سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
کامران اویسی
شناسه? خبر: 4246852 - جمعه 18 اسفند 1396 - 10:46
اگر بحث سبک زندگی ایرانی اسلامی با محوریت مطالعه روی سیره معصومان علیهم السلام انجام می دهیم، روی ابعادی از زندگی آنان بحث می‌کنیم.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه- کامران اویسی: معصومان علیهم السلام دارای ابعاد مختلف شخصیت فردی و اجتماعی بوده اند. به عبارت دیگر برخی از ابعاد شخصیتی آنها قابل تقلید و الگو برداری است مانند آنچه در سبک زندگی آنها مطرح می شود در زمینه تدبیر منزل، خانواده، همسایه، دوستان و آشنایان و برخورد و مواجهه با دوست و دشمن، اجتماع و طبیعت و امثال آن. اما درباره ولایت تشریعی و تکوینی آنها که با محوریت عصمت انجام می پذیرد منحصر در خود آنهاست و البته یکی از ابعاد اعجاز گونه معصومان نیز همین است. ولی این نکته را نباید فراموش کرد که به هیچ عنوان در هیچ مسئله ای نمی توان آن بزرگواران را با غیر معصومان حتی اگر باتقواترین افراد هم باشند مقایسه نمود. بلکه هر کس هرچقدر هم مؤمن و متدین و متقی باشد و حتی سلمان باشد باز با آنان قابل قیاس نیست. چنان که در خطبه دوم نهج البلاغه آمده است: «لا یقاس بآل محمّد صلّی اللّه علیه و آله من هذه الأمّة أحد و لا یسوّی بهم من جرت نعمتهم علیه أبدا»

این مقدمه را گفتم تا به این بحث وارد شوم که اگر بحث سبک زندگی ایرانی اسلامی با محوریت مطالعه روی سیره معصومان علیهم السلام انجام می دهیم، روی ابعادی از زندگی آنان بحث می کنیم که قابلیت قابل اجازه می دهد یعنی یک فرد به عنوان شیعه و پیرو آنان می تواند آن سیره را تا حدی در زندگی خود جاری سازد.

برای اینکه بحث و نگاهی اجمالی به سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داشته باشیم، می توان از این حدیث شریف شروع کرد که در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق آمده است.

روایت کرده‌‏اند که امیر المؤمنین علیه السّلام به مردی از بنی سعد فرمود: آیا نمیخواهی از وضع و حال خودم و فاطمه زهرا با تو سخنی باز گویم، (و چنین حکایت فرمود) فاطمه در خانه من بود، و به تنهائی آب از چاه می‏کشید و در مشک کرده بدوش میگرفت و بخانه می‏آورد چندان که تسمه مشک سینه او را مجروح کرده بود، و با آسیاب گندم را آرد می کرد به حدّی که دستهایش آماس کرده و تاول زده بود، و آنقدر خانه را رفته و روبیده بود که جامه‏اش خاک آلود و کثیف شده بود، و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرده بود که لباسهایش چرکین گشته، و از این همه کار و زحمت آسیب و فرسودگی فراوان به او رسیده بود روزی من به او گفتم: چه خوب می‏شد اگر نزد پدرت می رفتی از آن حضرت تقاضای خدمتگاری می کردی که تا حدّی بار مشقّتی را که از این همه کار بر دوش تو است بردارد، فاطمه نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله رفت و دید جمعی خدمت آن حضرت نشسته و مشغول صحبت‏ هستند، شرمش آمد که خواسته‏اش را بگوید و بمنزل باز گشت، و رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فهمید که دخترش برای کاری آمده بوده ولی از روی حیا برگشته است، تا انجا که در حدیث آمده است: فردای آن روز رسول خدا داخل شد و بالای سر ما نشست آنگاه فرمود: ای فاطمه دیروز چه خواسته‏‌ای داشتی که نزد پدرت آمدی؟ فاطمه پاسخ نداد و من ترسیدم اگر جواب ایشان را ندهم برخیزد و برود پس سر خود را از قطیفه بیرون آورده و عرض کردم: من شما را از آن با خبر میکنم ای رسول خدا، ماجرا چنین است که دختر شما آنقدر مشک آب بر دوش کشیده و آب آورده که تسمه آن روی سینه‏اش اثر گذاشته، و چندان آسیا گردانده که دستهایش آبله و تاول زده‏ است، و آنقدر خانه را روبیده و نظافت کرده که جامه‏هایش چرک و غبار و خاک گرفته است، و چندان زیر دیگ آتش کرده که لباسهایش دود آلود و سیاه شده است و من باو گفتم: اگر نزد پدرت میرفتی و از ایشان تقاضای خدمتگاری میکردی که تا حدودی بار این مشقّت و رنج این همه کار را از دوش تو بر دارد خوب میشد، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله پس از شنیدن ماجرا و درخواست ما فرمود: آیا می‏خواهید چیزی بشما بیاموزم که برایتان از خدمتگار بهتر باشد؟ هنگامی که آماده خواب شدید و یا برختخواب رفتید سی و چهار بار «اللَّه أکبر» بگوئید، و سی و سه بار «سبحان اللَّه» و سی و سه بار «الحمد للَّه» بگوئید (تا بدین وسیله خستگی مفرط ناشی از کارهای روزانه از تن شما بیرون رفته و آرامش و نیروی دوباره برای کارهای روز بعد به جسم و جانتان باز گردد) در این هنگام حضرت فاطمه علیها السّلام گفت: «رضیت عن اللَّه و عن رسوله، رضیت عن اللَّه و عن رسوله». (من از خدا و رسولش راضی شدم من از خدا و رسولش راضی شدم برای آنچه خدا و رسولش بمن عطا فرمودند راضی و خشنود شدم و هیچ شکایتی ندارم).

