سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
یکشنبه 89 دی 19 :: 11:1 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

پاسخ آیت الله سبحانی به یک سؤال؛ چگونه بر پیامبر(ص) صلوات بفرستیم؟


کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم، محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم از مباحثی است که علاوه بر بیان نحوه آن در متون دینی، مورد تأکید نیز قرار گرفته و ثواب و اجر بسیاری بر آن مترتب گشته است، هر چند در نحوه فرستادن صلوات بین شیعیان واهل سنت اختلاف وجود دارد ولی اصل آن مسلّم و مأجور است.
منبع خبر: www.hawzahnews.com


آنچه می خوانید نوشتاری از حضرت آیت الله سبحانی پیرامون نحوه صحیح فرستادن صلوات است که از متون دینی به ویژه منابع اهل سنت در این خصوص بیان شده است.
 
فرستادن درود بر والاترین انسان ها، عملی خدا پسندانه است که خداوند، خود بر این کار سبقت گرفته و فرشتگان و مؤمنان را فرمان داده است که بر او درود بفرستند؛ چنان که می فرماید:
 
«إِنَّ اللّهَ وَملائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَبِیّ یا أَیُّها الّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً». [1]
 
«خدا و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود می فرستند. ای کسانی که ایمان آوردید بر او صلوات و سلام بفرستید».
 
ذکر صلوات در هر زمان و در تمام حالات، امری مستحب است و آیه مبارکه بدون آن که زمان و مکان خاصی برای آن تعیین کند، به آن فرمان می دهد، به خصوص زمانی که انسان به هنگام اذان و یا خواندن قرآن نام او را بشنود یا بر زبانش جاری گردد.
 
کیفیت صلوات بر پیامبر(ص)، در حدیث عبدالرحمان بن ابی لیلی، از کعب بن عجزه، از نبی مکرَّم اسلام وارد و در صحیح ترین کتب حدیثی از نظر اهل سنت نقل شده است که به ترجمة بخشی از آن می پردازیم:
 
کعب بن عجزه خطاب به عبدالرحمان گفت: آماده ای حدیثی را که از پیامبر(ص) شنیده ام به عنوان هدیه ای به تو اهدا کنم؟
 
عبدالرحمان: حاضر و آماده ام.
 
کعب بن عجزه گفت: به پیامبر(ص) عرض کردیم، بر شما اهل بیت(ص) چگونه درود بفرستیم، در حالی که از کیفیت دادن سلام آگاهیم.
 
پیامبر اسلام(ص): بگویید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَعَلی آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّیْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَعَلی آلِ إِبْراهیمَ إِنَّکَ حَمیدٌ مَجِیدٌ، اللّهُمَّ بارِکْ عَلی مُحَمَّد وَعَلی آلِ مُحَمَّد کَما بارَکْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَآلِ إِبْراهیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ». [2]
 
از این بیان روشن می شود که در موقع فرستادن صلوات، باید آل محمد را نیز ذکر کنیم تا صلوات کامل شود و این که عده ای امروزه در سخنرانی ها و نوشته ها، تنها بر پیامبر (ص) درود می فرستند و می گویند: «صلّی اللّه علیه وسلم»، کاملاً بر خلاف دستور رسول خدا (ص) است.
 
ابن حجر هیثمی (899 974) از پیامبر (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
 
پیامبر (ص) فرمود: «برای من درود مقطوع و بریده نفرستید، عرض شد مقصود شما چیست؟ فرمود: نگویید: «اللهمّ صلّ علی محمّد»، وسکوت کنید، بلکه لازم است بگویید: اللّهمّ صلّ علی محمّد وعلی آل محمّد.» [3]
 
از این رو صلوات شیعه، صلوات کامل و با روایت صحیح بخاری که اصح کتب حدیثی اهل سنت مطابق است.
 
البته شایسته است که پس از ذکر صلوات، جمله «کَما صَلَّیْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَآلِ إِبْراهیم» گفته شود، ولی گاهی به جهت اختصار این جمله ترک می شود، چنان که خود پیامبر(ص) در روایت دوم به آن بسنده کرد.
 
گذشته از این، می توان گفت جمله «کَما صَلَّیْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَآلِ إِبْراهیم» جزء صلوات نیست، بلکه تعبیری است برای تعلیم آن؛ یعنی همان طور که بر ابراهیم و آل او صلوات می فرستید بر محمّد و آل او نیز صلوات بفرستید، و این دو را از هم جدا نسازید و شگفت آن که در صحیحین و دیگر کتاب ها، نامی از صحابه به میان نیامده، در صورتی که اهل سنت به هنگام فرستادن درود کامل، صحابه را بر آل، عطف می کنند و می گویند: «وعلی آله وصحبه».
 
..............................
 
