به یاد دوست

روش های تدریس دروس حوزوی

غالب اساتید در این دوره از یک الگوی تدریس پیروی می کنند که شش مرحله را در بردارد

شیوه های تدریس

شیوه های تدریس در درس های مقدمات و سطح
غالب اساتید در این دوره از یک الگوی تدریس پیروی می کنند که شش مرحله را در بردارد:
1 - مطالعه قبل از تدریس، که شامل مطالعه کتاب درسی و حواشی و شروح آن می شود .
2 - روخوانی درس با رعایت کامل قواعد ادبیات که گاهی قسمتی از آن به عهده شاگردان گذاشته می شود .
3 - بیان مطالب درس به صورت دسته بندی شده و به اصطلاح «خارج درس » .
4 - تطبیق مطالب گفته شده با متن کتاب مورد تدریس به صورت جمله به جمله .
5 - بیان مطالبی خارج از کتاب (از حواشی و شروح یا نظریات خاص استاد) که در ضمن درس بیان می شود; ولی برخی اساتید برای جلوگیری از مشوش شدن ذهن طلاب، آن مطالب را در پایان درس ذکر می کنند .
6 - پاسخ گویی به سؤالات شاگردان در سه مرحله .
الف) قبل از شروع درس; ب) در حین درس; پ) بعد از درس .

بررسی: نقاط قوت و ضعف فراوانی برای این دو دوره گفته شده که به برخی از آن ها اشاره می کنیم .

الف) نقاط قوت
1 - وجود اساتید مجرب و توانمند در حوزه های علمیه در دوره سطح و مقدمات .
2 - اهمیت دادن به مباحث اخلاقی در کنار تدریس علوم حوزوی .
3 - بالا بردن قدرت هوش و فهم طلاب از طریق دقت در عبارات پیچیده کتاب های درسی .
4 - به کار بردن مدل واحد در آموزش کتاب های درسی به طوری که گاهی یک عبارت کوتاه یا مثال در ادبیات، فقه یا اصول به صورت ضرب المثل در می آید و مطالب زیادی را به شنونده القا می کند .

ب) نقاط ضعف
1 - عدم توجه کافی به ادبیات معاصر عرب .
2 - استفاده از کتاب های قدیمی و در پاره ای موارد ناقص و مغلق که موجب محروم ماندن طلاب از روش های جدید آموزشی و دور ماندن آن ها از تحقیقات جدید در عرصه آن علوم می شود .
البته، در سال های اخیر گام های مؤثری در رفع این دو اشکال برداشته شده است . ولی هنوز قسمتی از مشکل باقی است .
3 - استفاده از اساتیدی که دوره «تربیت مدرس » را برای رشته مورد تدریس نگذرانده اند که موجب ناکامی برخی از اساتید و تغییر سریع آنان و اتلاف وقت طلاب می شود .
4 - عدم توجه به تدریس تاریخ فقه و اصول که در نتیجه، عدم شناخت طلاب از سبک های خاص فقه و اصول را به دنبال دارد .
5 - نبودن مثال های مناسب در کتاب های اصول .
6 - طولانی بودن دوران سطح که موجب خستگی و دلسردی برخی طلاب می شود .
7 - استفاده کمتر از روش های کمک آموزشی برای تدریس دوره سطح در حال حاضر بیشتر از روش سمعی استفاده می شود .
8 - عدم توجه کافی به تفسیر و علوم قرآن در دروس حوزه .

شیوه های تدریس درس خارج
روش های تدریس خارج را از چند جهت می توان تقسیم کرد:

اول: از جهت شکل درس
الف) سبک سامرایی (شاگرد محوری) ; ب) سبک کلاسیک (استاد محوری) ; پ) سبک دو مرحله ای; ث) تحقیق جمعی .

دوم: از جهت محتوا و کیفیت درس
الف) ترتیب و چینش درس:
1 - روش قدما; 2 - روش آیة الله بروجردی رحمه الله; 3 - روش امام خمینی رحمه الله; 4 - روش سه بخشی; 5 - روش چهار بخشی .
ب) سبک های خاص در فقه:
1 - سبک فقه الحدیث; 2 - فقه مبتنی بر اصول; 3 - فقه مقارن; 4 - فقه پویا (هماهنگ با زمان و مکان). پ) سبک های خاص در اصول:
1 - سبک فلسفی; 2 - سبک عرفی .

سوم: از جهت خصوصیات درس
الف) زمان مطلوب یک دوره اصول:
1 - دوره های طولانی; 2 - دوره های کوتاه; 3 - زمان استنباط .
ب) زمان مطلوب یک دوره فقه و لزوم تخصص در آن .
پ) زمان و مکان مطلوب هر جلسه درس .
ث) تعداد شاگردان در هر جلسه درس .
ت) تعداد جلسات درس در طول سال تحصیلی .

