سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
پنج شنبه 90 بهمن 27 :: 12:25 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی


کارشناس وهابی:مردم ایران به دلیل همسر ایرانی امام حسین(ع) به وی     دلبستگی دارند
کارشناس شبکه وهابی با اشاره به ایرانی بودن همسر امام حسین (ع)، عشق مردم ایران به آن حضرت را تعصب قومیتی خواند!

 


صدای شیعه: کارشناس شبکه وهابی وصال که به دروغ خود را نماینده اهل سنت فارسی زبان معرفی می کند با هدف تحریک افکار عمومی ایرانیان در آستانه هفته وحدت بر علیه اهل سنت،ارادت مردم ایران به امام حسین(ع) را نشات گرفته از تعصب قومیتی خوانده و گفت: «این که مردم امام حسین(ع) را به دلیل این که با شهر بانو دختر کسرای ایران ازدواج کرده دوست داشته باشند تعصب ناسیونالیستی است.»
وی افزود: «این مطالب متاسفانه در ایران وجود دارد و اکثرا می بینیم حتی در قضایا و قضاوت ها هم ما می بینیم که یک شکل ناسیونالیستی و قومیت و مجوسیت در رنگ دین برای مردم جلوه پیدا می کند.»
در این جا این سوال به ذهن می آید که در آستانه هفته وحدت که علماء اهل سنت و شیعه ایران در پی اتحاد مسلمانان ایران وجهان هستند، هدف این شبکه از این گونه اظهارات بر علیه مردم ایران چیست؟آیا برکسی پوشیده است که ارادت به امام حسین (ع) از طرف ایرانیان غیر از مقام و منزلت و مظلومیت و این که فرزند پیغبر اکرم (ص) می باشد؟آیا سیل میلیون ها ارادتمند به آن حضرت در اقصی نقاط جهان با مذاهب اهل سنت و حتی غیر اسلامی همه نشات گرفته از ایرانی بودن است؟
آیا این کارشناس وهابی این حدیث از پیامبر اکرم (ص) را نخوانده که فرمودند: «إنَّ لِقَتلِ الحُسَینِ حَرارَةً فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ أبَداً؛ «مرگ حسین‏علیه السلام آتشى در دل مؤمنان درانداخته است که هرگز سرد نخواهد شد.»
جام نیوز




موضوع مطلب : امام حسین, وهابیت
پنج شنبه 90 بهمن 27 :: 12:22 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

 

آیت الله وحید خراسانی درخصوص رهبر انقلاب نظرات قابل تاملی دارند که بیان آن در  ایام سفر آیت الله خامنه ای به شهر قم قابل توجه است.این درحالی است که جریان ضدانقلاب تلاش می کند نظرات آیت الله وحید را در مقابل رهبری نشان دهند.

*
هنگامی که آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق که می توانید این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک نکند پس چه کسی به ایشان یاری رساند.

*
روزی یکی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی می رود و از اوضاع و احوال کشور گلایه می کند و ایشان خطاب به این طلبه جوان می گویند آیا من می توانم کشور را اداره کنم ؟
این طلبه جوان بعد از مدتی تفکر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این کشور را اداره کنید
آیت الله وحید می گویند به راستی چه کسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این کشور را اداره کند.

*
آیت‌الله محمد مهدی شب‌زنده‌دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت‌الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت‌الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می‌شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه‌ای بر‌اساس موازین است».

وی ادامه داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می‌کنند و اصل در این است که هوا و هوس ندارند و وقتی تشخیص می‌دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می‌کنند و این یک شهادت بزرگی است.
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: در جلسه دیگری هم آیت‌الله وحید خراسانی از آیت‌الله خامنه‌ای و پدر ایشان تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف می‌شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم.
وی بیان داشت: این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است.

این مطلب از سایت صدای شیعه نقل شده است.




موضوع مطلب : وحید خراسانی, خامنه ای
پنج شنبه 90 بهمن 27 :: 12:18 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی


آیت‌الله العظمی وحید خراسانی تفسیر قرآن را جایگزین درس خارج اصول کرد

آیت‌الله‌العظمی شیخ وحید خراسانی از مراجع تقلید به جای درس خارج اصول، جلسات عمومی تفسیر قرآن کریم برگزار کرده‌ است.گفته شده است آیت‌الله وحید خراسانی این درس را به تقاضای حجت‌الاسلام محسن قرائتی بر پا کرده است

این خبر چندی پیش در سایتها آمده بود. دلسوزی آریالای قرائتی بر آیت الله وحید حفظه الله نیز تاثیر داشته که ایشان چهارشنبه ها تفسیر سوره یاسین را شروع کرده اند و صوت و متن آن در سایت ایشان قابل دریافت است.




