سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.

البته  به نظر من خود سریال مختارنامه هم شیطنتهایی داشته است یکی استفاده از صدای لالایی زن در تیتراژ بود که حتی اگر از نظر فقهی هم ظاهرا مشکل نداشته یاشد از نظر اخلاقی و فضای سریال هم خوانی ندارد و نوعی ترویج بی قیدی نسبت به این قضیه و شکستن قبح این اعمال است همین قضیه با گستردگی بیشتر در مورد نمایش چهره قمر بنی هاشم علیه السلام هم نمود دارد که داد علمای مارا در آورد. شیعه چه کند که از جهل خودی میکشد و دشمنی بیگانه




موضوع مطلب : مختارنامه
دوشنبه 89 دی 13 :: 10:31 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

اقدام فتنه انگیز وهابی ها با به تصویر کشیدن حسنین(ع)


در حالی که مخالفت و دسیسه وهابیت علیه سریال مختارنامه ادامه دارد، منابع خبری از پخش قریب الوقوع سریال «حسن و حسین» با تصویر چهره نورانی حسنین علیهم السلام در برخی کشورهای عربی خبر دادند.
منبع خبر: www.farsnews.com


یکی از بازیگران سریال «الاسباط» که به نام «حسن و حسین» تغییر نام یافته است، از پخش قریب الوقوع این سریال خبر داد.
 
«خلیفه عبدالباسط» بازیگر الجزایری این سریال که این روزها به خاطر نقش آفرینی در این سریال مورد انتقاد وسیع قرارگرفته است، گفت: این سریال هم اکنون در حال تدوین است و به زودی پخش می شود.
 
بنا بر این گزارش، سریال «حسن و حسین» که پیش از این نام هایی هم چون «الاسباط»، «معاویه و دوران فتنه» و «مشعل های نور» داشته است؛ سریالی کویتی است که به دلایل فنی و همچنین مخالفت شیعیان کویت با آن، در اردن فیلمبرداری شد.
 
در سریال «حسن و حسین» قرار است بر مبنای فتوای یک مفتی اردنی که تحت تأثیر افکار وهابیت قرار دارد، چهره امام حسن و امام حسین(ع) تصویر شوند.
 
کانون هنرمندان اردن، خرداد امسال اعلام کرد: پس از درخواست سازندگان سریال «الاسباط» برای فیلمبرداری در اردن و با نظر به اینکه ممکن است این سریال باعث جدل شود؛ این کانون با مراجعه به قاضی القضات اردن «احمد هلیل» توانست مجوز به تصویر کشیدن این دو شخصیت برجسته صدر اسلام را به دست آورد.
 
این اقدام قاضی القضات اردن در حالی بود که پیش از آن این سریال با نگرانی شدیدی از سوی کشورهای اسلامی دنبال می شد.
 
این سریال که قرار بود رمضان امسال توسط شبکه ماهواره ای قطر پخش شود؛ قبل از آن مورد انتقاد شیعیان این کشور واقع شده بود؛ به گونه ای که حجت الاسلام مهری از علمای برجسته این کشور، طی فتوایی عدم جواز شرعی این سریال را صادر کرده بود.
 
وی که وکیل مراجع عظام قم و نجف در کویت است، این کار را توهینی به شیعیان و سادات دانسته است.
 
مهری همچنین به فتاوای آیات عظام سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، سبحانی و صافی گلپایگانی بر حرمت تولید این سریال تاکید کرده و می گوید: از دولت کویت می خواهیم از ساخت و پخش این سریال در کویت جلوگیری به عمل آورد.
 
* ادامه رفتار دوگانه وهابی ها درباره سریال های مذهبی ایران
 
خبر پخش قریب الوقوع سریال «حسن و حسین» که در آن، چهره این دو امام همام به تصویر کشیده شده، در حالی منتشر می شود که محافل وهابی از پخش سریال مختارنامه به علت تصویر شدن بخش هایی از تاریخ اسلام انتقاد کرده اند.
 
در همین راستا و در اقدامی دیگر «محمود عاشور» از اعضای مجمع مطالعات اسلامی الازهر با اشاره به فتوای سابق الازهر گفت: الازهر نسبت به نقش آفرینی افراد به جای انبیاء و اصحاب پیامبر(ص) در هر فعالیت هنری و دراماتیک، فتوای حرمت صادر کرده است.
 
همچنین، الازهر خواستار دخالت سازمان تقریب مذاهب اسلامی برای جلوگیری از پخش سریال مختارنامه در آستانه پخش آن از شبکه «آی فیلم» شده است.
 
در همین حال، «نبیل حموده» از مسئولان شبکه آی فیلم، ضمن تاکید بر حفظ احترام شخصیت های والامقام صدر اسلام درخصوص مطرح شدن برخی از اشخاص مانند «عبدالله بن زبیر» در این سریال می گوید: هیچ کدام از فرقه های اسلامی برای وی قائل به عصمت نبوده و نیستند؛ بنابراین نقد رفتارهای آنها در برخی از مقاطع تاریخی زندگی آنها نمی تواند مشکلی داشته باشد.




موضوع مطلب : وهایبت
دوشنبه 89 دی 13 :: 10:30 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

آیت الله مکارم شیرازی: استفاده از ماهواره حتی برای دیدن شبکه های استانی هم جایز نیست


حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی، استفاده از ماهواره را برای دیدن شبکه های استانی جایز ندانست.
منبع خبر: radiomaaref.ir

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی از ایشان در برنامه زمزم احکام رادیو معارف مبنی بر استفاده از ماهواره برای رویت شبکه های استانی بیان داشتند: «این کار ذاتاً اشکال ندارد، ولی دو تا اشکال جنبی دارد؛ یک اشکال آن این است که داشتن ماهواره طبق مقررات حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ممنوع است و مخالفت با مقررات و قوانین حکومت اسلامی شرعاً جایز نیست، اشکال دوم این است که تجربه نشان داده ماهواره ها در هر خانه که وارد می شود منشاء مفاسدی می شود، مخصوصا برای جوانان که در آن خانه هستند و خیلی از این جوانان قربانی ماهواره می شوند».




