سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به یاد دوست

خویی و قرآن


آیت‏الله العظمی سیدابوالقاسم خویی؛ قرآن‏شناس بزرگ     معاصر


صدای شیعه: آیت‏الله‏العظمی سیدابوالقاسم خویی فرزند سیدعلی‏اکبر بن میرهاشم موسوی خویی، از مفاخر بزرگ جهان تشیع و از مشاهیر فقه و اصول و از مدرسان پرآوازه حوزه علمیه نجف اشرف و از مفسران و قرآن‏پژوهان عالیقدر اسلام، در 15 ماه رجب 1317 ه··. ق در خانواده علم و تقوا در شهر «خوی» دیده به جهان گشود.
پدرش؛ آیت‏الله حاج سیدعلی‏اکبر فرزند سیدهاشم موسوی خویی، از شخصیت‏های برجسته خوی بود که به سال 1285 ه·· در خوی زاده شده و به سال 1371 ه·· درگذشته است. او بدنبال اختلاف علما در جریان نهضت مشروطیت در سال 1328 ه··. ق به نجف اشرف مهاجرت کرده و در آنجا رحل اقامت گزیده است.
سیدابوالقاسم، دوران کودکی و نوجوانی را زیر نظر پدر بزرگوارش گذراند و مقدمات علوم عربی و صرف و نحو و قرآن را از وی آموخت. در سال 1330 ه·· به همراه برادرش سیدعبدالله خویی، رهسپار نجف اشرف شد و به پدرش پیوست. او جوانی باهوش بود و استعدادش مایه شگفتی و اعجاب استادان حوزه علمیه نجف گردید.
گویند: آیت‏الله سیدمحمد کاظم یزدی (م 1337)، صاحب کتاب مشهور «عروة الوثقی»، به هوش و ذکاوت او در سن شانزده سالگی‏اش، پی برد و به پدرش توصیه فرمود که: «قدر این بچه ات را بدان، او آینده درخشانی خواهد داشت». ایشان مدت 6 سال مقدمات و سطوح را فرا گرفت و چهارده سال تمام فقه و اصول و فلسفه و کلام را از محضر استادان بزرگ نجف آموخت. برخی از استادان مشهور آیت‏الله خویی، عبارتند از آیات عظام: 1 ـ شیخ فتح‏الله شریعت اصفهانی (م 1339 ه··)؛ 2 ـ حاج شیخ مهدی مازندرانی (م 1342 ه··)؛ 3 ـ میرزا حسین نائینی (م 1352 ه··)؛ 4 ـ شیخ محمدجواد بلاغی (م 1352 ه··)؛ 5 ـ میرزا علی‏آقا شیرازی فرزند میرزای شیرازی (م 1355 ه··)؛ 6 ـ سیدحسین بادکوبه‏ای (م 1358 ه··)؛ 7 ـ آقا ضیاءالدین عراقی (م 1361 ه··)؛ 8 ـ شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، معروف به «کمپانی» (م 1361 ه··)؛ 9 ـ شیخ مرتضی طالقانی (م 1370 ه··)؛ 10 ـ سیدابوالقاسم خوانساری (م 1380 ه··).
اما تحصیل آیت‏الله خویی بیشتر در محضر درس میرزای نائینی و کمپانی بوده‏است و همواره در جلسات درس آن دو شرکت می‏جست و آنگاه که شنید جلسات درس میرزای نائینی آغاز شده، سفری را که به ایران داشت، ناتمام گذاشت و دوباره به نجف بازگشت.
وی پس از 20 سال تحصیل در نجف اشرف، به درجه اجتهاد رسید و جمعی از علمای بزرگ به اجتهادش شهادت دادند. مشهور است که پس از انتشار جلد اول کتاب «اجود التقریرات» خویی، که تقریر دروس آیت‏الله میرزای نائینی است، وی را به عنوان یک مجتهد جوان در حوزه نجف معرفی کرده، جمع کثیری از علمای بزرگ در سال 1352 قمری به مقام اجتهادش گواهی دادند. او در خلال تحصیل، به تدریس نیز پرداخته و هر کتابی را که می‏آموخت، کتاب پیش از آن را تدریس می‏کرد. معظم له خود در این‏باره چنین می‏فرماید:
«زمانی که دومین جلد شرح لمعه را فرا می‏گرفتم، خود به تدریس و تعلیم اولین جلد این کتاب پرداختم1 و بسیاری از دانشمندان و فضلا از محضر درسش بهره برده‏اند. ایشان در این‏باره می‏نویسند:
«من بسیار تدریس کرده‏ام و در فنون فقه و اصول و تفسیر، جلسات بسیار تشکیل داده و جمعی بی‏شمار از فرزانگان و اندیشمندان را در حوزه علمی نجف پرورش داده‏ام...».