چند نکته در این روایت در زمینه سبک زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) دیده می شود. یکی حیای ایشان در مواجهه با پیامبر که گویا همراه با اصحاب بودند و زهرای اطهر برگشت. دیگر اینکه ایشان در منزل کار می کرد و از کار در منزل با آن شدت و عدم وجود امکانات ابایی نداشت. سوم اینکه او خود را کاملا مطیع خدا و روسل می دانست و از مطلبی که از پدرش به عنوان رسول خدا یاد گرفت، کاملا رضایت داشت. صبر بر کارهای روزمره با کمک گرفتن از ذکر و انس با خدا از جمله عوامل نیروزایی برای جلوگیری از خستگی یا پایان دادن به آن یا حداقل کاهش آن است. کسی که می‌خواهد زندگی معصومان علیهم السلام را سر لوحه زندگی‌اش قرار دهد باید معتقد باشد که برخی از عوامل معنوی هستند که وجود آنها در زندگی را نمی توان انکار کرد و گاهی همین اسباب و عوامل انسان را از ورطه افسردگی‌های مزمن و بیماری های روحی نجات می دهد و به زندگی رنگ خدایی می بخشد که خستگی ها باعث نشود که دچار یاس و ناامیدی و شکست و حساس پوچی شود.

امیدوارم بتوانیم در مسیر زندگی اسوه‌های نیکو یعنی معصومان که از خطا و اشتباه در تمام زندگی به علت موهبت عصمت مصونیت داشتند قدم برداریم. به ویژه بانوان ما که می‌توانند بهترین اسوه عالم را مد نظر قرار دهند و از حضرت زهرا سبک زندگی اسلامی ایرانی را البته با بومی‌سازی برای زمان خود بهره ببرند.




موضوع مطلب : کامران, اویسی, حجت الاسلام, دکتر, سبک زندگی, فاطمه, زهرا, خبر, مصاحبه, خبرگزاری
جمعه 96 دی 8 :: 7:30 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی
شناسه? خبر: 4184235 - جمعه 8 دی 1396 - 11:42
تأثیر سیاسی حرکت حضرت معصومه (س) از مدینه به قم به گونه ای اعتراض به وضع موجود در مدینه و احساس خطر برای جان امام رضا (ع) نشان داده می شد.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حجت الاسلام کامران اویسی، پژوهشگر حوزه تفسیر تطبیقی و مدرس حوزه و دانشگاه است که در ادامه می خوانید؛

پس از دوران پیامبر اعظم (ص) و قضیه غصب خلافت امام علی(ع) و شهادت امام حسن و امام حسین (ع) و شروع دوران خفقان و حصر شیعه در بیشتر اعصار، به ویژه برای ائمه معصومین (ع) و فرزندانشان به عنوان امامزادگان، دوران سختی ایجاد شد.

یعنی غالباً آنها از شیوه زندگی ظاهراً غیر سیاسی و گاهی پنهانی و نیز مهاجرت استفاده می کردند. در این روش ها زنان نیز همپای مردان مشارکت داشتند. حضرت معصومه (س) نیز این قضیه استثنا نیست. ایشان از جمله بانوانی است که در زمان مأمون ملعون در پی کوچ اجباری امام رضا (ع) به ایران ظاهراً برای ملاقات با ایشان مهاجرت نمود.

به نظر می رسد مهمترین دلیل شروع مهاجرت امام زادگان به ایران، اعتماد به ولایت عهدی اجباری مأمون برای امام رضا (ع) است. البته بعید و حتی غیر ممکن است که با توجه به بصیرتی که از حضرت معصومه (س) سراغ داریم، ایشان نیز مانند برخی دیگر از سادات، فریب این مسأله را بخورند.

