به یاد دوست آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
چهارشنبه 91 مهر 12 :: 1:22 صبح :: نویسنده : کامران اویسی
عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً (26) إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (27) داناى غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمىسازد، (26)مگر رسولانى که آنان را برگزیده و مراقبینى از پیش رو و پشت سر براى آنها قرار مىدهد ... (27)
مقدمه: با دقت در آیات مختلف قرآن به خوبى روشن مىشود که دو دسته آیه در زمینه علم غیب وجود دارد؛ نخست آیاتى که علم غیب را مخصوص خدا معرفى کرده و از غیر او نفى مىنماید، مانند آیه 59 انعام وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ:" کلیدهاى غیب نزد خدا است که جز او کسى آنها را نمىداند"، و آیه 65 نمل قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ بگو هیچیک از کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمىدانند، جز خدا ". و مانند آنچه در باره پیامبر ص در آیه 50 سوره انعام آمده است قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ:" بگو من به شما نمىگویم خزائن خداوند نزد من است، و من غیب را نمىدانم" و در آیه 188 اعراف مىخوانیم وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ" اگر من غیب را مىدانستم خیر فراوانى براى خود فراهم مىنمودم" و بالآخره در آیه 20 یونس مىخوانیم، فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ: بگو غیب مخصوص خدا است" و امثال این آیات . گروه دوم آیاتى است که به روشنى نشان مىدهد که اولیاى الهى" اجمالا" از غیب آگاهى داشتند، چنان که در آیه 179 آل عمران مىخوانیم وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ:" چنان نبود که خدا شما را از علم غیب آگاه کند ولى خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد برمىگزیند" (و قسمتى از اسرار غیب را در اختیار او مىگذارد) . و در معجزات حضرت مسیح مىخوانیم که فرمود: وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ:" من شما را از آنچه مىخورید، یا در خانههاى خود ذخیره مىکنید خبر مىدهم". (آل عمران- 49) آیه مورد بحث نیز با توجه به استثنایى که در آن آمده نشان مىدهد که خداوند قسمتى از علم غیب را در اختیار رسولان برگزیدهاش قرار مىدهد (زیرا استثناء از نفى همیشه اثبات است).[1] مصداق مرتضی در احادیث: 1- یعنی علیا المرتضى من الرسول (صلى الله علیه و آله) و هو منه.[2] 2- و کان و الله محمد ممن ارتضاه.[3] 3- قال علی (ع):«یا سلمان، أنا المرتضى من الرسول الذی أظهره الله عز و جل على غیبه، أنا العالم الربانی، أنا الذی هون الله علی الشدائد و طوى لی البعید».[4] شواهد بر علم غیب داشتن ائمه: 1- از کتاب خرائج و جرائح از محمد بن فضل هاشمى، از حضرت رضا (ع) روایت شده که آن جناب نظر کرد به ابن هذاب، و سپس فرمود: اگر به تو خبر دهم که در همین روزها یکى از ارحامت کشته مىشود، آیا تصدیقم مىکنى؟ گفت: نه، براى اینکه کسى به جز خداى تعالى غیب نمىداند. فرمود: مگر این خداى تعالى نیست که مىفرماید:" عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ"، پس رسول اللَّه (ص) که مرضى نزد خدا است غیب مىداند، ما هم ورثه همان رسولى هستیم که خدا او را به هر مقدار از غیب خود خواسته آگاه کرده، پس ما هم مىدانیم آنچه شده و آنچه که تا روز قیامت خواهد شد. [5] روایات در این باب از حد شمار بیرون است، و مدلول آنها این است که : رسول اللَّه (ص) علم غیب را از راه وحى از خداى تعالى گرفته، و امامان (ع) از آن جناب به ارث گرفتهاند.