اول: شیوه های تدریس درس خارج از جهت شکل درس
در باره این شیوه ها توضیح مختصری می دهیم و به نقاط قوت و ضعف آن ها اشاره می کنیم .
1 - سبک سامرائی یا مکتب سامرا و یا روش شاگرد محوری
این روش درس خارج میرزای شیرازی بزرگ رحمه الله است که بعدا در کربلا ادامه یافت، (1) که متاسفانه اکنون در حوزه های علمیه به فراموشی سپرده است . در این شیوه میرزای بزرگ رحمه الله فرعی فقهی را مطرح می کرد و تمامی مطالب مربوط به آن را به کمک شاگردان و با بحث های طرفین مورد بررسی قرار می داد و حتی چیزی را به عنوان «اصول موضوعی » نمی پذیرفت .
در این سبک شاگردان محور بحث هستند و استاد سخنران جلسه نیست، بلکه در پایان به جمع بندی نظریات و نتیجه گیری می پردازد .
در این روش شروع درس مشخص بود، اما پایان آن روشن نبود و گاهی تا هفت ساعت ادامه می یافت . (2)

2 - سبک کلاسیک (استاد محوری)
این روش متاخران حوزه نجف و قم است و امروزه متداول ترین روش تدریس در حوزه علمیه قم است .
در این سبک، استاد یک فرع فقهی یا اصولی را مطرح می کند و اقوال و دلایل آن را بررسی می کند و در پایان نظر خویش را بیان می کند .
در این شیوه استاد فعال است و مانند یک سخنران عمل می کند و شاگردان کمتر فعال هستند . (3) این سبک خود به چند قسم فرعی تقسیم می شود که عبارتند از:
الف) استاد محوری با بحث های نامنظم;
ب) استاد محوری با تکیه بر اصطلاحات;
پ) استاد محوری همراه با نظم در مطالب و ساده گویی;
ث) استاد محوری همراه با نوشتن درس و پخش آن بین طلاب .

3 - سبک دو مرحله ای
در این شیوه درس در دو جلسه برگزار می شود: در جلسه اول، استاد به صورت روش استاد محوری مطالب را بیان می کند و به شاگردان کمتر فرصت سؤال و اشکال داده می شود . ولی جلسه دوم به صورت شاگرد محوری اداره می شود تا افراد کم استعداد یا ضعیف بتوانند کمبود خود را جبران کنند .
این شیوه، از جهت کیفیت برگزاری جلسه دوم درس به چند قسم فرعی تقسیم می شود که عبارتند از:
الف) روش مرحوم آخوند خراسانی رحمه الله : در این شیوه، شاگردان قوی و مستعدتر، درس استاد را برای شاگردان ضعیف، در جلسه دوم تقریر می کنند و آن را مورد بحث و بررسی قرار می دهند تا طلاب ضعیف بتوانند بهتر از درس استفاده کنند و ابهام های درس برای آن ها برطرف شود . (4)
مرحوم آیة الله بروجردی رحمه الله نیز اصرار داشتند تا همین شیوه را در قم پیاده کنند که عملی نشد . (5)
ب) روش مرحوم آیة الله سید محمد باقر درچه ای رحمه الله : ایشان صبح ها در مسجد نو اصفهان، درس فقه و اصول تدریس می کردند و عصرها هم همان درس را برای افرادی که در کلاس صبح حضور نداشتند و یا درس را خوب درک نکرده بودند تکرار می کردند .
پ) روش جلسه پرسش و پاسخ همراه با درس روزانه: در این شیوه، استاد بعد از جلسه اول درس، ساعتی را تعیین می کند تا شاگردان در کنار او جمع شوند و پاسخ گوی سؤالات و اشکالات آنان می شود .
ت) روش مرحوم اصفهانی (کمپانی) رحمه الله : در این شیوه، استاد، درس را چند روز قبل می نویسد و متن آن تکثیر می شود و در اختیار طلاب قرار می گیرد . این روش موجب می شود تا طلاب فرصت پیش مطالعه و دقت و اشکال پیدا کنند و خود را برای بحث با استاد آماده کنند و در حقیقت این جزوه ها جای یک جلسه درس را می گیرد . این شیوه برای اولین بار به دست مرحوم کمپانی در نجف اجرا شد (6) و اکنون نیز در حوزه علمیه قم، برخی از اساتید معظم درس خارج از این روش استفاده می کنند .
ث) استفاده از نوار درسی قبل از درس استاد: برخی از اساتید درس خارج که قبلا یک دوره درس را القا فرموده اند و به صورت نوار درآمده است . شاگردان می توانند قبل از درس از نوار استفاده کنند و به پیش مطالعه درس بپردازند و خود را برای سؤال و اشکال در جلسه درس استاد آماده کنند .

4 - سبک تحقیقی جمعی
در این روش، استاد و شاگرد اصطلاحی مطرح نیست و چند نفر یک موضوع فقهی یا اصولی را انتخاب می کنند و مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند .
آنگاه در یک جلسه علمی، یافته های خود را با دیگران در میان می گذراند و به نظریات همدیگر اشکال می کنند و یا در مقابل اشکالات دیگران از نظریات خود دفاع می کنند، و در نهایت هر کس یک نظری را انتخاب می کند . این شیوه خود به چند صورت انجام می گیرد:
الف) بدون حضور استاد;
ب) با حضور یکی از اساتید درس خارج;
پ) همراه با متن ثابت، مثل جواهر الکلام در فقه;
ت) بدون متن ثابت، لیکن گاهی یک نفر در یک موضوع تحقیق می کند و حاصل آن تکثیر می شود و در اختیار دیگران قرار می گیرد تا محور بحث قرار گیرد .