موضوع مطلب : فقهی, حکم, ماهواره, مکارم شیرازی
یکشنبه 89 دی 12 :: 8:37 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

از سوی آیت الله صافی گلپایگانی مطرح شد؛ حکم شرعی تاتو و کاشت ناخن برای بانوان


حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتایی در باره حکم شرعی تاتو گفت: اگر عمل مذکور مانع از رسیدن آب وضو و غسل به پوست نباشد، مانعی ندارد ولی چون آرایش محسوب می شود لازم است از نامحرم پوشانده شود.
منبع خبر: www.saafi.ir


حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی در پاسخ به یک استفتا، حکم شرعی کاشتن ناخن و تاتو برای بانوان را مطرح کرد.
 
متن این سوال و پاسخ آن بدین شرح است:
 
س) کاشتن ناخن برای زنان چه حکمی دارد؟
 
ج) کاشتن ناخن به صورتی که برای وضو و غسل نتوانند آن را بردارند اشکال دارد ولی چنانچه شخصی مرتکب این عمل شده باشد، در صورت امکان، ناخن مصنوعی را بردارد و وضو و غسل به نحو معمول انجام شود و در صورت عدم امکان برداشتن ناخن، با همان حال وضو و غسل به عنوان جبیره انجام شود و احتیاطاً تیمّم هم کند.
 
س) تاتو کردن لب یا ابرو، چه حکمی دارد؟
 
ج) اگر عمل مذکور مانع از رسیدن آب وضو و غسل به پوست نباشد، مانعی ندارد ولی چون آرایش محسوب می شود لازم است از نامحرم پوشانده شود




موضوع مطلب : فقه, کاشت ناخن, تاتو, حکم فقهی, صافی, گلپایگانی

 

آغاز سال جدید میلادی و تولد حضرت عیسی بن مریم(ع) فرصت مناسبی است تا نگاه متفاوت قرآن کریم و انجیل به شخصیت و جایگاه حضرت عیسی و مادر مقدسش حضرت مریم (س) را بررسی کنیم.
منبع خبر: www.hawzahnews.com


آنچه می خوانید حاصل گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین رضوی محقق و پژوهشگر حوزوی در عرصه ادیان و مذاهب پیرامون نگاه دو کتاب آسمانی به این پیامبر عظیم الشأن است.
 
* تولد عیسی از منظر انجیل و قرآن
 
مکان تولد
 
تصویری که اناجیل به ما می دهند با تصویری که قرآن به ما می دهد متفاوت است، داستان انجیل این گونه است که «حضرت مریم به همراه شوهر یا نامزدش یوسف نجار برای شرکت در سرشماری به جنوب فلسطین یعنی بیت اللحم می روند؛ در بیت اللحم [1] بخاطر شلوغی جایی را پیدا نمی کنند و مجبور می شوند در یک آغولی شب را به صبح برسانند که در همان شب، عیسی به دنیا می آید، یعنی محل تولد ایشان آغول گوسفندان و جایی بوده است که حیوانات را نگه می داشتند و دو نفر هم حضور داشته اند؛ یکی یوسف نجار و دیگری مریم؛ در حالی که قرآن محل تولد را مکان شرقی معرفی می کند « وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا » [2]. کسی هم همراه مریم نبوده است و نگاه قرآن به مکان تولد و وقایع میلاد آن حضرت با کمال احترام و حفظ حرمت پیامبر الهی است در حالی که در انجیل تحریف شده، این وقایع به صورتی نقل شده که از ساحت مقدس انبیای الهی به دور است.
 
* جشن کریسمس سابقه تاریخی ندارد
 
در مورد زمان تولد هم تاریخ های مختلفی گفته شده است؛ خود مسیحیان با محاسبه ای که ما می کنیم معتقدند حضرت مسیح، چهار سال قبل از تاریخ میلادی که اکنون برای او معین کرده اند به دنیا آمده است و این تاریخ میلادی دقیق نیست، زیرا تاریخ میلادی را ششصد سال بعد از میلاد مسیح به عنوان تاریخ میلادی قرار دادند لذا در محاسبه اشتباه کرده اند و اگر بخواهیم تاریخ دقیق میلادی را محاسبه کنیم الان در سال 2014 باید باشیم و چهار سال با تاریخ کنونی اختلاف است؛ در مورد فصل هم اطلاع دقیقی در دست نیست و اینکه مسیحیان زمستان و کریسمس را به عنوان زمان تولد مسیح جشن می گیرند دقیق نیست و به احتمال زیاد این را از «میترا پرستان» گرفته اند؛ گفتنی این امر ضروری است که جشن های کریسمس از قرن چهاردهم به بعد متداول شده است و جشن هایی به نام جشن کریسمس [3] تا قبل از این قرن نداشته ایم.
 
چگونگی تولد:
 
در مورد چگونگی تولد، اختلافی بین قرآن و اناجیل وجود دارد، اناجیل می گویند: وقتی عیسی مسیح در آن آغول گوسفندان که عیسی به دنیا آمد، فر شتگان، چوپان هایی که در اطراف آن منطقه بودند را خبر کردند که بیائید در اینجا نوزاد مبارکی به دنیا آمد است و مجوسی هایی که از شرق به آن منطقه آمده بودند به دنبال یک ستاره که در محل تولد، طلوع کرده بود به آن منطقه رفته بودند؛ و وقتی هم که مردم به آنجا آمدند، همگان فکر می کردند که عیسی فرزند مریم و یوسف است و طبق گزارش اناجیل، هیچ کس اطلاع نداشت که حضرت عیسی پدر ندارد.
 
 اما از منظر اسلام اینگونه نیست و اسلام، نامی از یوسف نجار نمی برد و بیان می کند که در محل تولد حضرت عیسی  فقط حضرت مریم(س) هست و وقتی که به واسطه روح القدس به این فرزند آبستن می شوند در ابتدا خیلی ناراحت می شوند، ولی خدا در این خصوص و برای تسلی دل حضرت مریم می فرماید که این امر الهی است.
 