[1] .  احزاب/56
[2] .  صحیح بخاری:4/118، کتاب بدء الخلق، و ج6/27 ، باب تفسیر سوره احزاب، و ج7/157، کتاب الاموات
[3] .  الصواعق المحرقه، 146.




موضوع مطلب : صلوات, علم کلام, سبحانی
شنبه 89 دی 18 :: 12:49 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

حتما شنیدید که پسر کوچیکه شاه خودکشی کرده و سایت رسمی پهلوی آنرا اعلام کرده فکر کنم سال 80 هم خواهرشون لیلا خودکشی کرد.

 

 

روایت کیهان از خودکشی پهلوی ها
به گزارش آتی نیوز در ستون گفت و شنود امروز کیهان آمده است:

گفت: علیرضا پهلوی فرزند سوم شاه معدوم در خانه شخصی خود در بوستون آمریکا خودکشی کرد.
گفتم: خواهرش لیلا هم چند سال قبل در لندن خودکشی کرده بود.
گفت: شایع شده بود که رضا پهلوی لیلا را به خاطر بالا کشیدن ثروتش کشته است و بعید نیست علیرضا هم به همین سرنوشت دچار شده باشد.
گفتم: معلوم است که این خاندان به اعضای خانواده خود هم رحم نمی کنند!
گفت: رضا ربع پهلوی و مادرش در اطلاعیه ای اعلام کرده اند که علیرضا از شکست جنبش سبز!! در ایران به شدت دچار استرس شده بود و غیرتش اجازه نداد به زندگی ادامه دهد و خودکشی کرد!
گفتم: یعنی سران فتنه و آقا رضا ربع پهلوی غیرت ندارند که هنوز خودکشی نکرده اند؟!
گفت: البته آقا رضا ربع پهلوی گفته است «من در یک تقاطع بزرگ میرحسین موسوی را یافتم و با یکدیگر همراه شدیم و به جنبش سبز امید بستیم»!
گفتم: این حرف ربع پهلوی را به خاطر داشته باش تا فردا که نوبت خودکشی او فرا رسید، موسوی جر نزند و از ادامه همراهی و همکاری با ربع پهلوی طفره نرود.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: از مکتب داری به نام «مزید» پرسیدند نظرت درباره «یزید» چیست؟ گفت؛ لعن او روا نیست چون اهل قبله بوده است! این ماجرا برای عالمی بازگو کردند که «مزید» چنین گفته است تو چه می گویی؟ جواب داد ؛ هزار لعنت بر «یزید» و هزار دیگر بر آن «مزید»!

 

نظر من

مگه در امریکا نیستند مگه از منو تو(بطور نسبی) بیشتر طرفدار نداشتند مگه در رفاه و پول نبودند. چی شد. چرا احساس پوچی و خستگی از زندگی بهشون دست داد؟ اینجاست که باید گفت آرامش واقعی پول وقدرت نیست بلکه الا بذکر الله تطمئن القلوب است.

ذکر مصادیق متعددی دارد مثل پیامبر و معصومین  قرآن  اذکار لفظی شایدمرگ و قیامت هم باشه البته به عنوان لازمه یاد خدا.

پس بیاییم دنیا را مزرعه آخرت ببینیم نه دنیا را ذاتا بد بدونیم اما ذاتا خوب نیست بلکه تبعی و ابزاری خوبه




موضوع مطلب : خودکشی, پهلوی, ذکر
جمعه 89 دی 17 :: 1:32 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

تیتر خبر : زن رقاصی که در مشهد توبه کرد + عکس


تاریخ درج :  1389/10/12


تعداد نمایش : 4569

 یک خانم از کشور آذربایجان بعد از زیارت حرم امام رضا (ع) در مشهد مقدس مسیر زندگی خود را کاملا تغییر داد.


    
"فاطمه فتحعلی اوا" خانمی که حرفه  اصلی او رقاصی بوده و پس از بازگشت از مشهد مقدس و زیارت امام  رضا (ع) در مورد

تصمیمش به کشورش گفت: من نزدیک تر شدن به خدا را درک می کنم لازمه این کار ترک حرفه ام است و من تصمیم قاطع و

راسخ خود را در این باره اتخاذ کرده ام.

http://pardad.ir/_%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B0%D8%A7%D8%A8_69.aspx

گردآوری::گروه سرگرمی پرداد
منبع:: mehrnews.com




موضوع مطلب : زن رقاصه, اسلام, امام رضا
جمعه 89 دی 17 :: 12:44 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

زنگ خطری جدی؛ فعالیت بیش از 4500 فرقه نو ظهور در جهان


محققان و پژوهش حوزوی گفت: بیش از 4 هزار و 500 فرقه نو ظهور در جهان وجود دارد.
منبع خبر: www.hawzahnews.com


حجت الاسلام محرابی در نشست جریان شناسی عرفان های نوظهور در ایران و عرصه بین الملل که در مجتمع آموزش عالی فقه قم(حجتیه) برگزار شد، خاطرنشان کرد: عرفان های کاذب که از سوی کشورهای غربی، برای مقابله با اسلام رواج یافت، به اندازه ای رشد کرد که خود غرب نیز احساس خطر می کند.
 