[6] 2- در اصول کافى از حضرت ابى جعفر الباقر علیه السّلام روایت کرده که روزى جبرئیل علیه السّلام براى حضرت رسالت پناه صلّى اللَّه علیه و اله دو انار از بهشت آورد و على علیه السّلام درین وقت به ملاقات حضرت فایز گردید و از آن حضرت پرسید که این چه انار است که در دست مبارک شماست؟ حضرت فرمودند که یکى ازین دو انار نبوت است که تو را در آن نصیبى نیست و آن دیگر علم است و آن را دو پاره کرده نصفى را حضرت خود برداشت و نصف دیگر را بحضرت امیر داد و فرمود که ما و تو هر دو در این انار شریکیم و بعد ازین حضرت ابى جعفر الباقر علیه السّلام فرمود بخدا قسم ندانست پیغمبر حرفى را که حق تعالى باو تعلیم کرد مگر آن که آن را بامیر المؤمنین علیه السّلام آموخت و این علم بالآخره منتهى شد به ما.[7]
3- آیاتى از قرآن که مشتمل بر خبرهاى غیبى است نیز کم نیست، مانند آیه دوم تا چهارم سوره روم: غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِی بِضْعِ سِنِینَ:" رومیان مغلوب شدند، و این شکست در سرزمین نزدیک واقع شد، اما آنها بعد از این مغلوبیت به زودى غالب خواهند شد در عرض چند سال" و آیه 85 سوره قصص که مىگوید: إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلى مَعادٍ آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد تو را به جایگاهت (مکه) بازمىگرداند" و آیه 27 فتح که مىگوید: لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ : شما به خواست خدا مسلما وارد مسجد الحرام مىشوید در نهایت امنیت" و مانند این آیات. اصولا وحى آسمانى که بر پیامبران نازل مىشود نوعى غیب است که در اختیار آنان قرار مىگیرد، چگونه مىتوان گفت آنها آگاهى از غیب ندارند در حالى که وحى بر آنان نازل مىشود.[8] 4- در داستان فتح مکه و ماجراى" حاطب بن ابى بلتعه" که نامهاى به مردم مکه نوشت و به دست زنى بنام" ساره" داد، تا به مشرکان مکه برساند، و آنها را از حمله قریب الوقوع لشکر اسلام آگاه سازد، و آن زن نامه را در میان گیسوان خود پنهان کرد، و به سوى مکه حرکت نمود، پیامبر ص على ع و بعضى دیگر از مسلمانان را به سراغ او فرستاد، و فرمود: در منزلگاهى که نامش روضه" خاخ" است به چنین زنى برخورد مىکنید که نامهاى از" حاطب" به مشرکان مکه دارد، نامه را از او بگیرید، و آنها آمدند و او را یافتند، او در آغاز شدیدا انکار کرد، ولى سرانجام اعتراف نمود و نامه را از او گرفتند. و مانند خبر دادن از ماجراى جنگ" موته" و شهادت جعفر، و بعضى دیگر از فرماندهان اسلام که در همان لحظه وقوع، پیامبر ص در مدینه مسلمانان را آگاه کرد و مانند آن در زندگى پیامبر ص کم نیست. 5- در" نهج البلاغه" نیز پیشگوییهاى بسیارى از حوادث آینده به چشم مىخورد که نشان مىدهد على ع این اسرار غیب را مىدانست، مانند آنچه در خطبه 13 در مذمت اهل بصره آمده است که مىفرماید:...گویا مىبینم عذاب خدا از آسمان و زمین بر شما فرود آمده و همه غرق شدهاید، تنها قله بلند مسجدتان همچون سینه کشتى در روى آب نمایان است"! در روایات دیگرى که در کتب علماى اهل سنت و شیعه نقل شده، پیشگوییهاى متعددى از آن حضرت ع نسبت به حوادث آینده آمده است، مانند آنچه به" حجر بن قیس" فرمود که تو را بعد از من مجبور به لعن مىکنند. و آنچه در باره" مروان" فرمود که او پرچم ضلالت را بعد از پیرى به دوش خواهد کشید. و آنچه" کمیل بن زیاد" به" حجاج" گفت که" امیر مؤمنان على ع به من خبر داده که تو قاتل منى". و آنچه در باره خوارج نهروان فرمود که در جنگ با آنها از گروه ما، ده نفر کشته نمىشود، و از آنها ده نفر نجات نمىیابد و مطلب عینا چنین شد و آنچه در باره محل قبر امام حسین ع به هنگام عبور از کنار سرزمین کربلا به" اصبغ بن نباته" فرمود...[9]
موضوع مطلب : جن, قرآن, غیب, پیامبر, علم غیب, امام, رسول, نبی, وصی, ارث, علم, سوره, سوره جن پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
||