 همگان از تولد عیسی تعجب می کنند و به او تهمت می زنند و حضرت عیسی بخاطر رفع این تهمت در گهواره سخن می گوید و مسئله تولد عیسی به سرعت در بین بنی اسرائیل می پیچد « فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا (27)یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا (28)فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا (29)قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا (30) وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا (31)وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یَجْعَلْنی جَبَّاراً شَقِیًّا (32) » [4] حتی در انجیل «متی» اولین مطلبی که در این خصوص آورده است، نسب نامه عیسی (ع) است و در حقیقت نام اجداد یوسف نجار را می شمارد و در واقع ایشان را فرزند یوسف نجار معرفی می کند.
 
* جایگاه مادر حضرت عیسی
 
در این مورد بین قرآن و اناجیل اختلاف است؛ بطوری که حضرت مریم در قرآن، شخص پاک و پاکیزه و معصوم و دارای علو درجه یاد می شود ؛ مثلا در قرآن آمده « وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ » [5] یا در آیه ای او را «صدیقه» معرفی می کند « وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ » [6] اما در اناجیل، مریم را یک زن عادی معرفی می کند و تنها امتیاز او این است که فرزندی به دنیا می آورد که بعدها «فرزند خدا»  نامیده شد و مسیحیت بعد از قرن ها متوجه این مطلب شدند که باید جایگاه مریم را بالا ببرند تا اینکه در قرن گذشته کلیسا اعلام کرد که بر ما الهام شده مریم هم مانند عیسی به آسمانها رفته است. این تفکرات دقیقاً بر عکس نظر قرآن کریم است، زیرا قرآن کریم چهره ای عالی از حضرت مریم(س)  معرفی کرده است و او را بانویی عابده و دارای کرامات معنوی بسیار دانسته است.
 
* اسامی و القاب
 
برای حضرت عیسی ؛ القاب متفاوتی؛ در مسیحیت گفته شده است؛ که خیلی از این اسم ها ساختگی است و واقعیت ندارد ؛ ولی اسامی معروف ایشان در بین مسیحیت عبارتند از: «عیسی» که در اصل «یشوع» بوده به معنی «نجات دهنده» و یهودیان آن را «یسوس» می خواندند و در عربی  هم «عیسی» می گویند و اسامی دیگری هم برای ایشان گفته اند مانند ؛ بنده خدا ؛ منجی ؛ را ه ؛ حقیقت ، شبان ؛ نیکو ؛ کلمه خدا ؛ زندگی و... اما در قرآن تنها دو نام برای ایشان آمده است یکی «عیسی» که 23 بار در قرآن آمده است و دیگری «مسیح» که 9 بار در قرآن ذکر شده است.
 
در قرآن آمده است « إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ » [7] که هم نام «مسیح» و هم نام «عیسی بن مریم» در آن آمده است و جالب است که همواره «عیسی بن مریم» گفته است.
 
* مسیح برای تشکیل حکومت آمده بود
 
کلمه مسیح به قدرت سیاسی؛ اجتماعی مسیح اشاره دارد و در فرهنگ یهودیان، «مسیح» یعنی کسی که برای بدست گرفتن قدرت اجتماعی آماده شده و این لفظ برای طالوت ، داود و حضرت سلیمان (ع) نیز بکار رفته است و در معنای لغوی یعنی کسی که با روغن مقدس، تعمید یافته است؛ و داستان آن از این قرار است که: وقتی خواستند «طالوت» را به عنوان حاکم برای یهودیان انتخاب کنند ؛ سموئیل نبی ایشان را با روغن مقدس تعمید داد و بعد از ایشان داود را و ... غسل تعمید دادند، پس تعمید دادن با روغن مقدس برای بدست گرفتن قدرت است؛ حضرت عیسی هم اگر مسیح نامیده می شود چون ایشان برای ایجاد حکومت اقدام کرده است.
 
متاسفانه مسیحیان برای رسیدن به اهداف شوم خود از ایشان چهره ای معرفی می شود که گویا ایشان با حکومت و کار های اجتماعی کاری نداشت و فردی گوشه گیر و منزوی بود ! در حالیکه حضرت مسیح هم مثل سایر انبیاء الهی می خواستند احکام الهی را اجرا کنند و لفظ «مسیح» اشاره به این دارد که آن حضرت هم می خواسته حکومتی بر قرار کند و اتفاقا این مبارزه را هم شروع کردند و اولین درگیری ایشان با کاهنان معبد حضرت سلیمان بود، حکومت داخلی یهودی ها را بزرگان بنی اسرائیل به عهده داشتند و آن حضرت با کاهنان درگیر می شوند که چرا احکام شریعت را خوب اجرا نمی کنند.
 
* مسیح قبل از بعثت
 
در قرآن درباره دوره قبل از بعثت ایشان مطلب خاصی نداریم؛ و مهمترین مطلبی که درباره این دوره گفته شده است، مسئله سخن گفتن در گهواره است که ایشان در گهواره سخن می گوید و خودش را  بنده خدا معرفی می کند بیش از این درباره دوره کودکی ایشان به طور صریح مطلبی نداریم و از اناجیل هم گزارش دقیق و واضحی درباره کودکی ایشان به ما نرسیده است.
 