* هدف غرب از ترویج عرفان های کاذب
 
وی ادامه داد: دولت های غربی پس از ناتوانی در نابودی این عرفان ها، از آنجایی که این فرقه ها، در ایجاد اختلاف در جامعه، تأثیر زیادی داشتند، تلاش کرد که آنها را برای پیشبرد منافع نامشروع خود در کشورهای اسلامی رواج دهد.
 
این استاد حوزه درباره پیدایش عرفان های کاذب در جهان گفت: پس از جنگ جهانی دوم، به دلیل خلاءهای فرهنگی جامعه، مکاتب مختلف از این فرصت استفاده کرده و عقاید خود را در میان مردم رواج دادند و عده ای را به سوی خود جذب کردند.
 
وی ادامه داد: با توجه به این که تمامی این فرقه ها مدعی متافیزیک و ماوراءطبیعت هستند و همه ادعا می کنند که دست در غیب دارند، از این رو به این فرقه ها، عرفان گفته می شود!
 
حجت الاسلام محرابی خاطرنشان کرد: شریعت ستیزی، تناسخ گرایی، عقل ستیزی و... از دیگر ویژگی های این عرفان های کاذب است.
 
* خطری برای جهان
 
وی با اشاره به وجود بیش از 4500 فرقه نوظهور در جهان، خاطرنشان کرد: در این میان، عرفان های هندی، امریکایی، چینی، مسیحی و یهود، از جمله مهم ترین جریان عرفان های کاذب هستند که هر کدام زیرمجموعه های فراوانی دارند.
 
این محقق و پژوهشگر حوزوی تاکید کرد: گسترش عرفان های کاذب، نتیجه تلاش غرب برای از بین بردن دین بود.




موضوع مطلب : عرفان, نوظهور
چهارشنبه 89 دی 15 :: 11:21 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

بیانات زیبای آقای قرائتی در باره حجاب

  

این مطالب را از سایت                          گرفتم     

  http://sabznews02.parsiblog.com/1899962.htm 

 

ساز شیطان

 

ساز شیطان

 

شما جنس مرغوب را در کادو می پیچید، روی تلویزیون پارچه می اندازید،

 

کتاب قیمتی را جلد می کنید، طلا و جواهرات را ساده در دسترس قرار نمی دهید.

 

بنابر این جلد وحجاب نشانه ارزش است.

 

خداوند برای چشم که ظریف است و خطرات آنرا تهدید می کند،

 

حجاب قرار داده حجاب باعث تمرکز فکر مردان که بخش عمده تولید جامعه به دست آنان است می گردد.

 

در کشورهایی که بی حجاب است نظام خانواده از هم گسسته و آمار طلاق غوغا می کند.

 

اسلام به خاطر حفظ حیا، کرامت و جلال ، جلوگیری از تشتّت و هوسبازی و گسستن نظام خانواده حجاب را واجب فرموده.

 

باید دانست که حجاب مانع تولید نیست ، بزرگترین صادرات ایران بعد از نفت ، قالی است که تولیدش به دست زنان با حجاب است.

 

حجاب مانع تحصیل نیست صدها هزار دانشمند زن در کشور اسلامی ایران شاهد این ادعّاست حجاب آرم جمهوری اسلامی ایران است.

 

دنیا انقلاب اسلامی ایران را باحجاب بانوان می شناسد و ابرقدرتها از این نشانه پرارزش انقلاب آنقدر هراس دارند که چند دختر مسلمان را با پوشش اسلامی بر سر درس تحمل نمی کنند.

 


 

 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10314/B/13890728_1710314.jpg

 

از سلسله بیانات آقای قرائتی در باره با حجاب

 




موضوع مطلب : حجاب, قرائتی
چهارشنبه 89 دی 15 :: 10:50 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

 

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی به اعتراض علمای مصر


آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر اینکه مسائل و رویدادهای تاریخی را نمی شود فراموش کرد، گفت: شماری از علمای اهل تسنن از برخی برنامه های صدا و سیما تلقی اهانت به صحابه پیامبر(ص) کرده اند که این امر نادرست است.
منبع خبر: www.rasanews.ir


حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی امروز در آغاز درس خارج فقه خود با اشاره به واکنش برخی از علمای اهل تسنن نسبت به برخی از برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ابراز داشت: جمعی از علمای مصر و برادران اهل سنت جنوب کشور، برخی از برنامه های تاریخی که از صدا و سیما پخش می شود را اهانت به صحابه پیامبر قلمداد کرد ه اند.
 
این مرجع تقلید بیان داشت: این ها باید توجه داشته باشند اهانت یک مساله است و روایت تاریخ مساله ای دیگر و این دو با هم تفاوت اساسی دارند.
 
