: اذ یوحی ربک الی الملائکه(انفال/12)

5- هدایت باطنی انسان: و اوحینا الیهم فعل الخیرات(انبیاء/73)

6-ارتباط گفتاری با انسان(پیامبر و غیر پیامبر):

الف)ماکان لبشر الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء(شوری/51)

خود این وحی سه صورت است:1)تکلم وحیانی و مستقیم  2) از پس پرده مانند وحی به موسی از پس درخت(قصص/30)

3) بوسیله فرشته وحی مانند بشارت ملائکه به زکریا در مورد یحیی ( آل عمران/39) و درود ملائکه بر مریم (آل عمران/ 42)

ب) و اوحینا الی ام موسی(قصص/7)

ج) و اذ اوحیت الی الحواریین (مائده/111)

7- وحی رسالی:

وحی بر پیامبران از لحاظ ماهیت و شیوه با وحی به دیگران فرقی ندارد ولی از نظر محتوا و هدف باهم فرق دارند. این مطلب از آیه 163 نساء مستفاد است. خود وحی ارسالی 3 نوع است:

الف) وحی اِخباری: اخبار خدا پیامبران را از غیب گذشته و آینده: ذلک من انباء الغیب نوحیه الیک(آل عمران/44)

ب) وحی دستوری: فاوحینا الیه ان اصنع الفلک(مومنون/27)

ج) وحی ابلاغی: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک (شوری/13)

قرآن و تورات و انجیل از این نوع وحی بوده اند. البته چون فرشته آن را بر پیامبر نازل کرده از نوع ارتباط گفتاری با انسان است که به وسیله فرشته انجام می شود. نزل به الروح الامین(شعراء/ 193)

8- القای امر از انسان به انسان: مانند اعلام اشاره ای زکریا به قومش در مورد اینکه تا سه روز نمی تواندد سخن گوید. ( مریم/11)

9- القای وسوسه ها  از جانب شیاطین:

یوحی بعضهم الی بعض (انعام/112)

لیوحون الی اولیائهم (انعام/121)




موضوع مطلب : اسلام, قرآن, علوم قرآن, علوم قرآنی, پیامبر, وحی
شنبه 91 فروردین 19 :: 11:8 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

معتبر ترین و جامع ترین و مشهورترین کتاب در زمینه علوم قرآنی "الاتقان جلال الدین سیوطی" است.

اوشافعی و در 8سالگی قرآن را حفظ نمود و اهل قاهره مصر است.برخی تالیفات وی را تا 600 رساله و کتاب بر شمرده اند.

برای نمونه خلاصه ای از
متن الاتقان  در مورد کیفیت وحی می آید:

1-با حضور فرشته وحی صدایی شبیه زنگ  را پیامبرمی شنید.: سخت ترین نوع وحی

2-القاء کلام الهی به قلب و عقل پیامبر

3- تجسم فرشته وحی به صورت یک مرد.: آسان ترین نوع وحی

4-خواب دیدن فرشته وحی و ابلاغ آیات الهی در خواب

5- تکلم مستقیم خدا مانند شب معراج




موضوع مطلب : سیوطی, الاتقان, علوم قرآن, علوم قرآنی, پیامبر, وحی