سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به یاد دوست

نمی از یمّ حدیث ثقلین

حدیث ثقلین

حدیث ثقلین از احادیث متواتر و وصیت پیامبر اکرم (ص) به عموم مسلمانان است که دانشمندان عامه و خاصه آن را از پیامبر(ص) نقل کرده­ اند مبنی بر اینکه با تمسک به ثقلین از ضلالت و گمراهی در امان باشند.[1] به اعتقاد میرحامد حسین، بیش از 180 نفر این حدیث را در کتاب­هایشان نقل کرده­ اند.[2]

واژه ثقلین با دو ضبط و گونه تلفظ یکی به صورت ثَقَلین به معنای دو متاع و کالای نفیس و یکی به صورت ثِقْلین به معنای بار سنگین وگنج آمده است.[3]واژه «کتاب الله» معنای آن روشن است و منظور از آن قرآن کریم می ­باشد. اما درباره واژه «عترتی»، برخی کوشیده ­اند آن را به گونه ای معنا کنند که علاوه بر فرزندان پیامبر و اهل بیت ایشان، شامل همسران او هم شود؛ اما منظور از عترت حتی از نظر اهل تسنن همان افرادی هستند که تحت کساء پیامبر اکرم ? جمع شدند که به آنان اصطلاحاً خمسه طیبه گفته می ­شود.[4] این حدیث در میان اهل تسنن، اولا توسط گروه زیادی از صحابه پیامبر اکرم (ص) نقل شده است و ثانیاً  در طول قرون مختلف صدها دانشمند اهل تسنن -علاوه بر دانشمندان امامیه- این روایت را با مضمونی واحد اما گاه با الفاظی گوناگون نقل نموده ­اند[5]و سند آن را صحیح دانسته­ اند.[6]جامعیت قرآن و حدیث، هدایت در پرتو قرآن و عترت، پیوستگی قرآن و اهل بیت، لزوم تمسک همزمان به ثقلین، بقای عترت تا قیامت و ضرورت وجود امام از میان آنها به عنوان حجت خدا، مرجعیت دینی و علمی و حتی سیاسی اهل بیت به سبب اعلم بودن و عصمت داشتن از جمله دلالت­های حدیث ثقلین است.[7]   



[1]. متن حدیث تقریباً با مضمومنی واحد اما گاه با اختلاف در الفاظ در منابع حدیثی نخستین شیعه و اهل تسنن نقل گشته است. به عنوان نمونه کلینی به سند خود از امام صادق(ع) در حدیثی، یک سری نصوصی که پیامبر درباره امام علی (ع) و ائمه پس از او آورده، این حدیث را نیز نقل نموده است: «وَ قَالَ: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا: کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ، وَ أَهْلَ بَیْتِی عِتْرَتِی؛ أَیُّهَا النَّاسُ، اسْمَعُوا و  قَدْ بَلَّغْتُ، إِنَّکُمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ، فَأَسْأَلُکُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَیْنِ، و الثَّقَلَانِ کِتَابُ اللَّهِ- جَلَّ ذِکْرُهُ- و أَهْلُ بَیْتِی، فَلَا تَسْبِقُوهُمْ؛ فَتَهْلِکُوا، و لَاتُعَلِّمُوهُمْ؛ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ.» (کلینی، الکافی، ج 2، ص 25) همچنین امام باقر(ع) در آموزش خطبه­های نماز جمعه، آورده است: « وَ قَدْ بَلَّغَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الَّذِی أُرْسِلَ بِهِ، فَالْزَمُوا وَصِیَّتَهُ وَ مَا تَرَکَ فِیکُمْ مِنْ بَعْدِهِ مِنَ الثَّقَلَیْنِ: کِتَابِ اللَّهِ، وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، اللَّذَیْنِ لَا یَضِلُّ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِمَا، وَ لَایَهْتَدِی مَنْ تَرَکَهُمَا؛ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ، سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ، وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ، وَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.» (همان، ج 6، ص 472) شیخ صدوق  نیز در معانی الاخبار، بابی را به حدیث ثقلین اختصاص داده است. (ابن بابویه، معانی الأخبار، ص 90- 91) در میان اهل تسنن نیز برخی از منابع این حدیث را نقل کرده­ اند. مثلاً احمد بن حنبل به سند خود از ابوسعید خدری از رسول خدا آن را نقل نموده است: « إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ، أَحَدُهُمَا أَکْبَرُ مِنَ الْآخَرِ: کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَعِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی، وَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» (ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج‏17، ص 170) دارمی نیز در مسند خود از زید بن ارقم از رسول خدا (ص) آورده است: «عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ یَوْمًا خَطِیبًا فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ یُوشِکُ أَنْ یَأْتِیَنِی رَسُولُ رَبِّی فَأُجِیبَهُ، وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ: أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدَى وَ النُّورُ، فَتَمَسَّکُوا بِکِتَابِ اللَّهِ، وَ خُذُوا بِهِ، فَحَثَّ عَلَیْهِ وَ رَغَّبَ فِیهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَ أَهْلَ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ» (دارمی، سنن الدارمی، ج‏4، ص 2091) مسلم نیشابوری نیز در صحیح خود از زید بن ارقم از پیامبر اکرم (ص) این حدیث را نقل کرده است: «وَ أَنَا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ: أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللَّهِ. وَ اسْتَمْسِکُوا بِهِ» فَحَثَّ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ وَ رَغَّبَ فِیهِ. ثُمَّ قَالَ «وَ أَهْلُ بَیْتِی. أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی. أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی. أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی». فَقَالَ لَهُ حُصَیْنٌ: وَ مَنْ أَهْلُ بَیْتِهِ؟ یَا زَیْدُ! أَ لَیْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ. وَ لَکِنْ أَهْلُ بَیْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. قَالَ: وَ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِیٍّ، وَ آلُ عَقِیلٍ، وَ آلُ جَعْفَرٍ، وَ آلُ عَبَّاسٍ. قَالَ: کُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ.» (نیشابوری، صحیح مسلم، ج‏4، ص 1873)

[2]. میرحامد حسین، عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏18، ص 9- 15.

[3]. ازهری، تهذیب اللغة، ج‏9، ص 79. برخی محققان معاصر معتقدند که تلفظ به صورت ثَقَلین بر ِثقْلین به دلیل تناسب با مضمون حدیث ترجیح دارد. (ر.ک: حسینی میلانی، نگاهی به حدیث ثقلین، ص 19- 20)

[4]. مناوی مصری، فیض القدیر، ج 3، ص 14.

[5]. حسینی میلانی، نگاهی به حدیث ثقلین، ص 19- 20.

[6]. سیوطی، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، ج 1، ص 402.

[7]. شاکری زواردهی، امامت (2)؛ سیری در اداله کلامی امامت خاصه با تاکید بر امامت امیر مرمنان علی(ع)، ص 148- 154.