سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.

مالک جهانها و جهانیان که مصالح مملوک خود را حکیمانه تدبیر مى‏کند و در این زمینه به انسان توجه ویژه‏اى دارد، نپسندید که زحمات پیامبرش در تبلیغ و تبیین قرآن و امورى که پس از او در جهت تکمیل هدایت امت و رشد و کمال آنان ضرورى و لازم است هدر رود، و چراغى که پیامبر در سایه وحى براى نجات مردم از تاریکى‏ها برافروخت، و همه لحظات عمر پرمایه و با ارزشش را براى روشن نگاه داشتن آن هزینه کرد خاموش شود.

واجب عقلى و ضرورت شرعى بود که آن حضرت براى حفظ آثار زحماتش، و تداوم روشنى چراغ هدایت، و در امان ماندن امت از انحراف جانشینى را که از هر جهت قدرت مدیریت امور امت را داشته باشد، و در علم و عمل، و تقوا و پاکى، و سلامت روح و جان، و صداقت و شجاعت هم سنگ خودش باشد انتخاب و به امت معرفى نماید و اطاعت و پیروى از او را واجب الهى اعلام کند، و مخالفت با او را مساوى کفر و ارتداد بشمارد.

مالک و مربى جهانها و انسان بر اساس این ضرورت به پیامبرش اعلام کرد که کسى براى این مقام که مقام امامت و ولایت و سرپرستى امت است جز على‏بن‏ابى‏طالب شایستگى و لیاقت ندارد، و اوست که از هر جهت مى‏تواند ربوبیت تشریعى را در امت تداوم بخشد و راه تو را ادامه دهد، و جامعه نوپاى اسلامى را از خطرات سنگینى که از ناحیه یهودیت و مسیحیت و نفاق متوجه امت است حفظ نماید، و آئین الهى را از ضربه تحریف نگاه دارد.

این معنا در ضمن یک آیه که به اتفاق همه دانشمندان و علما و حکما و عرفاى شیعه، و منصفین از مفسران و بزرگان اهل سنت در حق على‏بن‏ابى‏طالب نازل شده اعلام شد:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ مائده، 67

اى پیامبر حکمى که از سوى پروردگارت، [مالک و مربى و مدبرت، درباره ولایت و رهبرى على‏بن‏ابى‏طالب‏] بر تو نازل شده است به مردم برسان و اگر به انجام این کار بر نخیزى رسالت خدا را که بر عهده تو بوده نرسانده‏اى، [نگران حسودان و دشمنان مباش‏] خدا تو را حفظ مى‏کند، بى‏تردید خدا گروه ناسپاسان [نسبت به ولایت و رهبرى را به خاطر این که مى‏داند از شدت حسادت و کینه به پذیرفتن آن تن در نمى‏دهند] به صراط مستقیم و خوشبختى و سعادت هدایت نمى‏کند!

حضرت باقر و حضرت صادق (ص) مى‏فرمایند:

خدا به رسول خود وحى کرد که: على‏بن‏ابى‏طالب را (براى رهبرى امت و تداوم حکومت عدل) جانشین خود قرار دهد، پیامبر بیم داشت که ابلاغ این حقیقت عظیم بر برخى از صحابه گران آید!! لذا خداوند براى تشجیع به آشکار شدن این امر حیاتى و تهدید به این که اگر آن را ابلاغ نکند اصل رسالت خدا را به مردم نرسانیده است، فرمان عملى ساختن جانشینى على (ع) را صادر کرد.

مفسر بزرگ، امین‏الاسلام طبرسى در مجمع البیان مى‏گوید: عیاشى در تفسیر خود از ابن‏عمیر، او از ابن اذنیه او از کلبى او از ابوصالح او از ابن‏عباس و جابربن‏عبدالله نقل نموده که گفته‏اند: خدا به فرستاده خود رسول بزرگوار اسلام فرمان داد على‏بن‏ابى‏طالب را به جانشینى خود منصوب نماید و پیامبر از این موضوع مى‏ترسید که چنانچه پسر عموى خود را به این مقام منصوب نماید مورد طعن قرار گیرد، خداوند طىّ نزول این آیه فرمان به این معنى داد و رسول خدا در روز غدیر خم به ولایت على قیام نمود، و نیز ابوالحمد از حاکم ابوالقاسم حسکانى در کتاب شواهد التنزیل طى اسنادى از ابوعمیر و نیز در همین کتاب به سندى از حیان‏بن‏على‏علوى او از ابوصالح او از ابن‏عباس روایت کرده که: گفته‏اند: این آیه در شأن على (ع) نازل شده و رسول خدا على‏بن‏ابى‏طالب را بر روى دست بلند کرد و فرمود:

«من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»

هر کس من سرپرست و رهبر و مولاى او هستم، على رهبر و مولاى اوست، خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد، و دشمن دار هر که او را دشمن باشد.    )نمونه بینات در شأن نزول آیات، 301.    (

  )این مطالب از تفسیر حکیم، ج‏1، ص72-75  نوشته شیخ حسین انصاریان گرفته شده است)0




موضوع مطلب : اسلام, علی, تفسیر, قرآن, شیعه, ولایت, انصاریان, حسین انصاریان, غدیر
پنج شنبه 91 آبان 11 :: 11:11 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

 در قرآن چند آیه هست که مورد استدلال شیعه در باب امامت است. یکى از آن آیات آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ است (اتفاقاً در همه اینها روایات اهل تسنن هم وجود دارد که مفاد شیعه را تأیید مى‏کند). ما آیه‏اى در قرآن داریم به این صورت: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ. «انما» یعنى منحصراً (چون اداة حصر است). معنى اصلى «ولىّ» سرپرست است. ولایت یعنى تسلط و سرپرستى: سرپرست شما فقط و فقط خداست و پیغمبر خدا و مؤمنینى که نماز را بپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند. ما در دستورات اسلام نداریم که انسان در حال رکوع زکات بدهد که بگوییم این یک قانون کلى است و شامل همه افراد مى‏شود. این، اشاره است به واقعه‏اى که در خارج یک بار وقوع پیدا کرده است و شیعه و سنى به اتفاق آن را روایت کرده‏اند و آن این است که على علیه السلام در حال رکوع بود، سائلى پیدا شد و سؤالى کرد، حضرت به انگشت خود اشاره کرد، او آمد انگشتر را از انگشت على علیه السلام بیرون آورد و رفت؛ یعنى على علیه السلام صبر نکرد نمازش تمام شود و بعد به او انفاق کند؛ آنقدر عنایت داشت به اینکه آن فقیر را زودتر جواب بگوید که در همان حال رکوع با اشاره به او فهماند که این انگشتر را درآور، برو بفروش و پولش را خرج خودت کن. در این مطلب هیچ اختلافى نیست و مورد اتفاق شیعه و سنى است که على علیه السلام چنین کارى‏ کرده است و نیز مورد اتفاق شیعه و سنى است که این آیه در شأن على علیه السلام نازل شده، با توجه به اینکه انفاق کردن در حال رکوع جزء دستورات اسلام نیست (نه از واجبات اسلام است و نه از مستحبات آن) که بگوییم ممکن است عده‏اى از مردم به این قانون عمل کرده باشند. پس «کسانى که چنین مى‏کنند» اشاره و کنایه است، همان‏طور که در خود قرآن گاهى مى‏گوید: «یقولون» مى‏گویند، و حال آنکه یک فرد آن سخن را گفته. در اینجا «کسانى که چنین مى‏کنند» یعنى آن فردى که چنین کرده. بنابراین به حکم این آیه على علیه السلام به ولایت براى مردم تعیین شده است. این، آیه‏اى است که مورد استدلال شیعه است. البته این آیه خیلى بیش از این بحث دارد [که در جلسات آینده درباره‏اش سخن خواهیم گفت.] آیات دیگر آیاتى است که درباره جریان غدیر است. خود قضیه غدیر جزء سنت است و ما بعد باید درباره آن بحث کنیم. ولى از آیاتى که در این مورد در سوره مائده وارد شده یکى این آیه است: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ (اینجا لحن، خیلى شدید است) اى پیامبر! آنچه را که بر تو نازل شد، تبلیغ کن و اگر تبلیغ نکنى رسالت الهى را تبلیغ نکرده‏اى. مفاد این آیه آنچنان شدید است که مفاد حدیث مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ امامَ زَمانِهِ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً. اجمالًا خود آیه نشان مى‏دهد که موضوع آنچنان مهم است که اگر پیغمبر تبلیغ نکند، اصلًا رسالتش را ابلاغ نکرده است. سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى آخرین سوره‏اى است که بر پیغمبر نازل شده و این آیات جزء آخرین آیاتى است که بر پیغمبر نازل شده است؛ یعنى در وقتى نازل شده که پیغمبر صلى الله علیه و آله تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مى‏کند این دستورى که جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند همه گذشته‏ها کأن‏لم‏یکن است، چیست؟ یعنى شما نمى‏توانید موضوعى نشان بدهید که مربوط به سالهاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هیچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مى‏گوییم آن موضوع، مسأله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کأن لم یکن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مى‏پاشد. بعلاوه، شیعه از کلمات و روایات خود اهل تسنن دلیل مى‏آورد که این آیه در غدیرخم نازل شده است. در همان سوره مائده، آیه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً  (امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر تمام کردم، امروز است که دیگراسلام را براى شما به عنوان یک دین پسندیدم) نشان مى‏دهد که در آن روز جریانى رخ داده که آنقدر با اهمیت است که آن را مکمّل دین و متمّم نعمت خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام اسلام است و خدا این اسلام را همان مى‏بیند که مى‏خواسته و با نبودن آن، اسلام اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه- که تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است- استدلال مى‏کند و مى‏گوید آن موضوعى که بتواند نامش مکمّل دین و متمّم نعمت و آن چیزى باشد که با نبودنش اسلام اسلام نیست، چه بوده است؟ مى‏گوید ما مى‏توانیم موضوعى را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیت باشد ولى شما نمى‏توانید. بعلاوه، روایاتى هست که تأیید مى‏کند این آیه هم در همین موضوع وارد شده است. اینها، سه آیه‏اى بود که من به طور عصاره از استدلالهاى شیعه برایتان عرض کردم. (مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج 4، ص 722- 724)