آیت الله مکارم شیرازی ابراز داشت: آیا کسی شک دارد که در تاریخ اسلام جنگی به نام جمل واقع شده است، آیا کسی شک دارد که طلحه و زبیر بیعت امامشان را شکستند، آیا کسی شک دارد که شمار زیادی از مسلمانان خونشان در جنگ جمل ریخته شد اینها روایت تاریخ و قضاوت آن با خود مردم است.
 
وی در ادامه این بحث افزود: آیا کسی شک دارد که در اسلام جنگی به نام صفین واقع شد؟ کسی شک دارد بعضی از صحابه با امام زمان خود بیعت نکرد و به جنگ با او برخاستند و گروه زیادی کشته شدند، آیا شما می گویید که تاریخ را نقل نکنید؟
 
مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم تاکید کرد: نباید چشم را بر تاریخ بست، تحقیر مساله ای است و تحقیق مساله ای دیگر و هیچ گاه نباید بین این دو خلط کرد.
 
آیت الله مکارم شیرازی اضافه کرد: این برادران خوب است توجه کنند مسائل تاریخی را نمی شود فراموش کرد، تمام کتب تاریخی اسلام از این حکایات پر است حتی در کتب تاریخی اهل سنت نیز این مساله درباره طلحه و زبیر و عبدالله بن زبیر وجود دارد.
 
وی ادامه داد: اگر تاریخ را آن گونه که هست بررسی کنیم بسیاری از حقایق و مطالب روشن می شود.
 
این مرجع تقلید افزود: در طول تاریخ اسلام عده ای از صحابه در مسیر پیامبر باقی ماندند و عده ای هم در این مسیر باقی نماندند، اگر ما بدون تعصب با قضایا و رویدادهای تاریخی برخورد کنیم تکلیف ما روشن می شود، این مسائل شرح واقعه است و به هیچ وجه اهانت نیست.
 
آیت الله مکارم شیرازی در ادامه با اشاره به روایتی، طعنه زدن نسبت به شخص مسلمان را امری مذموم دانست و گفت: اگر فرد مومن کوچکترین اهانتی نسبت به مسلمان دیگری انجام دهد و یا بدون دلیل به او نسبت کفر و ارتداد بدهد این شخص از اخوت اسلامی خارج می شود.
 
وی افزود: جمعی از وهابیون سلفی تا کسی پایش را جلو و عقب می گذارد نسبت شرک و ارتداد به او می دهند که با توجه به این حدیث خودشان مرتد و کافر به حساب می آیند.
 
این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه پیامبر(ص) تکفیر مسلمانان را جایز نمی دانند ابراز داشت: نباید نسبت بد درباره کسی داشت البته مساله صحت اعمال و قبول آن موضوع دیگری است.
 
گفتنی است، به تازگی برخی از علمای اهل تسنن سریال مختارنامه را حاوی اهانت به صحابه پیامبر قلمداد کرده بودند.




موضوع مطلب : مکارم شیرازی, مختارنامه, وهابیت
سه شنبه 89 دی 14 :: 10:23 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی
مطالب زیر کاملا تایید نمی شود فکر کنید

همه چیز در مورد جن ها

?- جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.


?- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف ? دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.


?- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.


?- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.


?-جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.


?- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود ???? سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.


?- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.
?- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.


?- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.


??- جن در شرایطی قادر به تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند.


??- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیا الله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند .


??- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم ؛خواندن و آویختن ? آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . و بسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟


??- جن ها ؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند ؛بیشتربه خوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.


??- اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کسانی که انچه که نمی بینند را باور ندارند . اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند. این تیپ آدمها از ? سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف می کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش . و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرین کاری می کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند.
جن برای انسان ؛ از انسان خطرناک تر نیست . همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ?? میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است.


??- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم . ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و ...... فراریند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اینکه ؛به عقیده من: با تمام این اوصاف ؛تفاوت اساسی با ما ندارند زیرا که : آنها هم رنج می کشند.

منبع : راد اس ام اس




موضوع مطلب : جن
سه شنبه 89 دی 14 :: 9:53 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

مَثَل خستگى ناپذیرى ; میرزاى تبریزى‏قدس سره و استفاده از تعطیلات درسى  فاضل محترم حجت الاسلام سید محمد صادق طباطبائى شیرازى مى‏نویسد: مرحوم میرزاى تبریزى‏قدس سره از نوادر فقاهت در دوران کنونى بودند و در وصیت نامه‏شان فرمودند: من چهل سال است که معناى تعطیلات را نفهمیده‏ام آیا حوزه نجف و قم در زمان ایشان تعطیلات نداشته است مسلماً حوزه در زمان ایشان تعطیل بوده لکن خود آن بزرگوار در ایام تعطیلات به سایر کارهاى علمى مشغول بودند و یادمان نرود علاوه بر تحصیل از جمله فضلاى نجف که تبلیغ مى‏رفتند آن بزرگوار بود که سالیانى در مناطق بشیر، تسعین، طوز خرماتو مشغول تبلیغ بودند )بعضى تحوّل ایجاد شده در آن منطقه به برکت زحمات این استاد فرزانه است( وقتى عدد چهل را از عدد سالیان عمر نازنین آن عزیز سفر کرده کسر کنیم خواهیم فهمید که منظورشان چهل سالگى به بعد بود که یعنى از چهل سالگى تا پایان عمر معنى تعطیلى را نفهمیدند و این به خاطر همان اشتغالات علمى معظم له بوده است.

