به یاد دوست آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
پنج شنبه 94 مرداد 8 :: 11:0 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
به مناسبت دوازدهم شوال
ماجرای غافلگیری شیخالعلما مقابل پیرمرد/ شیخ بهایی چگونه از زمان مرگ خود مطلع شد
روزی شیخ بهایى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت، بر سر قبرها مىنشست و فاتحهاى نثار گذشتگان مىکرد تا اینکه به قبر بابا رکنالدین رسید، آوایى شنید که سخت او را تکان داد! به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، محمد بن حسین حارثی معروف به «شیخ بهایی» در صبح روز 26 ذیحجه سال 953 قمری، از پدری روحانی و معروف به نام شیخ عزالدین عاملی در جبل عامل لبنان به دنیا آمد، شیخبهایی در سیزده سالگی در سال 966 قمری به اتفاق پدر 48 ساله خود و مادرش به ایران هجرت کرد. وی در دامن استادان معروف زمان خود، از جمله پدرش، بسیار سریع مراحل رشد و تکامل علمی و معنوی خود را طی کرد و تفسیر و حدیث را نزد پدرش و حکمت و کلام را در خدمت شیخ عبدالله مدرس یزدی و ریاضی را نزد ملا علی مذهب و ملا افضل قاضی و علم طب را نزد حکیم عمادالدین محمود آموخت. شیخ بهایی در سنین جوانی توانست در بیشتر رشتههای علمی زمان خودش، به کمالات بینظیری دست یابد و در فقه و اصول نیز به مقام اجتهاد برسد و پس از آن به تربیت شاگردان زیادی پرداخت که هر کدام از آنها بعداً از ستارگان آسمان علم و عمل، محسوب شدند. همچنین او در بیشتر زمینههای علوم همچون اخبار و احادیث، تفاسیر و اصول و ادعیه و فقه و حکمت و ریاضیات و شعر فارسی و عربی، تألیفات معروفی دارد، هنر معماری شیخ بهایی یادگارهای زیادی دارد که در تاریخ اصفهان و ایران، بلکه جهان پرآوازه است، این دانشمند بزرگ، در این زمینه منشأ آثار گرانقدری شد که مهمترین خدمات شیخ بهایی در رونق بخشیدن به شهر اصفهان عبارتند از: مسجد امام، ساعت شاخص اوقات شرعی، حمام شیخ بهایی، شهر نجفآباد و طرح تقسیم آب زایندهرود. *شیخ بهایی چگونه از زمان مرگ خود مطلع شد روزی شیخ بهایى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت، بر سر قبرها مىنشست و فاتحهاى نثار گذشتگان مىکرد تا اینکه به قبر بابا رکنالدین رسید، آوایى شنید که سخت او را تکان داد. از شاگردان پرسید: شنیدید چه گفت، گفتند: نه! شیخ بهایى پس از آن حال دیگرى داشت و همواره در حال دعا و گریه و زارى بود. مدتى بعد، شاگردانش از او پرسیدند آن روز چه شنیدى؟ گفت: به من گفتند آماده مرگ باشم، شش ماه گذشت و دوازدهم شوال 1030 قمری (یا 1031 ق) فرا رسید و روح ملکوتی آن عارف و عالم بزرگ به سوى معبود پر کشید، بیش از 50 هزار نفر در تشییع جنازه او شرکت داشتند، علامه محمدتقى مجلسى بر وى نماز گزارد و سپس پیکرش را به مشهد مقدس بردند و بنا به وصیتش در جوار مرقد امام رضا(ع) به خاک سپردند. *هنگامی که شیخ بهایی در برابر یک پیرمرد فقیر مات شد شیخ بهایى روزى از بازار اصفهان میگذشت، در یک گوشه دور افتاده بازار توى یک مغازه کوچک و رنگ و رو رفته که نور باریکى از سقف آن به داخل دکان مىتابید و در و دیوارش را روشن مىساخت، ناگهان چشمش به پیرمردى افتاد که بیش از 90 سال از عمرش مىگذشت و در آن حال مشته سنگینى به دست داشت و مشغول کوبیدن به تخت گیوه بود. انتهای پیام/ک موضوع مطلب : اویسی, شیخ بهایی, کامران, دکتر, حجت الاسلام, شیخ, اصفهان, بابا رکن الدین, مرگ, فولاد, طلا سه شنبه 92 بهمن 1 :: 12:23 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
||