* دوران بعثت
 
اما وقتی ایشان به بعثت می رسند قرآن چهر ه ای از اعمال و تکالیف ایشان معرفی می کند که ایشان چه کار هایی را انجام می دادند و چه تعالیمی داشته اند؛ اولین کارهایی که قرآن از ایشان خبر می دهد، معجزاتی است که از ایشان سر زده است مانند شفای بیماران؛ شفای کور مادر زاد؛ شفای کسی که مبتلا به پیسی شده است؛ زنده کردن مردگان؛ ساختن پرنده از گل و دمیدن روح در او به اذن الهی و تاکید هم می شود که همه این ها به اذن الهی است در سوره مائده آیه 110 می فرماید « إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتی بِإِذْنی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنی إِسْرائیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبینٌ [8] که اکثر معجزات مسیح در این آیه آمده است و در اناجیل هم به این معجزات اشاره شده است بجز سخن گفتن در گهواره و ساختن پرنده که این دو را در اناجیل نداریم ؛ اما تعجب اینجاست که در انجیل یوحنا اولین معجزه  ایشان را ساختن شراب می داند. [9]
 
* نماز و عبادت
 
در اوصاف ایشان نماز و عبادت ذکر شده است که « وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا » [10] تصریحا به نماز و زکات اشاره می کند که ایشان از عابدان و زاهدان بوده اند و هیچ گاه شریعت را کنار نگذاشته اند.
 
تناقض گویی که مسیحیت دچار آن می باشد این است که چرا مسیحیان به شریعت عمل نمی کنند و باید به این سئوال جواب دهند که چطور بود که حضرت عیسی(ع) اعمال عبادی اش را انجام می داد، ولی مسیحیان از عیسی تبعیت نمی کنند؛ از منظر قرآن، ایشان شریعت داشته و خودش هم به شریعت عمل می کرده است و دیگران را هم دعوت به آن شریعت کرده است و از نظر اخلاقی هم ایشان بسیار انسان نیکوکاری بوده اند « وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یَجْعَلْنی جَبَّاراً شَقِیًّا » [11] خدا به من وصیت کرده است که به مادرم نیکی کنم  و جبار و شقی نباشم، برخلاف انجیل یوحنا که چهره ای پرخاشگر نسبت به مادر  از ایشان نشان می دهد در همان انجیل یوحنا در «داستان شراب» وقتی مادرش به او می گوید، شراب ندارم، عیسی می گوید: « ای زن مرا با تو چکار است» [12] و یک حالت پرخاشگری دارد بر خلاف قرآن که او را نسبت به مادر بسیار نیکو کار می شمارد و همچنین چهره عیسی در قرآن به عنوان شخصی مبارک مطرح می شود که « وَ جَعَلَنی مُبارَکا » [13] و انسانی صالح معرفی می گردد « وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ » [14] و اینها همه نشان می دهد که اسلام چه چهره عالی از مسیح معرفی می کند و اناجیل سعی می کنند که عیسی را از آن مقام بلند بکاهند.
 
* مناظره حضرت رضا (ع) با دانشمند مسیحی
 
مسیحیت، حضرت عیسی را به عنوان پسر یکی از اقانیم سه گانه [15] معرفی می کنند و در مناظره ای که امام رضا (ع) با یکی از مسیحیان داشتند، حضرت خطاب به ایشان می گویند که حضرت عیسی اشکال بزرگی داشت و آن هم این بود که اصلا عبادت نمی کرد. آن عالم مسیحی ناراحت می شود و می گوید: «خیر ایشان شب و روز نماز می خواند» و بر صحبت خود نیز خیلی تاکید می کند در این وقت حضرت می فرمایند این مطلب که ایشان اهل عبادت بوده اند دلیل بر این مطلب است که ایشان خدا نیست و بنده خدا بوده اند.[16] و این همه تاکید در اناجیل بر عبادت کردن ایشان دلیل بر همین مطلب است و قرآن هم او را به عنوان یک پیامبر معرفی می کند [17]
 
* تعالیم مسیح
 
قرآن بر دو نکته تاکید می کند یکی اینکه حضرت عیسی تایید کننده تورات بوده است « مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ »؛ و این مطلب در اناجیل هم آمده است که «من نیامده ام که تورات را نسخ کنم بلکه آمده ا م آن را کامل کنم». حضرت عیسی (ع) خود شریعت داشته و تکمیل کننده شریعت موسی بوده است و در ادامه همین آیه جنبه بشیر بودن ایشان را مطرح می کند که بشارت دهنده به رسالت حضرت محمد (ص) است « وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ » [18] در اناجیل، نکته دوم را نگفته اند مگر  انجیل «برنابا» که بشارت دادن را آورده است و مسیحیان آن انجیل را قبول دارند.
 
* سرنوشت مسیح:
 
 در مورد سرنوشت مسیح همه اناجیل، گزارش تقریبا واحدی دارند که بر اساس آن؛ بزرگان معبد سلیمان جمع شدند و توطئه ای چیدند و حضرت را دستگیر کردند و تحویل حاکم رومی دادند و حاکم رومی هم ابتدا نمی خواست ایشان را اعدام کند و در آخر تحت فشار یهودیان ایشان را به مکان اعدام مجرمین بردند و در کنار دو نفر دیگر ایشان را به صلیب کشیدند، حضرت هم در آنجا جان داد و ایشان را در قبری گذاشتند و بعد از مدتی دیدند در قبر نیست و از میان مردگان بر خواسته است و به آسمان رفته است ؛ ولی قرآن این مطلب را قبول ندارد[19]و تصریح می کند که حضرت مسیح زنده است و او را به صلیب نکشیده اند، بلکه فردی را اشتباهی که مجرم هم بود به صلیب کشیدند. در برخی متون دیگر اسلامی آمده است که آن حضرت هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) به زمین بازخواهند گشت.
 
* حوارییون:
 
حوارییون، استمرار دهندگان نهضت مسیح هستند و در اناجیل اربعة در بخش «اعمال رسولان» به حوارییون پرداخته است.
 
 قرآن حواریون را انسانهایی پاکیزه، مومن و خوش قلب معرفی می کند [20] و چهره وجیهی از ایشان بیان می کند و وصی حضرت عیسی هم از بین آنها بوده اند، اما در اناجیل اینگونه نیست بلکه چهره های نامناسب و زشتی از آنان معرفی می کند که ایشان افرادی کم فهم و سست دل و بی ایمان بوده اند و خیلی در اجتماع تاثیر گذار نبوده اند [21] ؛ بر خلاف اسلام که ایشان را مومن و وارسته می داند.
 