فرزند مرحوم میرزاقدس سره مى‏گوید: مرحوم میرزاقدس سره دائماً در دفتر، منزل مشغول بودند و اینکه مى‏گویند تعطیلات را احساس نکردند را مى‏توان به تلاش در تدوین موسوعه رجالى ایشان‏قدس سره اشاره کرد که در روزهاى تعطیل آن را مى‏نوشتند و بیش از 20 سال مشغول آن بودند. تمام تقریرات درس خود را در ایام تعطیل و قبل از درس ثبت مى‏کردند و دهها دفتر به جاى مانده به قلم ایشان، گویاى این مطلب است، موسوعه صراط النجاة که 12 جلد آن به چاپ رسیده است، نشان از حرکت بى وقفه علمى ایشان‏قدس سره دارد. ایشان در تمام شبانه روز به جز وقتى را که براى استراحت و تهجد و کارهاى شخصى قرار داده بودند، بقیه وقت را، کتاب به دست یا قلم به کاغذ مشغول بودند و مى‏فرمودند در قبر استراحت خواهم کرد تا فرصت هست باید در نشر علوم و معارف اهل بیت‏علیهم السلام تلاش کرد.




موضوع مطلب : آیت الله میرزا جواد تبریزی
سه شنبه 89 دی 14 :: 9:47 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

پاسخ قرآنی آیت الله سبحانی به وهابیت: با انبیاء و اولیاء خدا دشمنید


گروه وهابی در برابر رؤسا و زمامداران خود تعظیم وکرنش می کنند و یک بشر عادی را احترام می کنند، در حالی که انجام یک صدم آن را درباره پیامبر(ص) و منبر و محراب او شرک و ضد اسلام می خوانند.
منبع خبر: www.hawzahnews.com


آیت الله سبحانی در پاسخ سؤالی در خصوص حرام دانستن مراسم گرامی داشت پیامبر اسلام و ائمه اطهار(ع) در موالید و وفیات نگاه گروه افراطی وهابیت آن را نشانه جاهلیت و عدم اطلاع از معارف غنی اسلام دانسته و با بهره گیری از آیات قرآن، گرامی داشت پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در موالید و وفیات را مصداق شعائر الهی دانستند.
 
آنچه می خوانید پاسخ معظم له به سؤال ذیل است.
 
* آیا بزرگداشت موالید و وفیات اولیای خدا شرک است؟
 
پاسخ: گروه وهابی، بزرگ داشت موالید و وفیات اولیا و رجال آسمانی را بدعت و حرام می دانند; گویی آنان دشمن سر سخت بزرگان دین و اولیای الهی هستند و اجتماع در موالید و وفیات آنان را شرک می خوانند.
 
رئیس جماعت انصار السنة المحمدیة در پاورقی های خود بر فتح المجید می نویسد:
 
«الذکریات التی ملأت البلاد باسم الأولیاء هی نوع من العبادة لهم وتعظیمهم» [1]
 
«برپا کردن جشن در ایام ولادت اولیا، پرستش آنان حساب می شود و یک نوع تعظیمی نسبت به آنان محسوب می گردد».
 
* ریشه اشتباهات
 
ریشه تمام اشتباهات آنان یک کلمه است و آن این که چون برای شرک و توحید و بالأخص مفهوم (عبادت) حد و مرزی تعیین نکرده اند، از این جهت هر نوع بزرگ داشت را عبادت و پرستش تصور کرده اند. هم چنان که ملاحظه می شود وی در کلام خود لفظ (عبادت) و تعظیم را کنار هم قرار داده و تصور کرده است که هر دو لفظ، یک معنا دارند.
 
شکی نیست که قرآن کراراً گروهی از انبیا و اولیا را با جمله های فصیح و بلیغ ستوده است. قرآن درباره  حضرت زکریا و یحیی و ... می گوید: إِنَّهُمْ کانُوا یُسرِعُونََ فِی الْخَیْرَتِ  وَیَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً وَکانُوا لَنا خَشِعِینَ. [2]
 
«آنان به کارهای نیکو می شتافتند وبا امید و بیم، ما را می خواندند و در برابر ما فروتن بودند».
 