یکی از شاگردانش ـ شیخ مرتضی دزفولی انصاری ـ در وصف وی می‏نویسد: «این استاد بزرگ، الحق بیانی رسا دارد و مطالب اصولیه، چون مومی در دستش می‏باشد و تسلط کاملی نیز بر آنها دارد2».
حوزه درسش تا پایان عمر ادامه داشت و چنان شهره یافت که در دو دهه آخر عمرش، در حوزه‏های علمیه عراق، بلکه جهان اسلام بی‏نظیر بود و صدها نفر از جویندگان علوم و معارف اسلامی در درسش حضور می‏یافتند. بسیاری از فقها و فضلای امروز، خوشه‏چین دانش بیکران این استاد والامقام می‏باشند. برخی از شاگردانش عبارتند از: آیت‏الله میرزا جواد تبریزی، آیت‏الله سیدابوالحسن شیرازی، آیت‏الله سید جمال‏الدین خویی، آیت‏الله باقرشریف قرشی، آیت‏الله باقر ایروانی، سید محمدباقر حکیم.
او نمونه اُسوه‏ای اخلاقی به شمار می‏رفت. آثار ارزشمند و کم‏نظیری به جهان اسلام ارائه داده که در زمینه تأسیس مراکز فرهنگی و تبلیغی و خدمات اجتماعی، موارد زیر قابل ذکر است:
1 ـ مدرسه و کتابخانه حضرت آیت‏الله خویی در مشهد؛ 2 ـ مدینة العلم حضرت آیت‏الله خویی در قم؛ 3 ـ مدرسة دارالعلم آیت‏الله خویی در نجف اشرف.
همچنین در بمبئی، بانکوک، داکا، پاکستان، مالزی، بیروت، نیویورک، لندن، اندونزی، فرانسه، لوس‏آنجلس و دیگر نقاط جهان، مراکز فرهنگی و پژوهشی مشابهی تأسیس کرده که در تبلیغ مذهب تشیع در جهان بسیار موثر و کارآمد بوده‏اند.
اما در زمینه تألیف می‏توان به کتاب‏های زیر اشاره کرد:
1 ـ «معجم رجال حدیث»؛ در بیست‏ودو جلد که فرهنگ بزرگی در زمینه شناخت بیش از 15670 نفر از رجال و راویان احادیث است؛
2 ـ «فقه الشیعه»، در 5 جلد، در فقه؛
3 ـ «مصباح الاصول»، در 2 جلد، در اصول استدلالی؛
4 ـ «اجود التقریرات»، در تقریرات دروس مرحوم میرزای نائینی، در 2 جلد؛
5 ـ قصیده در مدح امیرالمومنین (ع) در 900 بیت؛
6 ـ اضاء القلوب (خطی)؛
7 ـ آثار العقول3.
آیت‏الله العظمی خویی که عمر ارزشمند خویش را در راه نشر معارف اسلام و قرآن گذراندند، سرانجام در پی یک بیماری قلبی، در روز شنبه 17 مرداد 1371 ش (مطابق با 8 صفر 1413 ه··) در کوفه دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت4.