شاید هم استفاده از موقعیت سادات بودن خود برای نشر معارف تشیع بین اهالی حق پذیر ایران باشد که زمینه را در زمان مأمون با توجه به پذیرش اجباری ولایتعهدی، آماده دیدند. این احتمال برای شخصیتی مانند حضرت معصومه (س) قوت می گیرد زیرا او پارسا، محدث، مفسر و فقیه بود.

شواهد دیگری مانند عشق و علاقه زیاد بین این خواهر و برادر نیز می تواند به میل حضرت معصومه بر هجرت به کنار برادر بیافزاید. نیز همراهی پنج برادر دیگر خود در سفر دیدار با امام رضا (ع) از مؤیدات این بحث است.

همچنین تأثیر سیاسی حرکت حضرت معصومه (س) از مدینه به قم با توجه به اینکه ایشان از بزرگان بنی هاشم و خاندان های شیعی و علوی و سادات بودند و به فاطمه کبری معروف بودند، بر همه جای سؤال می شد که چرا ایشان عزم سفر کرده است و به گونه ای اعتراض به وضع موجود در مدینه و احساس خطر برای جان امام رضا (ع) نشان داده می شد که در کنار مأمون ملعون قرار داشت.

در برخی نقل های تاریخی حرکت حضرت معصومه (س) بعد از دریافت نامه امام رضا (ع9 به ایشان که از مرو فرستاده شده بود، انجام گرفت. بعید نیست که خداوند متعال خواسته خود را در اراده امام رضا (ع) در تقاضای مسافرت خواهر متجلی کرده باشد.

برخی نوشته اند که شهادت امام رضا (ع) هجرت فرار گونه سادات را به ایران و عراق البته دور از حکومت مأمون را رقم زد. البته ممکن است در ابتدا با حسن ظن آنها به اقداات مأمون این مهاجرت ها انجام می شده اما در اواسط راه فهمیده اند که مأمون دغل بازی می کرده است و فرار کرده اند به کوه ها و بیابان ها و ابادی های ایران که خیلی نیز در این راه دستگیر و شهید شدند. اما با توجه به اینکه برخی تواریخ، نقل کرده اند که کاروان حضرت معصومه در ساوه جنگیده اند، این مورد را علت مهاجرت ایشان نمی توان دانست.

برخی محققان نیز این هجرت را مأموریتی الهی می دانند که خدا بدین وسیله آینده شهر مقدس قم را برای دروازه علم دین بودن قرار داده است.

امید است چنان که در زیارت نامه این بانو نوشته شده است، ما را شفاعت کند. آمین.

https://www.mehrnews.com/news/4184235/




موضوع مطلب : کامران اویسی, اخبار, مصاحبه, یادداشت, دکتر, استاد, حجت الاسلام, معصومه, فاطمه, قم, شهادت
یکشنبه 92 فروردین 25 :: 12:40 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

برخی زنان به اصطلاح روشن فکر کار کردن زن در جامعه را نوعی کمک به برقراری تساوی حقوق زن و مرد م دانند اما این فکر مخالف سیره زهرایی است.

در روایت است که وقتی پیامبر کارهای بیرون را به علی سپرد و کارهای درون خانه را به زهرا، فاطمه فرمود: چقدر خوشحالم که رسولخدا مرا از برخورد با نامحرمان معاف کرد

 آیا زنان جامعه اسلامی ما هم اینگونه فکر می کنند یا فقط گریه کردن بر حضرت زهرا را بدون عمل به سیره آن حضرت دوست دارند؟ گریه بر مصائب ان بانو خوب است اما کافی نیست بیایید جامعه را به سوی سیره زهرایی سوق دهیم.




موضوع مطلب : حجاب, زن, فاطمه, زهرا, کار در منزل, نا محرم, زنان, جامعه اسلامی
یکشنبه 92 فروردین 25 :: 12:9 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

پیامبر 4 فرزند داشت:

دو پسر و  یک دختر از خدیجه و یکی هم ابراهیم.

هر دو پسر خدیجه در کودکی درگذشتند. قاسم پیش از بعثت متولد شد. عبد الله بعد از بعثت متولد شد لذا به او طیب و طاهر لقب داده شد.