 اناجیل اربعة چهره ای از مسیح معرفی می کند که هرچند گزارش کاملی هم نمی دهد ولی با وجود همه اینها آن چهره ای که اناجیل از ایشان ترسیم می کنند غیر از آن چهره ای است که مسیحیان به آن توجه دارند.
 
حضرت عیسی آمده بود تا قوانین شریعت و الهی  را اجرا بکند و نیامده بود تنها خودش و چند نفر را نجات بدهد، آن حضرت اهل کوشش و جهاد بودند ؛ در «لوقا» باب 12 آیه 49 تا 53  آمده است «من آمده ام تا آتشی در زمین بپا افروزم پس آن چه می خواهم الان در گرفته است» پس معلوم می شود که حضرت عیسی (ع) برای مبارزه آمده است و حتی یارانش را دعوت می کند تا شمشیر و ادوات جنگی تهیه کند تا بتواند مبارزه کنند و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته و آن را بخرد»  – لوقا باب 32 آیه 7 –
 
این که نسبت به مسیح می گویند: به سیاست کاری نداشته است اینگونه نبوده است بلکه مستقیما به پادشاه حمله می کند، مسیحیان می گویند که آن حضرت سکولار بود اصلاً اینگونه نیست، ایشان فردی سیاسی و مبارز و قوی بوده است و سیاست او عین دیانت او و دیانت او عین سیاست او بوده است.
 
----------------------------------------
[1] بیت اللحم یکی از شهرهای ایالت ناصره در فلسطین امروزی می باشد.
 
[2] مریم: 16
 
و در این کتاب از مریم یاد کن، آنگاه که از کسان خود، در مکانی شرقی به کناری شتافت.
 
[3] کریسمَس (به انگلیسی: Christmas) (به فرانسوی: Noël) روزی است که برپایه گاهشماری مسیحیان زادروز عیسی دانسته می شود و بزرگترین جشن مسیحیان جهان می باشد. مسیحیان این روز را با آیینهای ویژه برگزار می کنند. برای نمونه درخت کریسمس را می آرایند و شخصیتی به نام بابانوئل در این روز پیشکشهایی به مردم می دهد. بیشتر مسیحیان این جشن را در ?? دسامبر برگزار می کنند.
 
سرچشمه این جشن را در مهرپرستی - که کیش رومیان پیش از گرویدن به مسیحیت بود- می دانند.
 
منبع : محمد بهشتی؛فرهنگ صبا / ویکی پدیای انگلیسی،نسخه ?? دسامبر ????
 
[4] مریم آیات 27-32
 
(مریم) در حالی که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد; گفتند:) «ای مریم! کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! (27)ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود، و نه مادرت زن بد کارها (28)(مریم) به او اشاره کرد; گفتند:) «?گونه با کودکی که در گاهواره است سخن،) بگوییم؟!» (29)(ناگهان عیسی زبان به سخن،) گشود و) گفت: «من بنده خدایم; او کتاب (آسمانی) به من داده; و مرا پیامبر!) قرار داده است! (30)و مرا - هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده; و تا زمانی که زنده ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! (31)و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده; و جبار و شقی قرار نداده است! (32)
 
[5] (3) آل عمران :  42
 
و [یاد کن ] هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است.»
 
[6] المائدة: 75
 
مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّی یُؤْفَکُونَ
 
مسیح، پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او [نیز] پیامبرانی آمده بودند؛ و مادرش زنی بسیار راستگو بود. هر دو غذا می خوردند. بنگر چگونه آیات [خود] را برای آنان توضیح می دهیم؛ سپس ببین چگونه [از حقیقت ] دور می افتند
 
[7] آل عمران: 45
 
[یاد کن ] هنگامی [را] که فرشتگان گفتند: «ای مریم، خداوند تو را به کلمه ای از جانب خود، که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده می دهد، در حالی که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.»
 
[8] المائدة: 110
 
 [یاد کن ] هنگامی را که خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنگاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی ] با مردم سخن گفتی؛ و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و آنگاه که به اذن من، از گِل، [چیزی ] به شکل پرنده می ساختی، پس در آن می دمیدی، و به اذن من پرنده ای می شد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می دادی؛ و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون می آوردی؛ و آنگاه که [آسیب ] بنی اسرائیل را -هنگامی که برای آنان حجّتهای آشکار آورده بودی- از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این [ها چیزی ] جز افسونی آشکار نیست.
 
[9] انجیل یوحنا باب دوم
 
 و در روز سیّم در قانای جلیل عروسی بود و مادر عیسی در آنجا بود و عیسی و شاگردانش را نیز به عروسی دعوت کردند و چون شراب تمام شد مادر عیسی بدو گفت شراب ندارندعیسی به وی گفت ای زن مرا با تو چه کار است ساعت من هنوز نرسیده است مادرش به نوکران گفت هر چه به شما گوید بکنید و در آنجا شش قدح سنگی بر حسب تطهیر یهود نهاده بودند که هر یک گنجایش دو یا سه کیل داشت عیسی بدیشان گفت قدحها را از آب پر کنید و آنها را لبریز کردندپس بدیشان گفت الآن بردارید و به نزد رئیس مجلس ببرید پس بردندو چون رئیس مجلس آن آب را که شراب گردیده بود بچشید و ندانست که از کجا است لیکن نوکرانی که آب را کشیده بودند می دانستند رئیس مجلس داماد را مخاطب ساخته بدو گفت هر کسی شراب خوب را اوّل می آورد و چون مست شدند بدتر از آن لیکن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتیو این ابتدای معجزاتیست که از عیسی در قانای جلیل صادر گشت و جلال خود را ظاهر کرد و شاگردانش به او ایمان آوردند
 
[10] مریم: 31
 
و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است،
 
[11] مریم: 32
 
[12] انجیل یوحنا باب دوم
 
[13] مریم: 31
 
[14] (6) الأنعام: 85
 
وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ (85)
 
[15] آشنایی با ادیان بزرگ حسین توفیقی؛ ص 150
 
 از آنجا که مسیحیان معتقدند روح القدس پیوسته کلیسا را ارشاد می کند،آنان از روی ایمان خود می گویند که فهمیدن راز تثلیث پیوسته به کمک پاپها،شوراها،اندیشمندان و عارفان،به رشد و پیشرفت خود ادامه خواهد داد.نخستین شوراهای کلیسایی اعلام کردند که خدا یکتا،ولی دارای سه اقنوم است.کلمه اقنوم از ریشه یونانی و به معنای راه وجود است.بر این اساس،اقانیم سه گانه سه راه یا سه حالت برای وجود خدا و عمل اوست.نویسندگان مسیحی عرب زبان برای رساندن مفهوم تثلیث،از واژه یونانی الاصل «اقنوم»و از کلمه«صفت»(به معنای مظهر)استفاده کرده اند. معادل لاتینی کلمه «اقنوم»(به معنای نقاب)است.
 
