تفسیر ادبی
نخستین صبغه و گرایش اجتهادی، پرداختن به تفاسیر ادبی است که گروهی از مفسران با گرایش به مباحث ادبی و نحوی به تفسیر اجتهادی قرآن میپردازند. مرحوم آیت الله معرفت در کتاب شریف تفسیر ومفسران، تمامی تفاسیری که به نحوی با ادبیات عرب ارتباط تنگاتنگ دارند اعم از اینکه لغوی، بلاغی یا نحوی باشند را در ذیل عنوان تفاسیر ادبی آورده اند[1] در تفسیرهای ادبی، به مباحث واژهشناسی عربی بسیار اهمیت دادهاند و بر پژوهشهای لفظی و عبارتی نیز، برای کشف مفاهیم و مقاصد قرآن تأکید شده است. چنین مفسرانی با کمک از علوم ادبی و تسلط بر آنها مانند صرف و نحو به تفسیر آیات میپردازند و معانی آیات را با توجه به ترکیب کلمات و قرائت آنها، اجتهاد و بیان میکنند. در تعریف تفسیر ادبی گفته اند که تفسیری است که مولف در آن بیشتر از هر چیز به توضیح ادبی آیات پرداخته و بیشتر از ادبیات عرب کمک گرفته است.[2]
نخستین مفسری که به جنبه ی ادبی وبیانی قرآن به معنای اعم اهتمام ورزیده است، پیامبر اسلام(ص) و پس از آن علی (ع) است وپس از آن حضرت شاگردش ابن عباس به گسترش آن پرداخته است.[3]در کلام معصومین گاه دیده می شود که با استفاده از قواعد ادبیات عرب به تبیین موضوع یا تفسیر آیه ای می پردازند. به عنوان نمونه امام باقر علیه السلام در روایتی به زراره در مورد مستند نحوه ی مسح سر وپا فرمودند: ای زراره هم پیامبر(ص) فرموده وهم در کتابی که از سوی خدا فرود آمده وجود دارد به این سبب که خداوند فرموده است: " فاغسلوا وجوهکم" می فهمیم که تمام صورت سزاوار این است که شسته شود سپس فرمود : " وایدیکم الی المرافق" پس از آن کلام پیشین را از سخن بعد جدا ساخته است و فرموده است: " وامسحوا برءوسکم" می یابیم در آنجا که فرموده است: " برءوسکم" مسح کردن قسمتی از سر را در نظر گرفته است. بخاطر وجود حرف باء.[4]
[1] . معرفت، محمد هادی؛ تفسیر ومفسران، قم، موسسه فرهنگی تمهید، تابستان 1387، چاپ چهارم، ج2 ، ص 308.
[3] . علوی مهر، حسین؛ روش ها و گرایش های تفسیری،انتشارات اسوه، زمستان 1381 ش ، چاپ اول، ص257.
[4] . کلینى،محمد بن یعقوب؛الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه،1362 ش، چاپ دوم، ج3، ص30، ح4.