حالا اگر کسی در کنار قبر این حضرات و یا مجالسی که به نام آنان برپا می گردد، این آیه را بخواند و آنان را از این طریق تجلیل کند، آیا جز پیروی از قرآن کاری انجام داده است؟!
 
خداوند، در باره ی خاندان رسالت چنین می فرماید: وَیُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً. [3]
 
«با این که طعام را دوست دارند، آن را به مسکین و یتیم و اسیرمی دهند». حالا اگر در روز میلاد امیر مؤمنان(ع) دور هم گرد آییم و بگوییم که علی(ع) آن کسی است که طعام خود را به مسکین و یتیم و اسیر می داد، چرا باید مشرک به حساب آییم؟!
 
اگر درروز میلاد پیامبر(ص)، آیاتی که پیامبر را ستوده است، به غیر زبان عربی ترجمه کنیم و یا در قالب شعر بریزیم و در جمعی بخوانیم، چرا دچار شرک شده باشیم؟!
 
آنان، دشمنان تکریم پیامبر(ص) و اولیای الهی می باشند که در پوشش مبارزه با شرک می خواهند از آن جلوگیری کنند.
 
اگر بگویند در زمان پیامبر(ص) چنین جشن ها و بزرگ داشت هایی نبود، باید در پاسخ آن گفت: نبودن یک شی ای در زمان پیامبر گواه بر شرک بودن آن نیست.
 
اگر کسی اقامه مجالس جشن و عزا را به خدا و پیامبر(ص) نسبت دهد و بگوید: آنان دستور داده اند که ما برای بزرگ داشت آنان چنین مجالسی را برپا کنیم، در این صورت باید بررسی کرد که آیا آنان به طور عموم و یا به طور خصوص چنین دستوری داده اند یا نه، اگر آنان چنین دستوری نداده باشند، چنین نسبتی «بدعت» می شود نه شرک در عبادت. و یکی از نقاط اشتباه وهابی ها خلط بدعت به شرک در عبادت است؛ ولی اگر در این مورد اجازه  عمومی و یا خصوصی وارد نشده باشد، در این صورت از حالت «بدعت» بیرون می آید. اتفاقاً در قرآن اجازه عمومی وارد شده است.
 
قرآن مجید گروهی که پیامبر(ص) را گرامی می دارند می ستاید. آن جا که می فرماید: ... فَالّذِینَ ءَامَنُوا  بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون. [4]
 
«آنان که به پیامبر ایمان آورده و او را گرامی داشته و او را یاری کرده اند و از نوری که(قرآن) به او فرستاده شده است پیروی کنند، رستگارانند».
 
جمله هایی که در این آیه وارد شده است، عبارتند از:
 
1. ( آمنوا به )، 2.( عَزَّروُهُ )، 3. ( نَصَرُوهُ )، 4. ( واتَّبعُوا النّور... ).
 
آیا کسی احتمال می دهد که جمله های: ( آمنوا به )، ( نَصَرُوهُ )، ( واتَّبعُوا النّور )، مخصوص زمان پیامبر (ص) باشد؟ به طور مسلم نه. اگر چنین احتمالی درباره این سه جمله داده نمی شود، قطعاً جمله ی ( عَزَّروُهُ ) که به معنای یاری کردن پیامبر با تعظیم و تکریم است، [5] به زمان پیامبر (ص) اختصاص نخواهد داشت، زیرا این رهبر عالی قدر، پیوسته باید مورد احترام و تعظیم گردد.
 
آیا ترتیب مجالس یادبود و سخنرانی و قرائت اشعار سازنده در روزهای بعثت و ولادت مصداق روشن( و عَزَّروُهُ ) نیست؟
 
* کار عجیب وهابیت
 
عجبا! گروه وهابی در برابر رؤسا و زمامداران خود تعظیم وکرنش می کنند و یک بشر عادی را احترام می کنند، در حالی که انجام یک صدم آن را درباره پیامبر (ص) و منبر و محراب او شرک و ضد اسلام می خوانند. و شریعتی را که سهل و آسان و مطابق با فطرت و عواطف انسانی است و در جذب و پذیرش افراد، بلند نظر است، آیین خشک که عواطف انسانی را در تعظیم و تکریم بزرگان نادیده گرفته و توانایی جذب و پذیرش اقوام و ملل جهان را ندارد، می شناسانند.
 
گروه وهابی که با تأسیس هر نوع مجلس سوگواری برای شهیدان راه خدا مخالفند، درباره سرگذشت حضرت یعقوب چه می گویند؟ اگر این پیامبر بزرگوار، امروز در میان نجدی ها و پیروان محمد بن عبد الوهاب زندگی می کرد، درباره ی او چگونه داوری می کردند؟
 
او شب و روز در فراق یوسف می گریست و در هر حال از همه کس جستجوی فرزند دلبند خود را می کرد. در فراق و جدایی او آن قدر سوخت که بینایی خود را از دست داد. [6]
 
بیماری و فقدان بینایی یعقوب، مایه فراموشی یوسف نگردید، بلکه هرچه وعده وصل نزدیک تر می شد، آتش عشق او به فرزند دلبندش در دل او شعله ورتر می گردید، ولذا از فرسنگ ها دور، بوی یوسف را استشمام می کرد [7] و به جای این که ستاره ی یوسف به دنبال خورشید یعقوب باشد، آفتاب اندیشه او در به در به دنبال یوسف بود.
 
