خلاصه ای از نشست نظریه صرفه دکتر نصیری
گزارشی از نشست دکتر نصیری درباره نظریه صرفه سید مرتضی درباره اعجاز قرآن در ادامه بیان می شود.
حجتالاسلام علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه در این نشست با بیان اینکه سیدمرتضی از استوانههای شیعه است، گفت: سیدمرتضی به شدت عقلگرا بوده و صف او از اخباریون جداست؛ او معتقد است که خبر واحد حجیت ندارد که این عقیده با مخالفتهای فراوانی در دوره خویش و حتی معاصر روبرو بوده و امروز هم هست.
وی با اشاره به نظریه صرفه وی تصریح کرد: این نظریه هم در بین علمای شیعه، شاذ است و در بین علمای اهل تسنن جز معدود افرادی موافقی دیده نمیشود؛ نظریه صرفه در دوره خویش مورد انتقاد قرار گرفت، ولی ایشان در رسالهای به دفاع پرداخت. سید با معتزلیون هم تبادل و تعامل علمی داشته است به گونهای که ذهبی او را در عداد مفسران اعتزالی نام میبرد.
استاد نصیری در نتیجهگیری از این مقدمه افزود: چهرهای که هم با دستگاه ستم دوره عباسی همکاری دارد و در بعد علمی هم عقاید شاذ بیان میکند؛ اگر این شخصیت در دوره ما بود، چقدر دچار مذمت و سرزنش و حاشیه و اعتراض میشد؟ آیا این مسئله برای امروز ما درس نیست که به اندیشهها و چهرههای علمی، مجال بدهیم و کاری نکنیم که شخصیتهای بزرگ علمی در چارچوب بسته ما قرار بگیرند و اگر از آن خارج شدند به آنها تهمت بزنیم.
حرمت مراجع حفظ شود
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: در روزهای گذشته به سه تن از مراجع تقلید اهانتهایی شد؛ ما مراجعی بهتر از آیات عظام جوادی، سبحانی و صافی کم داریم و نباید به خاطر یک پیام تسلیت از سوی ایشان و نگاه متفاوت، آنها را به حاشیه ببریم؛ این از تلخیهای دوره ماست؛ البته نقد کردن اندیشه دیگران درست است و آنها هم خطا دارند که میتواند نقد شود، ولی نه اینکه شخصیت آنها را هم مورد هجمه قرار دهیم.
نصیری در ادامه به ارائه دو دیدگاه درباره اعجاز قرآن پرداخت و بیان کرد: گروهی معتقدند که اعجاز قابل درک و وصف نیست که عمدتا برخی علمای اهل تسنن قائل به این هستند، یعنی نمیتوان تبیین درستی از اعجاز داشته باشیم؛ گروه دوم معتقدند که اعجاز هم قابل درک و هم قابل بیان است که این معتقدان هم به دو دسته تقسیم میشوند، بخشی میگویند اعجاز در درون قرآن است و بخشی هم گفتهاند که اعجاز در بیرون قرآن است که قائلان به قول دوم موافقان نظریه صرفه هستند؛ یعنی اگر این نبود که خداوند مانع کار مدعیان تحدی با قرآن شود آوردن آیات و سوره شبیه قرآن ممکن است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در مورد صرفه هم چند نظر وجود دارد؛ یکی اینکه گفتهاند خداوند از روی جبر با گرفتن قدرت تحدیکنندگان، مانع آنان میشود؛ نظر دیگر این است که خداوند انگیزه آنها را از آوردن شبیه قرآن میگیرد و تحلیل سوم هم این است که خداوند دانش و علوم لازم برای تحدی را از آنها سلب میکند.