این سبک مورد توجه مرحوم عیاشی و علامه مجلسی رحمه الله بوده است (7) و اکنون نیز در جلسات استفتای برخی مراجع مورد عمل واقع می شود که از با برنامه ترین و جالب ترین آن ها جلسه تحقیق جمعی مقام معظم رهبری (دامت برکاته) است . (8)
در دانشگاه ها نیز برای تدوین پایان نامه ها، وقتی استاد راهنما تعیین می کنند، در حقیقت همین روش را دنبال می کنند .

بررسی: هر کدام از این شیوه ها امتیازات خاص خود را دارد، هر چند ممکن است اشکالاتی را نیز در پی داشته باشد .
در این نوشتار کوتاه، فرصت آن نیست که تمامی نقاط قوت و ضعف بیان شود و مورد ارزیابی قرار گیرد ولی ما به برخی از آن ها اشاره می کنیم و قضاوت را به عهده خوانندگان گرامی می گذاریم .

البته انگیزه ما از طرح این مباحث خرده گیری بر کسی نیست، بلکه زحمات طاقت فرسای همه اساتید معظم و آیات عظام درس خارج که بحق پرچمداران فقه آل محمد صلی الله علیه وآله هستند، قابل تقدیر است .
پس به نقل برخی از نقاط ضعف و قوت از زبان بزرگان حوزه اکتفا می کنیم .

الف) نقاط قوت
1 - برخی امتیازات مکتب سامرا
مجتهدپروری مکتب سامرا معروف است و لذا افرادی مثل آخوند خراسانی رحمه الله ، میرزای نائینی رحمه الله، شهید شیخ فضل الله نوری قدس سره، سید محمد فشارکی و . . . از دست پروردگان این مکتب هستند . (9)
فعال کردن شاگردان که امروزه مورد توجه روان شناسان تعلیم تربیت است، (10) امتیاز دیگر این مکتب است . همان طور که توجه به تحقیق و دقت و تکیه بر فکر کردن، از نقاط قوت این روش است .

2 - سبک استاد محوری
اداره کلاس درس به صورت منظم و مرتب و نظم در بیان (در برخی اقسام فرعی آن) از نقاط قوت این سبک است .
همان طور که مشخص بودن موضوع درس، موجب می شود تا مباحث به زودی به نتیجه برسد و بحث از موضوع خارج نشود .

3 - سبک دو مرحله ای
فعال بودن شاگردان در جلسه دوم درس باعث می شود تا عمل یادگیری بهتر صورت گیرد، همان طور که این جلسات موجب پرورش اساتید قوی برای آینده حوزه و معرفی چهره های با استعداد می شود . همچنین، شاگردان را به مطالعه و دقت برای حضور در جلسه دوم وادار می کند .

4 - سبک تحقیقی جمعی
این شیوه، برای افرادی که چند سال درس خارج گذرانده اند و کسانی که بیرون از حوزه ها مشغول فعالیت هستند بسیار مفید است و افراد را به فعالیت علمی مفیدی می کشاند و پیشرفت بیشتری را به دنبال دارد و سبک مجتهدپروری است، لذا بزرگان بر اجرای آن اصرار دارند . (11)
در حقیقت اگر این سبک تحت نظر استاد صورت پذیرد همان، سبک سامرایی است .

ب) نقاط ضعف
به هر کدام از این شیوه ها اشکالاتی وارد کرده اند که احتیاج به بررسی دقیق دارد . تا بتوانیم قضاوت صحیحی ارایه دهیم .
1 - در مکتب سامرایی: نپذیرفتن اصل موضوعی در بحث و مشخص نبودن زمان پایان درس موجب بی نظمی در بحث و خستگی شاگردان می گردد .

2 - در روش استاد محوری: فعال نبودن شاگردان و عدم فرصت کافی برای سؤال و اشکال کردن و نامنظم بودن یا مغلق گویی در برخی از اقسام فرعی این شیوه می تواند به عنوان اشکال مطرح شود .

3 - در سبک دو مرحله ای: این روش وقت زیادی را از اساتید محترم و شاگردان اشغال می کند .
بررسی بیشتر نقاط قوت و ضعف و بیان بزرگان و مراجع را به فرصت دیگری موکول می کنیم .
دوم: شیوه های تدریس درس خارج از جهت محتوا و کیفیت

الف: چینش و ترتیب درس
1 - روش قدما : تا قبل از مرحوم آیة الله بروجردی رحمه الله براین بود که ابتدا «اصل » در مساله بیان می شد و سپس دلایل آن بیان می شد . (12)

2 - روش آیة الله بروجردی رحمه الله : ایشان ابتدا سیر تاریخی مساله را بررسی می کردند و سپس دلایل مساله را مورد نقد و بررسی قرار می دادند و اگر دلیلی نبود به سراغ ادله فقاهتی (اصول عملیه) می رفتند . (13)

3 - روش امام خمینی قدس سره : ایشان ابتدا دلایل مساله را بررسی می کردند و سپس اقوال علما را تجزیه و تحلیل می کردند . می فرمودند: اول ببینیم خودمان از ادله چه می فهمیم، آنگاه به بررسی نظریات دیگران می پرداختند . (14)

4 - روش سه بخشی : در برخی از درس های حوزه علمیه قم به این ترتیب عمل می شود:
اول، ذکر اقوال علما در مساله تا سیمای کلی و عمومی مساله روشن شود;
دوم، بیان دلایل موافق و مخالف و نقض و ابرام آن ها;
سوم، جمع بندی و نتیجه گیری .