* وهابیت پاسخ می دهد!
 
چرا چنین اظهار علاقه در حال حیات فرد مورد علاقه (یوسف) صحیح و عین توحید است، ولی پس از مرگ او که دل انسان، سوز و گداز بیش تر و پیچ و تاب زیادتری پیدا می کند، حرام و شرک باشد؟
 
حالا اگر یعقوب های زمان ما، در هر سال در روز وفات یوسف ها فرزندان خود را دور هم گرد آورند و در ارزش های اخلاقی و ملکات نفسانی یوسف ها سخن بگویند و بر اثر تأثر، قدری اشک بریزند، آیا با این عمل فرزندان خود را پرستش کرده اند. [8]
 
* مودت ذی القربی و مستور قرآنی
 
شکی نیست که مودت ذوی القربی، یکی از فرایض اسلامی است که قرآن با صراحت هرچه کامل تر ما را به آن دعوت کرده است. حالا اگر کسی بخواهد به این فریضه مذهبی پس از چهارده قرن عمل کند، راه آن چیست؟ آیا جز این است که در روزهای شادمانی آنان، شادمان و در ایام غم و اندوه آنان اندوه ناک گردد؟
 
حالا اگر برای ابراز خرسندی خود مجلسی برپا نماید که در آن محفل، تاریخ زندگی و فداکاری های آنان را بازگو کند و یا مظلومیت و محرومیت آنان را از حقوق حقه خویش بیان نماید، آیا چنین فرد، جز ابراز علاقه واظهار مودت به ذوی القربی، کار دیگری انجام داده است؟
 
اگر چنین فردی برای ابراز علاقه بیش تر، سری به دودمان آنان بزند و در کنار مدفن آنان حاضر گردد و این گونه مجالس را در کنار قبور آنان برپا کند، در نظر عقلا جهان و خردمندان بصیر و بینا جز ابراز علاقه و مودت، کار دیگری کرده است؟!
 
مگر این که وهابی بگوید: باید مودت و محبت در سینه ها حبس و مکتوم گردد و هیچ کس حق اظهار مودت و ابراز آن را ندارد.
 
زمان پیامبر گرامی(ص) و پس از وی که دوران تحول عقاید و انقلاب اندیشه ها بود، ملل و اقوام مختلف با فرهنگ ها و رسوم و آداب گوناگون به اسلام روی می آوردند و با گفتن شهادتین، اسلام آنان پذیرفته می شد. و هرگز بنای پیامبر(ص) و رهبران پس از وی این نبود که تمام آداب و رسوم ملل و اقوام را با تأسیس دایره تفتیش عقاید سانسور و ذوب کنند و همه را در بوته ریخته و در قالب دیگری درآورند که هیچ گونه شباهت با قالب های پیشین نداشته باشد.
 
احترام بزرگان، تأسیس مجالس یادبود، حضور بر سر خاک و ابراز علاقه به آثار آنان، مرسوم تمام ملل و اقوام جهان بوده و هست، و هم اکنون ملت های شرق و غرب، برای زیارت اجساد مومیایی و مدفن رهبران دیرینه خود ساعت ها در صف به انتظار می ایستند تا در کنار جسد و قبر آنان ابراز علاقه کنند و اشک شوق از گوشه چشمان خود فرو ریزند. و این را یک نوع احترام که از عواطف درونی آنان سرچشمه می گیرد، حساب می نمایند.
 
هرگز دیده نشد که پیامبر پس از تفتیش عقاید افراد و پس از بررسی رسوم و آداب زندگانی آنان اسلام آنان را بپذیرد، بلکه به همان ابراز شهادتین اکتفا می ورزید. و اگر این گونه آداب و رسوم، شرک و کفر بود، باید پس از اخذ بیعت و پیمان بر تبرّی از آنان، اسلام اقوام و ملل را بپذیرد در صورتی که هرگز چنین نبوده است.
 
ما می بینیم که حضرت مسیح (علیه السلام) از خداوند بزرگ مائده آسمانی می طلبد و روز نزول آن را روز عید معرفی می کند و می فرماید: رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عِیداً لأَوَّلِنا وَآخِرنا وَآیَةً مِنکَ وَارْزُقْنا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقیِنَ. [9]
 
«پروردگارا! مائده ای از آسمان برما بفرست تا عیدی برای اوّل و آخر ما باشد و نشانه ای از تو. روزی بده، تو بهترین روزی دهندگان هستی».
 