خبر درگذشتش مایه وحشت بعثیان عراقی شد و حزب بعث در شهرهای نجف و کوفه حکومت نظامی برقرار کرد و نیروهای عراقی به حالت آماده‏باش درآمدند. سرانجام پیکر مطهرش، غریبانه در مسجد «الخضراء» در صحن مطهر امام علی (ع) نجف اشرف به خاک سپرده شد. به مناسبت رحلت این مجتهد و عالم برجسته جهان تشیع، در ایران و سایر نقاط جهان اسلام، مراسم عزاداری و تعزیه برگزار شد و بدین مناسبت، رهبر معظم انقلاب ـ آیة‏الله خامنه‏ای ـ پیام تسلیتی صادر کردند که در قسمتی از این پیام آمده: «ایشان، در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزه‏های علمیه از اساتید مسلم و کم نظیر به حساب می‏آمد. فقیهی بزرگ و اصول‏گری عمیق و مفسری نوآور و رجالی صاحب‏مکتب و متکلمی زبردست بود.
آثار علمی ارزشمند این مرد بزرگ به دهها جلد کتاب در فقه و اصول و تفسیر و رجال منحصر نمی‏شود. هزاران تربیت یافته در حوزه دروس غنی و سرشار او هم اکنون در همه بلاد اسلامی پراکنده‏اند. این بزرگوار، یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (رض) حوزه علمیه نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و سعی و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم در ایران، مبذول داشت.
در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال 1412 ه··. ق قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیامت اسلامی بود و به همین دلیل پس از سرکوب این نهضت به واسطه رژیم خونخوار بعثی، این‏کهن مرد دانشمند، مورد آزار و شکنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثی قرار گرفت و در معرض خطر جدی واقع شد و پس از آن‏که به فضل الهی از خطر، نجات یافت تا مدت‏ها زیر نظر مأموران بعثی در شرایط سخت قرار داشت.
عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایش‏های الهی و نمایش‏گر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است...5».
آیت‏الله‏العظمی خویی در زمینه علوم قرآن وتفسیر، سه اثر ارزشمند، تألیف کرده‏اند که عبارتند از:
1 ـ نفحات الاعجاز فی رد حُسن الایجاز:
از جمله آثار قرآن‏پژوهی آیت‏الله العظمی خویی، کتابی است در دفاع از اعجاز قرآن به‏نام «نفحات الاعجاز فی رد حُسن الایجاز» که ایشان آن را در جوانی، در سن بیست و پنج سالگی (1342 ه··. ق) در نجف اشرف منتشر کردند. این کتاب، نقد و پاسخ کتاب «حُسن الایجاز فی ابطال الاعجاز» نوشته یک آمریکایی، موسوم به «نصیرالدین ظافر» می‏باشد.
آیت‏الله خویی در این کتاب، از کرامت و جاودانگی قرآن و اعجاز آن دفاع کرده‏است. این کتاب بارها در ایران و عراق؛ به چاپ رسیده‏است6.
2 ـ البیان فی تفسیر القرآن:
دوّمین و مهم‏ترین اثر قرآن‏پژوهی ایشان؛ تفسیر «البیان» یا «البیان فی تفسیر القرآن» نام دارد که فقط جلد اول آن، در سال 1375 ه··. ق در «مطبعة الآداب» نجف اشرف منتشر شد7. انتشار این جلد، نشان داد که ایشان علاوه بر فقه و اصول، در علوم قرآنی و تفسیر نیز مبتکر و نوآور و صاحب‏نظر است. اما ایشان علی‏رغم تدریس طولانی در فقه و اصول (حدود 60 سال)، تدریس تفسیر را متأسفانه به دلایلی ادامه نمی‏دهند. استاد شهید مرتضی مطهری در این‏باره مرقوم داشته‏اند:
«یکی از فضلای خودمان که تقریبا یک ماه پیش مشرف شده‏بود به عتبات، می‏گفت: خدمت آیت‏الله خویی ـ سَلّمَهُ اللّه تَعالی ـ رسیدم. به ایشان گفتم: چرا شما درس تفسیری که سابقا داشتید، ترک کردید؟ (استاد مطهری می‏افزاید: ایشان در هفت ـ هشت سال پیش درس تفسیر در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده‏است).
ایشان (آیت‏الله خویی) گفتند که یک موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر. گفت: پس به ایشان گفتم: علامه طباطبایی در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند، چطور شد؟ ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» کردند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند و راست گفتند8».