5 - روش چهار بخشی : این روش نیز در برخی از درس های فعلی حوزه علمیه قم مرسوم است که بدین ترتیب عمل می شود:
اول، ذکر موضوع مساله و تقسیم بندی های آن;
دوم، بیان اقوال موافق و مخالف;
سوم، بیان دلایل از قرآن، روایات، عقل، اجماع و نقد آن ها و در صورت لزوم بیان اصل در مساله;
چهارم، جمع بندی اقوال و دلایل و نتیجه گیری .
بررسی: هر کدام از این روش ها نقاط قوت و ضعفی دارد که مجال بیان آن ها در این مختصر نیست ولی کامل ترین روش، شیوه چهارم به نظر می رسد; هر چند از جهت عدم بیان سیر تاریخی مساله، ناقص است .

ب) سبک های خاص در فقه
در تدریس خارج فقه حوزه های علمیه، روش های مختلفی به کار گرفته می شود که در اینجا به آن ها اشاره می کنیم .

1 - سبک فقه الحدیث
این شیوه درسی آیة الله بروجردی رحمه الله در علم فقه بود . در این روش، برای بررسی یک فرع فقهی به علم «اصول فقه » کمتر توجه می شود و سعی می کنند با بررسی پیشینه تاریخی هر مساله و با توجه خاص به علم رجال و طبقه بندی راویان حدیث و برطرف کردن تقطیع احادیث، حکم هر مساله را از احادیث مربوط به آن استخراج کنند . و در صورت ضرورت و لزوم به علم اصول یا اصول عملیه پناه می برند . (15)

2 - سبک فقه مبتنی بر اصول
در این شیوه، تکیه اصلی بر اصول است و سعی می کنند با تکیه بر قواعد اصولی دلایل را بررسی کنند .
در این روش، به علم رجال توجهی نمی شود و گاهی فرض هایی در فقه مطرح می شود که در طول عمر انسان یک بار هم اتفاق نمی افتد .
لذا برخی از بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که افراط اصول موجب دوری انسان از فهم عرفی می شود که شارع، طبق آن سخنان خود را القا فرموده است . (16)

3 - سبک فقه مقارن
این شیوه که یادگار شیخ طوسی رحمه الله است، براستفاده از اقوال عامه و بررسی آن ها تکیه می کند . اولین کتاب در این زمینه، خلاف شیخ است که در آنجا سعی شده تا نظریات شیعه و سنی آورده و مقایسه شود .
این سبک را مرحوم آیة الله بروجردی رحمه الله احیا کرده ایشان همان طور که به شان نزول آیات اهمیت می داد، به سیر تاریخی و موقعیت صدور حدیث هم اهمیت می داد . و آن را در فهم احادیث مؤثر می دانست . (17)

4 - سبک فقه پویا (هماهنگ با زمان و مکان)
این شیوه، از دیرباز مورد توجه علمای شیعه بوده است . آثار تاثیر زمان و مکان در اجتهاد را در فتوای میرزای بزرگ رحمه الله در تحریم تنباکو می توان ملاحظه کرد .
امام خمینی قدس سره این سبک را حیاتی تازه بخشید و فرمود: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند» . (18)
البته در مورد مقدار و حدود دخالت زمان و مکان در مصادیق، موضوعات، متعلق احکام و در نتیجه در اجتهاد و صدور حکم و فتوا، بحث بسیار است، (19) ولی این مطالب منافاتی با اینکه فقه پویا یک سبک فقهی است، ندارد .

پ) سبک های خاص در اصول فقه
اصول فقه در درس های خارج حوزه علمیه با دو روش متفاوت مورد بحث قرار می گیرد .

1 - سبک فلسفی
بیان مطالب و قواعد اصولی براساس اصطلاحات فلسفی و داخل کردن مباحث فلسفی و حقیقی با مباحث اعتباری و عرفی اصول، از خصوصیات این روش است . این شیوه در زمان شیخ انصاری رحمه الله کم کم پا به عرضه وجود گذاشت، در حوزه نجف به اوج خود رسید و علم اصول به صورت علم نیمه معقول درآمد که در حواشی مرحوم کمپانی رحمه الله کاملا ظاهر می شود . (20)
لذا برخی بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که موجب خلط مباحث اصول و فلسفه شده و از عرفی بودن دوره کرده است و باعث تورم علم اصول شده است .

2 - سبک عرفی
از آنجا که پیدایش علم اصول برای کمک در فهم و تحلیل مفاهیم قرآن و حدیث است و آن دو براساس لغات و اصطلاحات عرف شکل گرفته است .
پس، اساس علم اصول در مباحث خود مثل عام و خاص، مطلق و مقید و . . . مبتنی بر ارتکازات عرفی مردم است .
این شیوه از زمان شیخ طوسی رحمه الله در عده و تا زمان حاضر ادامه داشته است . (21)