استاد نصیری با بیان اینکه سیدمرتضی در این نظریه دچار خطا شده است، اظهار کرد:
تحلیل بنده این است که یکی از دلایل رو آوردن ایشان به این نظریه این بود که تلقی کردند اعجاز، صرفاً در جنبههای صوری و بلاغی رخ داده است؛ (علامه طباطبایی هم فرموده تا سده 12 عمدتا تاکیدها بر جنبه ساختار و بلاغت بود، ولی به تدریج بر اعجاز محتوا تاکید شد.) همچنین عدم توجه به مرز تحدی از دلایل دیگر روآوردن به این نظر بود؛ سیدمرتضی گفته است، چرا عرب فصیح و بلیغ نتواند، چیزی شبیه ایاک نعبد و یا اهدنا الصراط ...بیاورد؛ این در حالی است که ایشان توجه نداشته که یک سوره با حداقل هفت مؤلفه هویت دارد و مرز تحدی هم سوره است.
مرز تحدی، سوره است
وی با اشاره به نظریه صرفه وی تصریح کرد: این نظریه هم در بین علمای شیعه، شاذ است و در بین علمای اهل تسنن جز معدود افرادی موافقی دیده نمیشود؛ نظریه صرفه در دوره خویش مورد انتقاد قرار گرفت، ولی ایشان در رسالهای به دفاع پرداخت. سید با معتزلیون هم تبادل و تعامل علمی داشته است به گونهای که ذهبی او را در عداد مفسران اعتزالی نام میبرد.
استاد نصیری در نتیجهگیری از این مقدمه افزود: چهرهای که هم با دستگاه ستم دوره عباسی همکاری دارد و در بعد علمی هم عقاید شاذ بیان میکند؛ اگر این شخصیت در دوره ما بود، چقدر دچار مذمت و سرزنش و حاشیه و اعتراض میشد؟ آیا این مسئله برای امروز ما درس نیست که به اندیشهها و چهرههای علمی، مجال بدهیم و کاری نکنیم که شخصیتهای بزرگ علمی در چارچوب بسته ما قرار بگیرند و اگر از آن خارج شدند به آنها تهمت بزنیم.
حرمت مراجع حفظ شود
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: در روزهای گذشته به سه تن از مراجع تقلید اهانتهایی شد؛ ما مراجعی بهتر از آیات عظام جوادی، سبحانی و صافی کم داریم و نباید به خاطر یک پیام تسلیت از سوی ایشان و نگاه متفاوت، آنها را به حاشیه ببریم؛ این از تلخیهای دوره ماست؛ البته نقد کردن اندیشه دیگران درست است و آنها هم خطا دارند که میتواند نقد شود، ولی نه اینکه شخصیت آنها را هم مورد هجمه قرار دهیم.
نصیری در ادامه به ارائه دو دیدگاه درباره اعجاز قرآن پرداخت و بیان کرد: گروهی معتقدند که اعجاز قابل درک و وصف نیست که عمدتا برخی علمای اهل تسنن قائل به این هستند، یعنی نمیتوان تبیین درستی از اعجاز داشته باشیم؛ گروه دوم معتقدند که اعجاز هم قابل درک و هم قابل بیان است که این معتقدان هم به دو دسته تقسیم میشوند، بخشی میگویند اعجاز در درون قرآن است و بخشی هم گفتهاند که اعجاز در بیرون قرآن است که قائلان به قول دوم موافقان نظریه صرفه هستند؛ یعنی اگر این نبود که خداوند مانع کار مدعیان تحدی با قرآن شود آوردن آیات و سوره شبیه قرآن ممکن است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در مورد صرفه هم چند نظر وجود دارد؛ یکی اینکه گفتهاند خداوند از روی جبر با گرفتن قدرت تحدیکنندگان، مانع آنان میشود؛ نظر دیگر این است که خداوند انگیزه آنها را از آوردن شبیه قرآن میگیرد و تحلیل سوم هم این است که خداوند دانش و علوم لازم برای تحدی را از آنها سلب میکند.