آیا ارزش وجود پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم) کم تر از یک مائده آسمانی است که حضرت مسیح (علیه السلام) روز نزول آن را عید اعلام می دارد، اگر عید گرفتن آن روز به خاطر این بود که مائده، آیت الهی بود، آیا پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) بزرگ ترین آیت الهی نیست؟
 
قرآن می فرماید: وَرَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ. [10]
 
« آوازه تو را در جهان بلند کردیم».
 
آیا ترتیب مجالس جشن در روز میلاد مسعود پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم) جز بالا بردن نام و نشان و آوازه او، نتیجه ای دارد. چرا ما در این مورد از قرآن پیروی نکنیم، مگر قرآن برای ما اسوه و الگو نیست. [11]
 
________________________________________
 
[1] از زمان پیامبر گرامی تا امروز همه مسلمانان جهان جز وهابی ها به آثار رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) تبرک می جستند و شیخ محمد طاهر مکی با شواهد قطعی تاریخی این مطلب را در رساله ای که در سال 1385 چاپ کرده است ثابت نموده است و نام رساله « تبرک الصحابة ب آثار رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) » است و این رساله به زبان فارسی نیز بازگردانیده شده است.. فتح المجید، ص 154. سپس از کتاب « قرة العیون» عبارتی به همین مضمون نقل می کند. در این ایام که این اوراق و صفحات زیر چاپ می رود در حالی که در تمام کشورهای اسلامی جشن و مجالس شادی به مناسبت میلاد پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) بر پا است، مفتی سعودی (بن باز) هر نوع بزرگ داشت میلاد پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) را حرام و بدعت اعلام کرده است.
[2] انبیاء/ 90
[3] انسان/ 8
[4] اعراف/157
[5] ر.ک: مفردات راغب، ماده عزر
[6] ( ...وَابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْن... ) (یوسف/84)
[7] ( ...إِنّی لأجِدُ رِیحَ یُوسف لَولا أَنْ تُفَنِّدون ) (یوسف/94)
[8] گذشته بر این، روایات متواتری در باره اقامه مراسم عزا درباره   ی مظلومان از خاندان رسالت وارد شده است و مرحوم علامه امینی بخشی از روایات را در کتاب « سیرتنا و سنتنا» گرد آورده است.
[9] مائده/114
[10] انشراح / 4
[11] منشور جاوید، ج 2، ص 426 432




موضوع مطلب : آیت الله سبحانی, وهابیت
دوشنبه 89 دی 13 :: 10:46 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی
کتاب العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان علیه السلام
 

درتوضیح این کتاب همین بس که علامه محمد حسین کاشف الغطاء (ره) درباره اش
 
 نوشته :

دراین کتاب شریف نگریستم و آن را از برترین حسنات عصر حاضر بلکه از مفاخر دهر
 
 
یافتم ونیکو خدمتی است برای حضرت ولی عصر عجل الله فرجه و از باقیات
 
 
صالحاتی است  که از قلم مولای فاضل حضرت حجه الاسلام و ملاذالانام حاج شیخ
 
 
 
 
 
علی اکبر نهاوندی دامت برکاته تراوش یافته است .
 
 
کتاب شامل 5 بخش است:


1
 آیات و سایر کتب آسمانی و اقوال کاهنان وساحران و نیز احادیث و اخبار از ائمه بزرگوار در بشارت ظهور


2- در باره ولادت ومعجزات و خوارق عادت آن حضرت که نام45نفر از علمای اهل سنت که قائل به تولد
وحیات آن بزرگوار هستند آمده است.

3- شامل تعیین شخص شخیص امام مهدی علیه السلام و چند اشکال وارده بر وجود ، غیبت وسایر
خصوصیات آن بزرگوار است . همچنین احوال معمرین و سالمندان به صورت طبقه بندی از یک صدو بیست
سال تا سه هزار و هشت ?! ?د سال درآن امده است . بخش دیگر شامل غیبتهای انبیای عظام ازقوم خود
است.
4- نام هزار نفر یا بیشتر از کسانی که به هرنحوی از هنگام تولد تازمان مولف توفیق دیدار آن امام عالمیان
 را یافته اند. ذکر شده است
.
5- شامل مدح انتظار فرج وعلایم ظهور است . میراث انبیا و معصومینی که با آن حضرت است ذکر شده و
شرح حال آن بیان شده است

شامل  9 جلد و 4000صفحه - متعلق به انتشارات مسجد مقدس جمکران
 
 
قیمت: 42000 تومان.

برای خرید این اثر به بخش کتب مهدوی فروشگاه اینترنتی یاران شاپ  مراجعه فرمایید

 

www.yaranshop.ir




موضوع مطلب : معرفی کتاب, امام زمان, مهدویت, غیبت, العبقری الحسان
<   1   2   3   4   >