منابع
1) این روش را می توان روش سقراطی نامید که او مساله ای را مطرح می کرد و با استفاده از گفتگو (دیالوگ) به تکمیل و رفع نقایص آن می پرداخت (ر ک: تاریخ فلسفه یونان و روم، فردریک کاپلستون، ترجمه مجتبوی، ج 1، ص 127).
2) مجله حوزه، ش 51 ، ص 38 ، ص 87 .
3) ر ک: مجله حوزه، ش 23 ، ص 40 .
4) ر ک: مجله حوزه، ش 51 ، ص 89 - 90 .
5) همان، ش 43 - 44 ، ص 248 .
6) ر ک: همان، ش 30 ، ص 36 .
7) مجله حوزه، ش 52 ، ص 10 .
8) ر ک : مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، سال اول، شماره دوم، ص 254 - 264 .
9) ر ک: مجله حوزه، ش 51 ، ص 38 .
10) ر ک: روان شناسی تعلیم و تربیت، دکتر علی شریعتمداری، ص 333 .
11) مجله نور علم، ش 5 ، دوره 4 ، ص 9 .
12) مجله حوزه، ش 47 ، ص 39 .
13) همان .
14) همان، ش 45 ، ص 50 .
15) مجله نور علم، شماره 12 ، ص 92 ; مجله حوزه، ش 40 ، ص 41 و ش 43 - 44 ، ص 248 با تلخیص .
16) مجله حوزه، ش 21 ، ص 48 .
17) مجله نور علم، دوره سوم، ش 6 ، ص 16 - 17 .
18) صحیفه نور، ج 21 ، ص 98 .
19) ر ک: مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی قدس سره، کتاب دوم، (اجتهاد و زمان و مکان)، مقاله ششم، ص 145 - 227 دیدگاه ها در باره تاثیر عنصر زمان و مکان بر اجتهاد، از نگارنده .
20) مجله نور علم، ش 12 ، ص 91 .
21) مجله حوزه، ش 51 ، ص 102 . 

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه علمیه

ارائه مقاله در همایش آیت الله فاضل لنکرانی

 

همایش ملی حوزه های علمیه، مرجعیت و قرآن کریم با محوریت «دیدگاه های علوم قرآنی مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره)» در تاریخ پنجشنبه 5دی 1398 در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار گردید. در این همایش جمعی از دانشجویان گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی نیز حضور داشتند. همچنین حجت الاسلام و المسلمین دکتر کامران اویسی عضو هیات علمی دانشگاه معارف اسلامی نیز به ارائه مقاله خود با عنوان «بررسی قلمرو روایات تفسیری با تکیه بر دیدگاه آیت الله العظمی فاضل لنکرانی» پرداخت و سپس داوران به نقد و بررسی آن پرداختند.

آیت الله «علیرضا اعرافی»، مدیر حوزه های علمیه کشور در برنامه اختتامیه این همایش به ایراد سخنرانی پرداخت.

در مراسم افتتاحیه این همایش آیت الله العظمی «ناصر مکارم شیرازی» در پیامی به با اشاره به تهمت های ناروای دشمنان مبنی بر عدم توجه به قرآن کریم گفت: برگزاری چنین همایش هایی در این راستا امری لازم و ضروری است.

همچنین آیت الله «رضا استادی» عضو شورای عالی حوزه های علمیه با اشاره به اهتمام مراجع تقلید به تفسیر قرآن کریم، گفت: در صدسال اخیر 50 کتاب تفسیر قرآن در حوزه علمیه تولید شده است که از این تعداد، 10 صاحب تفسیر از مراجع بزرگوار تقلید بوده اند.

آیت الله «محمدجواد فاضل‌لنکرانی» رییس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در مراسم امروز با بیان این که اتهام تحریف قرآن به فقها برای منزوی کردن شیعه در مجامع جهانی است، گفت: بزرگان شیعه به ویژه مرحوم آیت الله العظمی فاضل‌لنکرانی با این تفکر مخالفت جدی داشتند.

حجت الاسلام «محسن قمرزاده» دبیر همایش دیدگاه های علوم قرآنی آیت الله العظمی فاضل‌لنکرانی نیز در این همایش با اشاره به ارسال 350 مقاله به دبیرخانه این همایش گفت: ما بیش از 30 کارگاه و 13 نشست فاخر گذاشتیم که در کنار تولید 12 کتاب دستاورد بزرگی محسوب می‌ شود.

رونمایی از 12 جلد کتاب همایش به همراه گزارش دبیر علمی همایش و بیان مقالات نیز بخش دیگری از برنامه های این همایش بود.

دربخش صبح این همایش همچنین، حجت الاسلام علیرضا محمدی فردپژوهشگر علوم قرآنی در تحلیل روش شناختی کتاب مدخل التفسیر مرحوم آیت الله فاضل‌لنکرانی گفت: حقیقت معجزه، قرائات، اصول تفسیر و عدم تحریف چهار عنوان مهم در این کتاب است.

حجت الاسلام والمسلمین محمد صادق یوسفی مقدم عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ارتباط با حجیت اصولی قرائات از منظر آیت الله العظمی فاضل‌لنکرانی گفت: مرحوم آیت الله فاضل می‌ فرمایند اثبات قرائت به وسیله خبر واحد درست نیست.بخش عصرگاهی این همایش نیز همراه با برگزاری پنل های علمی بود که در پنل های «ظاهر و باطن، محکم و متشابه»، «اصول، مبانی و قواعدوتفسیر»، «اعجاز قرآن»، «جمع قرآن و قرائات» و «تحریف ناپذیری قرآن» اساتید برجسته حوزه و دانشگاه از جمله حجج اسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور، محمدعلی رضایی اصفهانی، علی اکبر بابایی، محسن قمرزاده و سید رضا مؤدب به ارائه بحث و نظر پرداختند.در این پنل ها 40 نفر از صاحبان مقالات برتر به ارائه مقاله خود پرداخته و بعد از پایان پنل ها نشست بررسی و امتیاز دهی با حضور داوران و دبیر علمی برگزار شد.گفتنی است، نمایشگاه پوستر چکیده مقالات و نمایشگاه کتاب آثار علمی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی ره» ومرکز فقهی ائمه اطهار(ع) هم در جنب این همایش برپا شده بود.