استاد نصیری با بیان اینکه سیدمرتضی در این نظریه دچار خطا شده است، اظهار کرد:
تحلیل بنده این است که یکی از دلایل رو آوردن ایشان به این نظریه این بود که تلقی کردند اعجاز، صرفاً در جنبههای صوری و بلاغی رخ داده است؛ (علامه طباطبایی هم فرموده تا سده 12 عمدتا تاکیدها بر جنبه ساختار و بلاغت بود، ولی به تدریج بر اعجاز محتوا تاکید شد.) همچنین عدم توجه به مرز تحدی از دلایل دیگر روآوردن به این نظر بود؛ سیدمرتضی گفته است، چرا عرب فصیح و بلیغ نتواند، چیزی شبیه ایاک نعبد و یا اهدنا الصراط ...بیاورد؛ این در حالی است که ایشان توجه نداشته که یک سوره با حداقل هفت مؤلفه هویت دارد و مرز تحدی هم سوره است.
مرز تحدی، سوره است
نصیری اضافه کرد: اینکه سوره حمد، معادل کل قرآن و توحید با سه یا چهار بار خواندن معادل ختم کل آن میشود به دلیل این هویت است؛ این هویت هم شامل مؤلفههای گزینش بهترین محتوا، تنظیم برترین محتوا، گزینش برترین مدخل، برترین واژهها، گزینش کوتاهترین و رساترین ترکیب، گزینش برترین آرایههای ادبی و گفتاری و برخورداری از ویژگیهای متافیزیکال و ماورایی است. با در نظر گرفتن این توضیحات اگر خداوند فقط شروع هر سوره یعنی با بسمله تحدی میکرد، هم کسی یارای مقابله با قرآن نبود زیرا بزرگترین سیاستمداران و سخنوران هم در عربی و انگلیسی سخن خود را با بسمک اللهم و ladies and gentlemen آغاز میکنند و چیزی غیر از این برای ارائه ندارند.
وی با اشاره به استدلالات این گروه برای اثبات این نظریه، افزود: اعتقاد به فقدان برتری گفتاری قرآن بر سخنان دیگر، تلازم میان توان ارائه مفردات با ارائه ترکیبات همچنین باور به این تفکر که دشوار است، اثبات کنیم سورههای کوتاه قرآن فرابشری باشد سبب شده تا قائل به نظریه صرفه شوند و این در حالی است که مثلا زمخشری در یک رساله، 16 وجه از اعجاز را تنها برای سوره کوثر بیان کرده است لذا نباید کوتاهی سوره را نشانه سادگی آن بدانیم؛ دلیل دیگر آنها هم این است که برخی از صحابه در تشخیص گفتار قرآنی تردید داشتند، مثلا ابن مسعود، معوذتین را از مصحفش حذف کرده است. که جا دارد بگویم اینها گزاره تاریخی است و کسی نداریم بگوید من این مصحف را دیدهام، ضمن اینکه او میگفت این دو سوره چون خیلی مشهور است، دلیل ندارد آن را در مصحف بیاوریم؛ یا مثلا سروش میگوید: سوره تبت چه چیزی برای اعجاز دارد؟ در حالی که حداقل دو خبر غیبی یعنی جهنمی بودن ابولهب و همسرش در آن وجود دارد.
نصیری تصریح کرد: مسئله دیگر اینکه اگر کسی میتوانست سخنی شبیه قرآن بیاورد، قطعا میآورد و برخی آوردهاند، ولی آنقدر سخیف است که خودشان به آن خندیدهاند، همچنین اگر سیدمرتضی بر صرفه تاکید کند مفهوم تحدی، فروپاشیده میشود، زیرا هنر این نیست که ما دست و بال کسی را ببندیم و بگوییم بیا تحدی کن.
مخالفت نظریه صرفه با واقعیات بیرونی
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد در ذکر سایر دلایل رد نظریه صرفه با بیان اینکه همچنین معاصران قرآن به فصاحت و بلاغت قرآن اعتراف کردهاند، افزود: ما به سید میگوییم شما میگویید خداوند اراده تحدیگران را سلب کرده است؛ اگر این طور است چرا در طول تاریخ کسانی مانند مسیلمه کذاب و حتی در دوره ما عدهای سورههای مزخرف و سستی را آوردهاند، یعنی اینها به میدان آمدهاند و اگر خدا سلب اراده از آنها کرده بود این کار نباید واقع میشد. همچنین شما که از صرفه دفاع میکنید، قرآن را سست جلوه میدهید همچنین آیا معاصران نزول اساسا به سمت صرفه رفتهاند؟ تاریخ بیانگر آن است که صرفه در قرون بعدی پدید آمد.