در تعطیلی این سلسله دروس برخی از انتقادها و گوشزدهای حواشی بی‏تأثیر نبوده‏است. با این وجود، همین جلد تفسیر آیة‏الله خویی که شامل؛ مقدّمه تفسیر و تفسیر سوره حمد می‏باشد، تفسیری بدیع و کارآمد و جامع بسیاری از نکات علوم قرآنی و تفسیری است که این کتاب را، مرجع پژوهش‏گران و جویندگان علوم قرآنی کرده‏است، این کتاب، به بسیاری از جوانب مختلف علوم قرآنی چون؛ بحث اعجاز قرآن9، قراءات، تواتر قرآن، تحریف‏ناپذیری قرآن، قراء سبعه، نزول قرآن بر هفت حرف، جمع و تدوین قرآن، حجیت ظواهر قرآن، مسأله نسخ و بحث بداء، حدوث و قدم قرآن و... پرداخته و مؤلف به طور مبسوط نظریه‏های مخالفان و موافقان را طرح و بررسی کرده است.
تفسیر سوره حمد در همین مجلد، نگاهی است نو، به روش تفسیر «قرآن به قرآن» با دیدی جامع که روح تحقیق، ابتکار و تسلط نویسنده بر علوم اسلامی چون؛ فقه، اصول، کلام، فلسفه، تاریخ، حدیث، لغت، در جای جای کتاب دیده می‏شود. با این وصف، این تألیف، نقطه عطفی در تاریخ نگارش‏های علوم قرآن در جهان اسلام ـ به‏ویژه تشیع ـ به شمار می‏رود و این اثر ارزشمند، چراغ روشنی است برای تفسیرنگاری در ادوار بعد که از بدو نشر، مورد توجه محافل علمی و ادبی جهان اسلام واقع گردیده و به زبان‏های فارسی، اردو، انگلیسی و... ترجمه شده‏است. در ایران، این تفسیر با عنوان «بیان در مسائل کلی علوم قرآن» به همت آقایان: هاشم هاشم‏زاده هریسی و محمدصادق نجمی، به فارسی روان ترجمه شده و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد خوی ـ آن را در 2 مجلد چاپ و منتشر کرده است. مترجمان قبلاً قسمت‏هایی از این کتاب را با عنوان «شناخت قرآن» نشر داده بودند.
3 ـ «فقه القرآن علی المذاهب الخمس»:
این کتاب نیز از دیگر آثار قرآنی و فقهی آیت‏الله‏العظمی خویی است که به احکام قرآن و آیات الاحکام براساس فقه شیعه جعفری و چهار مذهب فقهی اهل سنت (شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی) تألیف و تدوین شده و سوگمندانه هنوز به چاپ نرسیده‏است.
* برگرفته از کتاب «قرآن‏پژوهان آذربایجان غربی»، رشت: کتاب مبین، اول/ 1381ش.
1- جوانشیر، کریم؛ «نامداران راحل، زندگینامه چهل تن از مشاهیر شیعه»، تبریز: اول، 1375 ش، ص384.
2 - انصاری، مرتضی؛ «زندگانی و شخصیت شیخ انصاری»، چاپ دوم، ص 395.
3 - ر. ک به «آینه پژوهش»، ش 13 ـ 14، خرداد و شهریور 1371، ص 166 و «مکتب اسلام»، ش 6، سال 32؛ «مفاخر آذربایجان» ج 1، «گلزار مشاهیر»، ص 34؛ «کیهان فرهنگی» سال 9، ش 6، شهریور 1371، صص 55.
4 - تفصیل شرح حال وی را بنگرید در «مفاخر آذربایجان»، ج 1/447 ـ 470 و کتاب «یادنامه حضرت آیت‏الله العظمی خویی».
5 - «نامداران راحل»، ص 392.
6 - آقابزرگ تهرانی؛ «الذریعه»، 4/246.
7 - از دیگر چاپ‏های این کتاب، چاپ «دارالزهراء» بیروت و «امید» ایران است و ناشر اخیر، این کتاب را به سال 1375 ش در 560 صفحه چاپ و منتشر کرده است.
8 - «آینه پژوهش»، همان شماره، ص 164.
9 - این بحث با عنوان «مرزهای اعجاز» به وسیله استاد جعفر سبحانی ترجمه و چاپ شده‏است.
حسین پیری‏سبزواری