 


همایش ملی دیدگاه علوم قرآنی آیت الله فاضل لنکرانی

به حمد الله مقاله ای درباره چگونگی استفاده از روایات تفسیری از منظر آیت الله فاضل لنکرانی در همایش ملی دیدگاه علوم قرآنی آیت الله فاضل لنکرانی ارائه گردیده است و موفق شده است برای ارائه به صورت سخنرانی در روز پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت 14/ 30  به بعد ارائه گردد. لذا از تمامی دانشجویان فاضل خود درخواست دارم برای استفاده از مقالات ارائه شده و عرایض بنده حقیر در صورت قابل استفاده بودن، به مرکز فقهی ائمه اطهار تشریف آروند. آردس قم: میدان معلم- سر خیابان سمیه- مرکز فقهی ائمه اطهار ساعت 14/ 30 تا 19/ 30. برای حضور حتما در سایت همایش ثبت نام کنید و در پنل مبانی تفسیر ثبت نام کنید تا پک همایش و گواهی شرکت و حضور به شما تعلق گیرد. آدرس سایت همایش: http://hamayesh.markazfeqhi.com/


جزوه امتحانی علوم قرآنی1 (تحریف ناپذیری) ارشد

جزوه امتحانی علوم قرآنی1 (تحریف ناپذیری) ارشد برای دانشجویان عزیز دانشگاه قم بارگذاری شد. لطفا از لینک زیر دانلود فرمائید. ارادتمند. اویسی

http://s6.picofile.com/file/8382651392/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%88_%D8%AC%D8%B2%D9%88%D9%87.pdf.html


جزوه امتحان مکاتب تفسیری

دانشجویان عزیز دانشگاه قم لطفا جزوه زیر را برای امتحان پایان ترم مطالعه نمایند.

http://s6.picofile.com/file/8382434342/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%82%D9%85.pdf.html


حدیثی از کتاب کافی

در حین تدریس فقه الحدیث و شرح یک حدیث از کتاب الکافی مرحوم کلینی، بر آن شدم تا این حدیث را با متن عربی و ترجمه بیاورم. عجیب حدیثی است و موعظه جالبی دارد. به ویژه برای کسانی که فرزند دارند و می خواهند فرزندان عزیزشان عاقبت به خیر شودف دچار اعتیاد و بزهکاری و بدخلقی فردی و اجتماعی نگردد. به این حدیث عمل کنند.

علی بن إبراهیم عن محمد بن عیسى عن یونس رفعه قال: قال لقمان لابنه یا بنی اختر المجالس على عینک فإن رأیت قوما یذکرون الله جل و عز فاجلس معهم فإن تکن عالما نفعک علمک و إن تکن جاهلا علموک و لعل الله أن یظلهم برحمته فیعمک معهم و إذا رأیت قوما لا یذکرون الله فلا تجلس‏ معهم‏ فإن‏ تکن‏ عالما لم ینفعک علمک و إن کنت جاهلا یزیدوک جهلا و لعل الله أن یظلهم بعقوبة فیعمک معهم. (کافی (چاپ قم: دار الحدیث)، ج‏1، ص 94/ 8- باب مجالسة العلماء و صحبتهم‏)

 

ترجمه: امام فرماید: لقمان بپسرش گفت: پسر عزیزم همنشین را از روى بصیرت انتخاب کن. اگر دیدى گروهى خداى عز و جل را یاد میکنند با ایشان بنشین که اگر تو عالم باشى علمت سودت بخشد و اگر جاهل باشى ترا بیاموزند و شاید خدا بر آنها سایه رحمت اندازد و ترا هم فراگیرد. و چون دیدى گروهى بیاد خدا نیستند با آنها منشین زیرا اگر تو عالم باشى علمت سودت ندهد و اگر جاهل باشى نادانترت کنند و شاید خدا بر سرشان کیفرى آرد و ترا هم فراگیرد.


نکات مهم در ترجمه عربی کنکور

برخی از دانش آموزان از بنده یا دوستان و حتی دانشجویان فارغ التحصیل ارشد و دکتری اینجانب می پرسند که نظام جدید کنکور بر اساس پایه هفتم و هشتم و نهم و .... که راهنمایی را حذف کرده اند، بسیاری از قواعد بی فایده یا کم فایده را از کتاب عربی حذف تنموده اند مانند بحث اعلال و مفعول مطلق عددی و بحث های مفصل دیگر که نیازی به طرح آن برای دانش آموزان تجربی و ریاضی نیست. همچنین با نگاه به کتاب ها ملاحظه می شود که بیشتر تمرکز کتاب بر کاربردی نمودن مباحث آن با کمک گرفتن از آیات و روایات و ضرب المثل ها و نیز مکالمه های عربی در قالب الحوار و تأکید بر ترجمه و لغت است. بنابراین مهم است که برای ترجمه چه کنیم؟

مهم این است که ابتدا افعال را شناسایی کنید و صیغه و زمان انها را پیدا کنید. نیز توجه به ترکیب افعال باهم داشته باشید. مثل ترکیب کان با ماضی که ماضی بعید را می سازد و ترکیب ماضی با مضارع که ماضی استمراری را می سازد و نیز توجه به ساختار جمله های شرطی که باید آنها را حتی اگر افعال ماضی هستند را به صورت مضارع التزامی ترجمه کرد. اینها تا حدودی در کتاب درسی آمده اما کتاب خیلی سبز و نیز مهر و ماه نیز آن را آورده اند که البته زیادی مفصل کرده اند.

