به یاد دوست

یکی از طلاب را که آشنایی زیادی نداشتیم و در حد سلام و علیک و دید و بازدید معمولی بود، مطلع شدم که چند ماهی است رحلت نموده است. از آن طلبه های جهادی قدیمی که در جبهه شرکت داشت و کلّا روحیه بسیجی داشت و در یکی از ارگان های نظامی به عنوان مسئول یکی از مشاغل عقیدتی سیاسی بود و بازنشسته می شد. متاسفانه بر اثر سرطان بعد از دو سال وفات نمود. در همان اثناء رحلت او، در خواب دیدم  ایشان را و مضمون خواب را یادم نیست اما پس از بیداری با خود گفتم من به ایشان توجه و ارتباط آن چنانی نداشتیم و چرا باید در خواب ببینم ایشان را که وقتی دیروز فهمیدم فوت کرده، حساب کردم خوابی که دیدم حدودا در همان زمان وفات ایشان بوده اما نکته مهمتر اینجاست که بنده در همین فکر بودم و درباره ایشان کمی فکر کردم و ناراحت که چرا روحانی با صفا و خوش اخلاق را از دست دادیم. این فکر حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود و بعد فراموش کردم. اما صبح بعد از نماز صبح به خواب رفتم و ایشان را دیدم که بسیار خوشحال است. یعنی یک روز بعد از عاشورای سال 1399، پرسیدم چه کردی که موفق شدی و راحت شدی. کتابی نشان داد و گفت همین کتابی که تو داری را جواب دادم. دیدم جلد کتاب حق الیقین علامه مجلسی است. گرچه نوشته روی جلدش چیز دیگری بود. گفت من برعکس خواندم اما تو باید از ابتدا بخوانی که راحت تر جواب خواهی داد. مقصود این بود که اگر این رؤیا درست باشد و روزنه ای به برزخ، اهمیت کتاب حق الیقین علامه مجلسی را نشان می دهد. پس بیایید یکبار هم که شده آن را از ابتدا تا انتها بخوانیم تا با اعتقادات صحیح به برزخ وارد شویم. عکس چاپی که در خواب دیدم را در زیر می گذارم و همینطور لینک دانلود پی دی اف آن را از آدرس زیر می توانید ببینید:

http://shialibrary.blog.ir/tag/%D8%AD%D9%82%20%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86%20PDF