استاد نصیری با تاکید بر اینکه مرز تحدی سوره است و سیدمرتضی به این مسئله توجه لازم را نداشته است، گفت: نباید اعجاز را بر سر یک موضوع منحصر کنیم بیان نظریاتی مانند اعجاز علمی، لفظی و موسیقی و ادبی صرف درست نیست؛ معتقدم اگر چند مؤلفه ذکر شده برای اعجاز سوره را در نظر بگیریم، هیچکس قدرت تحدی با قرآن را در حد بسمله هم ندارد.
وی افزود: مضاف بر دلایل ذکر شده در رد نظریه صرفه، سیدقطب گفته است که من در کشتی و در جمع افراد غیر مسلمان سخنرانی کردم و در لابلای آن از آیات قرآن استفاده میکردم، برخی چنان مجذوب قرآن شدند که تحول روحی یافتند؛ یا رژی بلاشر میگوید: اروپائیانی که با قرآن انس دارند، تحت تاثیر زیبایی آواز قرآن قرار گرفتهاند، بدون آنکه در ابتدا معنای آیات را بفهمند؛ گویا قرآن مانند میدان مغناطیسی انسان را جذب میکند.
استاد نصیری با بیان اینکه ما به سیدمرتضی احترام میگذاریم و ایشان یکی از استوانههای شیعه هست، ولی ای کاش معتقد به این نظریه نبود، اظهار کرد: بیشترین دفاع ایشان در نظریه صرفه در الموضح بیان شده است؛ ایشان گفته که هرکسی که به فکر این کار افتاده همان لحظهای که میخواهد، اقدام کند دانش از او سلب میشود؛ زیرا دانش هم فیض است و اگر نرسد از او سلب شده است؛ که به نظر بنده این توجیه هم مخالف واقع است و هم اینکه این چه روشی است که خدا از یکطرف تحدی کند و از طرف دیگر با قدرت خود دانش تحدیگران را سلب کند؟ درست مانند اینکه پهلوانی از همه پهلوانان دیگر دعوت به مبارزه کند، ولی به روشی قبل از مبارزه قدرت آنها را از کار بیندازد؛ آیا این مبارزه واقعی است؟ آیا چنین استدلالی متناسب با شأن و جایگاه خداوند علیم، حکیم، مقتدر و عزیز هست؟
منبع: ایکنا
کد خبر: 3942639
تاریخ انتشار: 02 دی 1399 - 16:13
وی با اشاره به استدلالات این گروه برای اثبات این نظریه، افزود: اعتقاد به فقدان برتری گفتاری قرآن بر سخنان دیگر، تلازم میان توان ارائه مفردات با ارائه ترکیبات همچنین باور به این تفکر که دشوار است، اثبات کنیم سورههای کوتاه قرآن فرابشری باشد سبب شده تا قائل به نظریه صرفه شوند و این در حالی است که مثلا زمخشری در یک رساله، 16 وجه از اعجاز را تنها برای سوره کوثر بیان کرده است لذا نباید کوتاهی سوره را نشانه سادگی آن بدانیم؛ دلیل دیگر آنها هم این است که برخی از صحابه در تشخیص گفتار قرآنی تردید داشتند، مثلا ابن مسعود، معوذتین را از مصحفش حذف کرده است. که جا دارد بگویم اینها گزاره تاریخی است و کسی نداریم بگوید من این مصحف را دیدهام، ضمن اینکه او میگفت این دو سوره چون خیلی مشهور است، دلیل ندارد آن را در مصحف بیاوریم؛ یا مثلا سروش میگوید: سوره تبت چه چیزی برای اعجاز دارد؟ در حالی که حداقل دو خبر غیبی یعنی جهنمی بودن ابولهب و همسرش در آن وجود دارد.