حواستان باشد تست های آزمون قلمچی بسیار مشکل تر از تست های گزینه دو است. و شما باید نمونه هر کدام را حل کنید تا به افراط و تفریط نیفتید. گرچه هر دو از آزمون های خوب هستند. نکته را با تست یاد بگیرید و به درسنامه کمتر مراجعه کنید زیرا فرّار است. امیدوارم عربی را با لذت یاد بگیرید. ارادتمند شما دکتر اویسی


تفاوت تحدی قرآن در یک سوره و ده سوره و کل قرآن

 

قرآن مجید در یک جا مخالفان را دعوت به آوردن مثل قرآن کرده است: "قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیرا (اسراء/ 88)" و در جاى دیگر به آوردن ده سوره همانند قرآن مانند: "قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِین‏(هود/ 13)" و در مورد دیگر به آوردن یک سوره مثل سوره‏هاى قرآن: "وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (بقره/ 23)".

به همین دلیل در میان گروهى از مفسران بحث شده که این تفاوت در تحدى و دعوت به مبارزه براى چیست؟ چرا یک جا همه قرآن و جاى دیگر 10 سوره و جاى دیگر یک سوره؟

در پاسخ این سؤال طرق مختلفى پیموده‏اند:

الف- بعضى معتقدند این تفاوت از قبیل تنزل از مرحله بالاتر به مرحله پائینتر است درست مثل اینکه کسى به دیگرى میگوید: اگر تو هم مثل من در فن نویسندگى و شعر مهارت دارى کتاب و دیوانى همچون کتاب و دیوان من بنویس بعد تنزل مى‏کند و مى‏گوید یک فصل مانند آن را و یا حتى یک صفحه مثل آن ارائه بده! ولى این پاسخ در صورتى صحیح است که سوره‏هاى" اسراء" و" هود" و" یونس" و بقره به همین ترتیب نازل شده باشد، البته آن با ترتیبى که در کتاب" تاریخ القرآن" از" فهرست ابن ندیم" نقل شده سازگار است: چرا که او مى‏گوید: سوره اسراء سوره 48 و هود 49 و یونس 51 و بقره نودمین سوره است که بر پیامبر نازل شده.

اما متاسفانه این سخن با ترتیب معروفى که براى سوره‏هاى فوق در تفاسیر اسلامى آمده است سازگار نمى‏باشد.

ب- بعضى گفته‏اند گرچه ترتیب نزول سوره‏هاى فوق منطبق بر تنزل از مرحله بالا به مرحله پائین نیست، ولى مى‏دانیم که همه آیات یک سوره با هم نازل نمى‏شده چه بسا آیاتى که مدتى بعد نازل مى‏شد به دستور پیامبر ص به خاطر تناسبهایى که داشت در سوره قبل قرار داده مى‏شد. در محل کلام ما نیز ممکن است چنین باشد، و از این رو تاریخ سوره‏هاى فوق منافاتى با تنزل از مرحله بالاتر به پائین‏تر ندارد.

ج- احتمال دیگرى که براى حل این مشکل وجود دارد این است که اصولاواژه" قرآن" واژه‏اى است که به" تمام" و" بعض" قرآن هر دو اطلاق مى‏شود، مثلا در آیه اول سوره جن مى‏خوانیم" إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً":" ما قرآن عجیبى شنیدیم" پیدا است که آنها قسمتى از قرآن را شنیده بودند." قرآن" از ماده قرائت است، و مى‏دانیم قرائت و تلاوت، هم بر کل قرآن صادق است و هم بر جزء آن، بنا بر این تحدى بمثل قرآن مفهومش تمام قرآن نیست و با ده سوره و حتى یک سوره نیز سازگار مى‏باشد.از سوى دیگر" سوره" نیز در اصل به معنى مجموعه و محدوده است، و بر مجموعه‏اى از آیات نیز تطبیق مى‏کند هر چند یک سوره کامل به اصطلاح معمولى نبوده باشد.و به تعبیر دیگر سوره در دو معنى استعمال مى‏شود یکى به معنى مجموع آیاتى که هدف معینى را تعقیب مى‏کند و دیگر یک سوره کامل که با بسم اللَّه شروع و پیش از بسم اللَّه سوره بعد پایان مى‏پذیرد.