البته پیامبر دختر خوانده هایی هم داشت.این باعث شده به اشتباه زینب و رقیه را دختران واقعی پیامبر بدانند.(ر.ک:مردم می پرسند،محمد رضافقیه ایمانی، ص 37-38)




موضوع مطلب : فرزندان پیامبر, فاطمه, خدیجه
یکشنبه 92 فروردین 25 :: 12:0 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :إنَّ فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّی، مَن آذاها فَقَد آذانی، ومَن غاظَها فَقَد غاظَنی، ومَن سَرَّها فَقَد سَرَّنی‏ فاطمه، پاره تن من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده ، و هر کس او را غضبناک کند، مرا غضبناک کرده است، و هر کس او را شاد سازد، مرا شاد ساخته است.أمالى صدوق: ص 165، ح163 / دانشنامه قرآن و حدیث : ج‏3، ص48 با توجه به حدیث مذکور و تاریخ نوشته شده اهل سنت آیا فاطمه از سقیفه ای ها و عملشان و غاصبان فدک و ضارباتن و هتاکان بیت الوحی و صاحب آن، روی برنگرداند؟ آیا این روی گردانی نشان غضب و عدم رضایت نیست؟

آیا خدا از آنها راضی است؟

خود اهل سنت هم شبیه همین حدیث را آورده اند که:

پیامبر فرمود: ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک(مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 153)




موضوع مطلب : فاطمه, زهرا, شهادت, غصب, فدک, خلافت, اهل سنت
یکشنبه 92 فروردین 25 :: 11:54 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

پیشینه آنرا در حدیثی از منابع اهل سنت پی می گیریم. که رسول خدا فرمود:

نزل ملک من السماء فاستأذن الله ان یسلم علیّ فبشرنی ان فاطمة سیدظ نساء اهل الجنة

فرشته ای از آسمان فرود آمد و از جانب خداوند اذن گرفت تا بر من سلام کند او مرا بشارت داد که فاطمه بهترین زنان اهل بهشت است. (مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 151)

در روایتی دیگری آمده است:

یا فاطمة الا ترضین ان تکونی سیدة نساء العالمین؟(فتح الباری، ج 7، ص 84؛ صحیح مسلم، ج 3، ص 158)

ای فاطمه آیا راضی نمی شوی که بهترین زنان اهل عالم باشی؟

حال ای اهل انصاف آیا نیکوست تا با"به اصطلاح اجتهاد صحابه" سیده نساء عالم بین در و دیوار قرار گیرد و جنینش سقط شود بازویش ورم کند از آن ضربه و جراحت شهید گردد. حق شرعی خلافت شوهرش و جانشین پیامبر به خاطر اجتماع کذایی امت که برخی بزرگان صحابه از جمله علی و ابوذر و سلمان و .. در آن نبودند، غصب شود یا حق شرعی خودش که در قرآن نیز وارد شده که ورثه از میت ارث می برند با بهانه کذب عدم ارث بردن خانواده نبوت از انبیاء که مخالف ظاهر آیه وورث سلیمان داوود(سلیمان از داود ارث برد) است(نمل/16) یعنی فدک غصب شود؟

علیک بالانصاف ف التحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

0




موضوع مطلب : فاطمه, زهرا, غصب, سیده نساء العالمین
شنبه 90 اسفند 13 :: 10:43 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

زیاد شنیده اید که در روز محشر ، ایشان غرق در نور  و سوار بر مراکب نور به سوی بهشت می روند. این جلوه ملکوتی نوری ایشان است. ایشان دستگاه جدایی دارند و ربطی به علی و پیامبر و دیگران ندارد. پیامبر 3 پسر و چهار دختر داشت. برای دیگران با اینکه آنها هم از خدیجه بودند، چنین مقامی نیست. علی هم بر او طبق روایت، حرام بود که همسری دیگر بگیرد تا زمانی که او زنده بود. ایشان خود مستقلا دارای چنین مقامی است نه به واسطه دختر پیغمبر بودن. ععجایبی در اینجا مطرح است. اینکه می گویند: غضوا ابصارکم و القوا روسکم، چشمها و سرهاتان را پایین اندازید نه به خاطر اینکه نامحرمند زیرا آنجا نامحرمی مطرح نسست تازه سادات که به ایشان محرمند و انبیاء نیز چون پدرشان هستند محرمند. بلکه منظور این است که ایشان در قبه نور قرار داند نه نور ئنیایی بلکه نور ملکوتی که چون چشمهای اهل محشر توان دیدن و درکش را ندارد و درهم کوبیده می شود، باید نگاه نکنند. تمام زنان محترمه عفیفه مانند آسیه بنت مزاحم و مریم ام عیسی و دیگران با نام شوهران و پدران و انسابشان خوانده شده اند اما از ایشان به آیت کبرای الهی صدیقه کبرای الهی نام برده می شود. حتی خوانده اید کخ: و بعلها و بنیها و .... میگوید: فاطمه و پدرش و شوهرش و پسرانش. پس خود شخصیت ایشان یک محوریتی دارد.




موضوع مطلب : شیعه, فاطمه, نور