واسطه فیض
هیچگاه نمی شود اقیانوس را در یک حوض دفعتا جا داد. اما در طول سالها و به تدریج می توان آب اقیانوس را در حوض ریخت دوباره خالی کرد تا تمام آب اقیانوس در حوض بیاید و برود. این مثالی است رای فیاضیت نامتناهی خدای نامتناهی که در نامتناهی بودنش هم نا متناهی است. اما ممکنات محدودند و برای درک فیض خدا از قبیل وجود و حیات و امثال آن باید واسطه هایی باشد تا هر ممکنی به حسب درجه اش آن را دریافت کند.
ثانیا عقلا هر کس به منبع نور نزدیک تر باشد مقدم است. مثلا اگر لامپی روشن باشد و کسیبخواهد مراتب نور را دسته بندی کند، خود لامپ از همه روشنتر است سپس یک سانتیمتری ان سپس دو سانتیمتری تا در صدمتری که با ظلمت و تاریکی مماس شود که پایین ترین درجه نور را دارد. آن فاصله که به لامپ نزذیک تر است نورانیت بیشتری دارد تا فاصله صدمتری.
ثالثا اول نور به مقدم می رسد و تا به مقدم نور نرسد به موخر نخواهد رسید وگرنه طفره پیش می آید که محال است.
در باب فیض الهی نیز اول ممکن اشرف آن فیض را می گیرد که مقدم است و سپس شریف سپس خسیس و در آخر اخس. پس ما برای کسب فیض وجود و حیات و رزق و .. نیاز به اول شخص و ممکن هستی نیاز داریم یعنی پیامبر اکرم سپس علی سپس ائمه سپس انبیاء سپس ملائکه تا به مخلوقات دیگر برسد. اینجاست که معنای حدیث لولا الحجه لساخت الارض باهلها و نیز الحجه قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق فمیده می شود.