[16] مجموعه آثاراستادشهیدمطهری ج 5   119 
 
در مجلس مباحثه ای که مأمون برای علمای مذاهب و ادیان تشکیل داده بود و حضرت رضا(ع) نماینده مسلمانان بود، بین حضرت رضا و عالم مسیحی درباره الوهیّت یا عبودیّت عیسی(ع) بحث درگرفت. عالم مسیحی برای عیسی مقام الوهیت و فوق بشری قائل بود. حضرت رضا(ع) فرمود: «عیسی مسیح همه چیزش خوب بود جز یک چیز و آن این که بر خلاف سایر پیامبران به عبادت علاقه ای نداشت!» عالم مسیحی گفت: «از تو اینچنین سخن عجیب است، او از همه مردم عابدتر بود». همینکه حضرت رضا اعتراف عبادت عیسی را از عالم مسیحی گرفت، فرمود: «عیسی چه کسی را عبادت می کرد؟» آیا عبادت دلیل عبودیّت نیست؟ آیا عبودیّت دلیل عدم الوهیّت نیست؟
 
[17] مائدة: 75
 
مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل
 
[18] صف: 6
 
وَ إِذْ قالَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ (6)
 
(61) الصف: 6
 
 و هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: «ای فرزندان اسرائیل، من فرستاده خدا به سوی شما هستم. تورات را که پیش از من بوده تصدیق می کنم و به فرستاده ای که پس از من می آید و نام او «احمد» است بشارتگرم.» پس وقتی برای آنان دلایل روشن آورد، گفتند: «این سحری آشکار است.»
 
[19] نساء: 157
 
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً (157)
 
و گفته ایشان که: «ما مسیح، عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم»، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد؛ و کسانی که در باره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شده اند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروی می کنند، و یقیناً او را نکشتند.
 
[20] آل عمران: 52-53
 
فَلَمَّا أَحَسَّ عیسی مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52) رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ (53)
 
چون عیسی از آنان احساس کفر کرد، گفت: «یاران من در راه خدا چه کسانند؟» حواریون گفتند: «ما یاران [دین ] خداییم، به خدا ایمان آورده ایم؛ و گواه باش که ما تسلیم [او] هستیم. پروردگارا، به آنچه نازل کردی گرویدیم و فرستاده [ات ] را پیروی کردیم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس.
 
[21] - انجیل متی باب 20 آیه 17؛ لوقا باب 25 آیه 24




موضوع مطلب : مسیحیت, انجیل, کریسمس
چهارشنبه 89 دی 1 :: 10:59 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

واکنش شدید آیت الله مکارم شیرازی؛ اجازه نمی دهیم با مقدسات بازی کنند/ در حال حاضر باید در کشور آرامش وجود داشته باشد


آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به اظهارات یک مقام مسئول در خصوص فتوای مراجع در مورد موسیقی گفت: تمام فقها بر حرمت موسیقی لهوی اجماع دارند و اگر شرایط کشور خاص نبود، پاسخ این توهین زشت را می دادیم و هزینه آن را هم می پرداختیم.

منبع خبر: www.farsnews.com

صبح امروز در مسجد اعظم قم درس خارج فقه حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی برگزار شد.
 
آیت الله مکارم در ابتدای سخنان خود و پیش از آغاز رسمی درس، به اظهارات یک مقام مسئول به شدت واکنش نشان داد و گفت: چندی پیش از قول یک مقام مسئول در رسانه ها عنوان شده بود؛ «کسانی که با موسیقی مخالف هستند و می گویند حرام است، موسیقی را نمی فهمند!» ما منتظر تکذیب این مطلب سنگین بودیم که متأسفانه صورت نگرفت.
 
وی ادامه داد: این سخن بسیار سنگین است، چرا که تمام فقها بر حرمت موسیقی لهوی اجماع دارند. همچنین از روایات ائمه اطهار(ع) نیز اینگونه بر می آید. امام خمینی(ره) نیز با صراحت قائل به این حرمت هستند.
 
آیت الله مکارم با تأکید بر این که این گفتار ناصواب، توهین زشتی به علما، امام راحل، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است، گفت: معنی حرف این آقا این است که همه فقها و امام راحل، نمی فهمند و العیاذ بالله، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) هم نمی فهمند! در واقع به همه این بزرگوران توهین شده است.
 
این مرجع تقلید شیعیان با تأکید بر شرایط خاص کشور و لزوم حفظ آرامش آن افزود: امروز با توجه به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، کشور نیازمند آرامش است و اگر شرایط خاص نبود؛ ما به وظیفه خود عمل کرده و طور دیگری با این مسأله برخورد می کردیم و هزینه آن را هم می پرداختیم.
 
وی بیان عدم حرمت موسیقی از سوی این مقام مسئول را توهین بزرگی به علما قلمداد کرد و گفت: این تعبیر، تعبیری بسیار زشت و زننده و توهین به همه علما و توهین به امام(ره) است و هر کس که باشد؛ ما نمی توانیم ساکت بنشینیم و ببینیم با مقدسات اسلامی در جمهوری اسلامی ایران بازی شود.
 