نصیری تصریح کرد: مسئله دیگر اینکه اگر کسی میتوانست سخنی شبیه قرآن بیاورد، قطعا میآورد و برخی آوردهاند، ولی آنقدر سخیف است که خودشان به آن خندیدهاند، همچنین اگر سیدمرتضی بر صرفه تاکید کند مفهوم تحدی، فروپاشیده میشود، زیرا هنر این نیست که ما دست و بال کسی را ببندیم و بگوییم بیا تحدی کن.
مخالفت نظریه صرفه با واقعیات بیرونی
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد در ذکر سایر دلایل رد نظریه صرفه با بیان اینکه همچنین معاصران قرآن به فصاحت و بلاغت قرآن اعتراف کردهاند، افزود: ما به سید میگوییم شما میگویید خداوند اراده تحدیگران را سلب کرده است؛ اگر این طور است چرا در طول تاریخ کسانی مانند مسیلمه کذاب و حتی در دوره ما عدهای سورههای مزخرف و سستی را آوردهاند، یعنی اینها به میدان آمدهاند و اگر خدا سلب اراده از آنها کرده بود این کار نباید واقع میشد. همچنین شما که از صرفه دفاع میکنید، قرآن را سست جلوه میدهید همچنین آیا معاصران نزول اساسا به سمت صرفه رفتهاند؟ تاریخ بیانگر آن است که صرفه در قرون بعدی پدید آمد.
استاد نصیری با تاکید بر اینکه مرز تحدی سوره است و سیدمرتضی به این مسئله توجه لازم را نداشته است، گفت: نباید اعجاز را بر سر یک موضوع منحصر کنیم بیان نظریاتی مانند اعجاز علمی، لفظی و موسیقی و ادبی صرف درست نیست؛ معتقدم اگر چند مؤلفه ذکر شده برای اعجاز سوره را در نظر بگیریم، هیچکس قدرت تحدی با قرآن را در حد بسمله هم ندارد.
وی افزود: مضاف بر دلایل ذکر شده در رد نظریه صرفه، سیدقطب گفته است که من در کشتی و در جمع افراد غیر مسلمان سخنرانی کردم و در لابلای آن از آیات قرآن استفاده میکردم، برخی چنان مجذوب قرآن شدند که تحول روحی یافتند؛ یا رژی بلاشر میگوید: اروپائیانی که با قرآن انس دارند، تحت تاثیر زیبایی آواز قرآن قرار گرفتهاند، بدون آنکه در ابتدا معنای آیات را بفهمند؛ گویا قرآن مانند میدان مغناطیسی انسان را جذب میکند.
استاد نصیری با بیان اینکه ما به سیدمرتضی احترام میگذاریم و ایشان یکی از استوانههای شیعه هست، ولی ای کاش معتقد به این نظریه نبود، اظهار کرد: بیشترین دفاع ایشان در نظریه صرفه در الموضح بیان شده است؛ ایشان گفته که هرکسی که به فکر این کار افتاده همان لحظهای که میخواهد، اقدام کند دانش از او سلب میشود؛ زیرا دانش هم فیض است و اگر نرسد از او سلب شده است؛ که به نظر بنده این توجیه هم مخالف واقع است و هم اینکه این چه روشی است که خدا از یکطرف تحدی کند و از طرف دیگر با قدرت خود دانش تحدیگران را سلب کند؟ درست مانند اینکه پهلوانی از همه پهلوانان دیگر دعوت به مبارزه کند، ولی به روشی قبل از مبارزه قدرت آنها را از کار بیندازد؛ آیا این مبارزه واقعی است؟ آیا چنین استدلالی متناسب با شأن و جایگاه خداوند علیم، حکیم، مقتدر و عزیز هست؟
منبع: ایکنا
کد خبر: 3942639
تاریخ انتشار: 02 دی 1399 - 16:13