شاهد این سخن آیه 86 سوره توبه است آنجا که مى‏فرماید:" وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ ..." (هنگامى که سوره‏اى نازل مى‏شود که ایمان به خدا بیاورید و با پیامبرش جهاد کنید ...) روشن است که منظور از سوره در اینجا همان آیاتى است که هدف فوق (یعنى ایمان به خدا و جهاد) را تعقیب مى‏کند هر چند قسمتى از یک سوره کامل باشد. "راغب" نیز در کتاب" مفردات" در تفسیر آیه اول سوره نور" سُورَةٌ أَنْزَلْناها ..." مى‏گوید:" اى جملة من الاحکام و الحکم ..." همانگونه که ملاحظه مى‏کنیم سوره را به معنى مجموعه‏اى از احکام تفسیر کرده است.بنا بر این فرق چندانى میان" قرآن" و" سوره" و" ده سوره" از نظر مفهوم لغت باقى نمى‏ماند یعنى همه اینها به مجموعه‏اى از آیات قرآن اطلاق مى‏گردد نتیجه اینکه تحدى قرآن به یک کلمه و یک جمله نیست که کسى ادعا کند من‏مى‏توانم مثل آیه" وَ الضُّحى‏" و آیه" مُدْهامَّتانِ" و یا جمله‏هاى ساده‏اى از قرآن را بیاورم، بلکه تحدى در همه جا به مجموعه‏اى از آیات است که هدف مهمى را تعقیب مى‏کند.



.ر.ک: تفسیر نمونه، ج‏9، ص 42- 45.

 


کودکان در بهشت

 

چند وقتی است که یکی از فرزندان پسر خود را پس از چند روز از تولد از دست دادم. بهانه ای شد تا جهت تسکین فؤاد و آرامش روح و قوّت ایمان به برخی مطالب روایی درباره اطفالی که از دنیا می روند اشاره کنم. باشد تا صبر ما بر این گونه مصیبت ها زیاده گردد.

کودکانی که بعد از مرگ در عالم برزخ بسر می برند یا کودکان مؤمنین و مسلمانها هستند و یا کودکان کفار و غیر مسلمانها. و برخی از این کودکان از نظر عقلی و جسمی سالم هستند و از دنیا می‏روند و برخی دچار عارضه جسمی یا عقلی هستند از این جهت در مورد هر گروه باید جداگانه پاسخ داده شود.

آنچه از روایات و آیات در مورد کودکان کفار بدست می آید این است که خداوند آنها را عذاب نمی‏کند. زیرا به حکم عقل، عذاب کسانی که تکلیفی بر عهده آن ها نبوده است قبیح است و خداوند کار قبیح انجام نمی‏دهد.[1]

و همچنین در برخی از روایات، آمده است که عده‏ای از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ سئوال کرده‏اند که آیا خداوند کسی را بدون حجت و دلیل شرعی، عذاب می‏کند؟ پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: نه و در مورد فرزندان کفار فرمودند: خداوند آتشی افروخته می‏کند و به آنها دستور داده می‏شود داخل آتش شوند، کسانی که اطاعت کنند، داخل بهشت می‏شوند و اگر مخالفت کنند داخل در آتش.[2] در برخی روایات هم آمده است که کودکان کفار خادمان اهل بهشت هستند.[3] بنابراین، خداوند فرزندان کافر را بدون آزمایش و اتمام حجت، وارد آتش نمی‏کند.

و اما در مورد کودکان مؤمنان و مسلمانها، روایات مختلفی وارد شده است که بعضی در مورد کودکانی است که از نظر جسمی و عقلی سالم هستند و برخی در مورد کودکانی است که مجنون یا ابله هستند. آنچه بین علمای شیعه مسلم است این است که اولاد مؤمنین وارد بهشت می‏شوند[4] و خداوند آنها را عذاب نمی‏کند، البته در بعضی از روایات آمده است که برای این دسته از کودکان که مجنون یا ابله هستند هم، آتشی افروخته می‏شود و به آنان دستور داده می‏شود وارد آن شوند و کسانیکه اطاعت کنند وارد بهشت خواهند شد.[5] و در بعضی از روایات آمده است که بعضی از کودکان را حضرت فاطمه سلام الله علیها و برخی را حضرت ابراهیم و ساره تربیت می‏کنند و به پدرانشان هدیه می‏دهند.[6] و بعضی از آیات قرآن هم مانند آیه 21 سوره طور بیانگر این است که این کودکان به پدرانشان ملحق می‏شوند.

و اما در این مورد که آیا این کودکان از پدرانشان می‏توانند دستگیری کنند، روایتی است که بر این مطلب دلالت دارد: از امام علی ـ علیه السلام ـ نقل شده است که با زنانی که عقیم هستند ازدواج نکنید، زیرا من در قیامت به جمعیت مسلمانان افتخار می‏کنم، آیا نمی‏دانید که کودکان در زیر عرش خداوند برای پدرانشان استغفار می‏کنند[7] و همچنین در حدیثی از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده است که در قیامت بچه‏های سقط شده در بارگاه بهشت می‏ایستند و وارد بهشت نمی‏شوند و منتظر می‏مانند تا پدرانشان ابتدا وارد بهشت شوند.[8] البته باید توجه داشت که حالات کودکان هم در آنجا متفاوت است و همه آنها در یک موقعیت قرار ندارند.

پی نوشت ها:

[1]. سید عبداللَّه شبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ج2، ص104.

[2]. همان، ص106.

[3]. همان، ص108.

[4]. همان، ص104.

[5]. همان، ص106.

[6]. همان، ص105. المیزان، ج19، ص16.

[7]. همان، ص105.

[8]. حر عاملی، وسایل الشیعه، 20 جلدی، ج14، ص3.