این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: اکنون به خاطر شرایط حساس کشور به همین میزان قناعت می کنیم، اما اگر فرصت مناسب پیدا شود؛ پاسخ مناسب را به این گونه افراد خواهیم داد. آیت الله مکارم شیرازی در پایان سخنان خود با بیان اینکه معنا ندارد هر کسی که مسئولیت دارد؛ هر چه خواست بگوید، خاطرنشان کرد: امیدواریم خداوند همه دشمنان اسلام را اگر قابل هدایت نیستند، خوار و ذلیل کند.

 




موضوع مطلب : مکارم, موسیقی, حرمت
چهارشنبه 89 دی 1 :: 10:54 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

پاسخ آیت الله جوادی آملی به یک سؤال؛ آیا امام حسین با علم به شهادت به کربلا رفت؟


حضرت آیت الله جوادی آملی به پرسشی در خصوص این که؛ اگر امام حسین(ع) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) دارد را چگونه باید توجیه کرد؟ پاسخ گفتند.

منبع خبر: www.porsojoo.com

پاسخ حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص علم امام حسین(ع) به شهادت آن حضرت در کربلا به شرح ذیل است.
 
پاسخ: الف: گاهی شرایط به گونه ای است که آدمی، بناچار برای رسیدن به مقصد و مقصود خویش، هر کاری انجام می دهد؛ حتی اگر بداند به مرگ او می انجامد. رزمندگان اسلام که در دوران دفاع مقدس، برای عبور از میدان مین، بر هم سبقت می گرفتند، می دانستند سرانجام داوطلب شدن و سبقت گرفتن برای رفتن به میدان مین، شهادت آنان است، لیکن چون می دانستند برای دفاع از نظام اسلامی، چاره ای جز این نیست، پا در این میدان بی بازگشت می گذاشتند.
 
حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا نیز از این قبیل بود؛ زیرا انحراف در حکومت اسلامی به جایی رسیده بود که اگر قیام عارفانه آن حضرت و یاران باوفایش نبود، اسلام به پایان رسیده بود: «و علی الإسلام السّلام إذ قد بلیت الأمّة براع مثل یزید» و این انحراف، جز با شهادت امام حسین(علیه السلام) قابل اصلاح نبود.
 
* انواع علم ائمه اطهار(ع)
 
ب: پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از دو علم برخوردارند: علومی که از راههای عادی به دست می آید و علومی که از راههای غیر عادی و غیر متعارف به دست می آید. با توجه به اینکه دنیا نشئه تکلیف است و آن پیشوایان نور نیز همانند سایر مردم، مکلّف به تکالیف الهی بودند، مکلّف به استفاده از علوم غیر عادی نبودند و تنها باید طبق علم عادی رفتار می کردند. البته در مواردی که خداوند به آنها اجازه می داد، از علوم غیر عادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت یا دعوا استفاده می کردند. پس استفاده از علوم غیر عادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان. چون آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی، معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، هرگز در استفاده از علوم غیر عادی، از امر خداوند سرپیچی نمی کردند. حتی در قضا نیز مأمور بودند که به علم عادی عمل کنند. به همین سبب، پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود:
 
هرگز به قضای من مغرور نشوید و نگویید چون پیغمبر در این نزاع به نفع ما داوری کرد، پس حق با ماست؛ زیرا من نیز در بین شما با شهادت و قسم حکم می کنم؛ درحالی که برخی از شما در اقامه دلیلِ مَحکمه پسند، قوی تر و خوش بیان تر از طرف مقابل خود است. پس هر کسی که من به نفع او حکم کردم، ولی حق با طرف مقابل بود، بداند که قضای من چیزی را تغییر نمی دهد، بلکه او قطعه ای آتش را به خانه خود خواهد برد: «إنما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان و بعضکم ألحن بحجته من بعض، فأیّما رجل قطعتُ له من مال أخیه شیئاً فإنما قطعتُ له به قطعة من النار». [1]
 
بنابراین، آگاهی ائمه(علیهم السلام) از سرنوشت غیبی خودشان تکلیف آور نبود. از این جهت از آن علم استفاده نمی کردند؛ مگر در مواردی خاص که از سوی خداوند متعال مأمور استفاده از آن می شدند؛ وگرنه معیار تکلیف، علم عادی بود، نه علم غیر عادی. از این رو، اگر از راههای عادی، به نقشه دشمن پی می بردند و شرایطشان همانند شرایط امام حسین(علیه السلام) نمی بود، حتماً برای خنثی کردن آن، اقدام می کردند. [2]
 
ج. ابو بصیر از امام(صلّی الله علیه وآله وسلّم)ادق(علیه السلام) نقل کرده است:
 
هر امامی که نداند به چه مصیبتی گرفتار خواهد شد و چه بر سر او خواهد آمد، چنین کسی، اساساً حجّت خدا بر خلق او نیست: «أیّ إمام لا یعلم ما یصیبه و إلی ما یصیر فلیس ذلک بحجة لله علی خلقه». [3]
 
در برخی روایات آمده است:
 
امام معصوم(علیه السلام) به جزئیات آنچه بر سر او خواهد آمد، آگاهی دارد و این آگاهی را از صحیفه ای که در اختیار او قرار می گیرد، کسب می کند و آنگاه که مأموریت های ذکر شده در آن صحیفه به پایان می رسد، می فهمد که عمر او نیز به پایان رسیده است: «… إن لکلّ واحدٍ منّا صحیفة فیها ما یحتاج إلیه أن یعمل به فی مدّته فإذا انقضی مافیها ممّا أُمر به عرف أنّ أجله قد حضر… ». [4]
 
ماموریت های خداوند به اهل بیت قبل از وفات پیامبر
 
از امام صادق(علیه السلام) رسیده است:
 