موضوع مطلب : اسلام, علی, مطهری, قرآن, شیعه, ولایت, امامت
پنج شنبه 91 آبان 11 :: 6:23 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

نظر مشهور: وضع عام، موضوع له خاص، مستعمل فیه خاص است. یعنی معنای متصور در ذهن واضع، عام و کلی است مانند معنای شروع اما لفظی که برای آن معنای کلی قرار داده می شود خاص و جزئی است و از مصادیق همان معنای عام است مانند شروع حرکت از خانه که فردی از شروع است. در هنگام استعمال هم برای افراد و مصادیق آن معنای کلی به کار می روند.

نظریه تفتازانی: وضع عام، موضوع له عام، مستعمل فیه خاص. یعنی واضع هنگام وضع یک معنای کلی تصور می کند و لفظ عامی را برای همان معنای کلی قرار می دهد اما در مقام استعمال برای افراد آن کلی و مصادیقش به کار برده می شود.

نظریه آخوند خراسانی: وضع عم، موضوع له عام، مستعمل فیه عام، یعنی واضع یک معنای کلی در نظر می گیرد و سپس لفظی کلی را برای همان معنای کلی قرار می دهد و در یک معنای کلی و عام به کار می برد. اگر هم در یک فرد می بینیم به کار رفته از باب انطباق است.




موضوع مطلب : فقه, آخوند خراسانی, اصول, اصول فقه, محمد کاظم خراسانی, تفتازانی, وضع, حروف, وضع حروف
دوشنبه 91 آبان 1 :: 12:45 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

جلسه آموزش صوت و لحن قرآن کریم در حرم حضرت معصومه (س) توسط استاد اویسی از 23 مهر 1391 در روزهای فرد در شبستان نجمه خاتون برقرار می باشد.

ساعت 7-8 شب نوجوانان

ساعت 8-9 شب بزرگسالان

محتوای آموزشی این دوره، صوت و لحن پایه و مقدماتی است.

جهت ثبت نام در کلاس های ذکر شده یا کلاس جدید صوت و لحن پیشرفته (آموزش دستگاه های قرآنی) به دفتر ثبت نام حرم مطهر کریمه اهل بیت در شبستان نجمه خاتون مراجعه نمایید.




موضوع مطلب : اویسی, قرآن, قرائت, جلسه قرآن, صوت و لحن, حرم, معصومه, حرم حضرت معصومه