قبل از وفات رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) خدای عزّ و جلّ کتابی را که با مهرهایی از طلا مهر شده بود، بر آن حضرت نازل کرد و گفت: ای محمد! این وصیّت تو به نجبای از اهل بیت توست. پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) از جبرئیل پرسید: نجبای من چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: علی بن بی طالب و فرزندان او(علیهم السلام). پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) آن کتاب را به امیرمؤمنان(علیه السلام) داد و به او فرمود یک مهر آن را باز کند و به آنچه در آن است، عمل کند. امیرمؤمنان(علیه السلام) چنین کرد و سپس آن را به فرزند خود، امام حسن(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مُهری به محتوای آنچه در آن بود، عمل کرد. آنگاه آن را به امام حسین(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن آمده است: همراه با گروه خود، برای شهید شدن خارج شو که بدون تو شهادت نصیب آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به علی بن الحسین(علیهماالسلام) داد. آن حضرت باگشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن نوشته شده: سکوت اختیار کن، در منزل خود بنشین و به عبادت پروردگارت بپرداز تا مرگت فرا رسد. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به فرزند خود محمدبن علی(علیهماالسلام) سپرد. آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأموریت پیدا کرد: به مردم حدیث بگو و فتوا بده و از کسی جز خدای عزّوجلّ نترس؛ زیرا کسی توان آسیب رساندن به تو را ندارد. او نیز چنین کرد و سرانجام کار خود را به فرزندش جعفر بن محمّد(علیهماالسلام) سپرد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأمور شد: به مردم حدیث بگو، فتوا بده و علوم اهل بیت(علیهم السلام) را منتشر کن. پدران صالح خود را تصدیق کن و از کسی جز خدای عزّ و جلّ هراسان مباش؛ زیرا تو در پناه و امان هستی. او نیز چنین کرد و آن را به فرزند خود، موسی بن جعفر(علیهماالسلام) سپرد. در اینجا امام(علیه السلام) بدون اینکه به شرح وظایف امام کاظم و ائمه بعدی(علیهم السلام) که هنوز زمان امامتشان فرا نرسیده بود اشاره کند، فرمود: موسی بن جعفر(علیهماالسلام) آن را به امام بعد از خود می سپارد و او نیز… تا آنکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند. [5]
 
[1] تهذیب الأحکام، ج
?، ص???، ح???

[2] همچنین در این باره ر.ک: ج
? همین کتاب، ص???

[3] کافی، ج
?، ص???

[4] کافی، ج
?، ص???
، باب أن الأئمة(علیهم السلام) لم یفعلوا شیئاً و لا یفعلون إلاّ بعهد من الله عزّوجلّ و أمر منه لا یتجاوزونه.
[5] کافی، ج
?، ص???

 




موضوع مطلب : جوادی املی, امام حسین, علم امام, کربلا, عاشورا
چهارشنبه 89 دی 1 :: 10:46 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

اشکال آیت الله وحید خراسانی به اعتقادات مسیحیت


حضرت آیت الله وحید خراسانی گفت: از نظر عقلی روشن است که هر فطرتی در هر انسانی از جهل گریزان و به علم مشتاق است.

منبع خبر: rasanews.ir


آیت الله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید صبح امروز در درس تفسیر خود که هر هفته چهارشنبه ها در مسجد اعظم قم برگزار می شود با اشاره به فرازهایی از تورات و انجیل فعلی گفت: مسیحیت و یهودیت چاره ای ندارند جز اینکه به آن چه که در این کتب است ایمان داشته باشند.
 
وی تصریح کرد: به حکم انجیل هر آنچه در کتاب تورات، کلمه به کلمه و حرف به حرف وجود دارد مورد امضای مسیح انجیل است و آنچه در انجیل است نیز اینگونه است.
 
این مرجع تقلید ادامه داد: در تورات است که خدا از خلقت انسان پشیمان شد، پشیمانی نتیجه جهل است، ندامت در موردی است که سائل عاقبت کار را نداند و کاری کند که امید و غرض او نقض شود در این جا مفهوم ندامت و پشیمانی مصداق پنقص اعضای بدن نقص پوست است اما جهل، نقص مغز و لُب و حقیقت است.
 
آیت الله وحید خراسانی ادامه داد: این نکته از نظر عقلی روشن است که هر فطرتی در هر انسانی از جهل گریزان و به علم مشتاق است، شخص جاهل در عین حال که می داند جاهل است اما اگر به او جاهل بگویند متاثر می شود، این فطرت بشریت است.
 
این مرجع تقلید تاکید کرد: آن خدایی که انسان را خلق کرده و مفطور کرده این خلق را بر طلب علم و گریز از جهل، حال خود او بشود جاهل ؟ پاپ اگر عرضه دارد جواب این کلمات را بدهد.
 
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: با این مقدمات از تورات و انجیل خدا می شود جاهل، این است ذلالت تمام ممالک متمدن روی زمین، هر کس در آیین یهود و نصارا است نتیجه اعتقاد او این است.
 
آیت الله وحید خراسانی تصریح کرد: پاپ در منجلاب کفر، جهل و شرک غوطه ور است و تمام آنها نیز در این چاله دست و پا می زنند، این متن تورات و این هم ما یترتب علیه.یدا می کند، وقتی جاهل شد قهرا می شود ناقص.
 
آیت الله وحید خراسانی افزود: نقص هم مراتبی دارد یک بار نقص عضو است و یکبار هم نقص در علم.
 
وی بیان داشت:




موضوع مطلب : وحید خراسانی, مسیحیت
چهارشنبه 89 دی 1 :: 5:47 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی


به گزارش شیعه آنلاین به نقل از شبکه خبر دانشجو، دانشجوی دختر اهل سنت یکی از مراکز آموزش عالی در استان لرستان تحت تاثیر کرسی‌های آزاد‌اندیشی شیعه شد.

دانشجوی دختر سنی مذهب یکی از مراکز آموزش عالی در استان لرستان پس از حضور در سلسله مباحث مذهبی که در مقالات کرسی‌های آزاد اندیشی در خوابگاه این مرکز برگزار شد، گرویدن به مذهب شیعه را پذیرفت.

این گزارش حاکی است، این دانشجو در حضور دانشجویان بسیجی بر ولایت حضرت علی(ع) شهادت داد و شیعه شد
.



موضوع مطلب : سنی شیعه شد
<   1   2   3   4