موضوع مطلب : وحید خراسانی, قرائتی, تفسیر قرآن
دوشنبه 90 بهمن 24 :: 1:24 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

جریانهای حوزوی در آستانه انقلاب اسلامی ایران

حوزه علمیه قم از دیرباز محل شکل گیری دیدگاههای مختلف بوده است که با تحمل دیدگاههای همدیگر زمینه مناسبی را برای ترویج و تولید تفکرات اسلامی فراهم آورده است،در استانه انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 نیز دیدگاه واحدی درباره حرکتهای سیاسی در حوزه علمیه حاکم نیست در این نوشته مختصر سعی میشود به مهمترین دیدگاهها در سالهای منتهی به انقلاب اشاره شود.
در یک تقسیم بندی کلی سه مشی رفتار سیاسی را در آن سالها میتوان شمارش کرد:
1-علمای غیر سیاسی:گرایشی که از دخالت در سیاست پرهیز داشت وتنها در موارد بسیار خاصی به دلایلی برای پادرمیانی یا چیزی شبیه به آن،ممکن بود به نوعی حرکت سیاسی دست بزند،این جریان به نوعی تقدس گرا بود ،آنها معتقد بودندکه روحانیان باید به مسائل معنوی و تبلیغ دین بپردازند ،آیت الله سید احمد خوانساری که مقیم تهران بود این رویه را داشت،البته این جریان ممکن بود به روحانیان انقلابی و زندانی کمکمهایی کنند اما کمکهای آنها بیشتر خیرخواهانه بوده و براساس دیدگاههای سیاسی نبود.انجمن حجتیه نیز این روال را دنبال میکرد ،البته حضرت آیت الله خوانساری مشی تخریب نسبت به انقلابی ها نداشتند ،اما انجمن حجتیه بشدت طرفداران خود را از دخالت در امور سیاسی بازمیداشت و خود تا حدی روند نهضت را کند میکرد.

2-علمای میانه رو:این گرایش از روحانیون میانه رو بودند که در عین مخالفت با پهلوی و مظاهر فساد حاضر به ورود به یک مبارزه قهرآمیز نبودند آیات عظام محمدرضا گلپایگانی ،سیدمحمدکاظم شریعتمداری و سید شهاب الدین مرعشی نجفی از این جمله بودنددر مشهد نیز آیت الله میلانی چنین رویه ای را داشت برخی از ایشان خواستار سرنگونی نظام سلطنتی نبودند بلکه خواستار اجرای کامل قانون اساسی مشروطه بودند، و در مواقعی با رژیم ارتباطاتی داشتند،این گروه دغدغه نظام جانشین را داشتند و اینکه بتوانند بعد از حکومت پهلوی در اداره کشور موفق باشند مطمئن نبودند، در واقع میتوان گفت رویه استاد خود آیت الله بروجردی  را دنبال میکردند که باید به رژیم تذکر داده و مجبور کرد بخشی از خواسته ها را اجرا کند.این گروه کمک کار انقلابیون بودند و در مواقع نیاز با انتشار اطلاعیه ،سخنرانی و ... تا حدی به انقلاب کمک کردند،والبته بعد از پیروزی انقلاب بعضی از ایشان به انقلاب پیوسته و از آن حمایت کردند.

3-روحانیان انقلابی:این گروه عمدتا از شاگردان امام خمینی ره بودند که پس از نبعید ایشان بمرور شبکه ای غیر رسمی را در کشور ایجاد کردند و نقش اساسی در پیروزی انقلاب ایفا کردند،این روحانیان هیچ گونه ارتباط و تماسی با رژیم نداشتند و معتقد بودند که باید رژیم سرنگون شود و میتوانند از عهده اداره کشور برآیندآنها آماده اداره کشور بودند،از منظر اندیشه ای نیز اینان به اسلام حداکثری معتقد بودن و اینکه اسلام برای اداره جامعه برنامه دارد.

روحانیان انقلابی نیز بصورت کلان در سه بخش قابل تقسیم است:
الف:روحانیان مبارز مقیم قم:این جماعت شماری از روحانیان بودند که بعنوان اساتید یا فضلای برجسته قم شناخته میشدند که بایکدیگر قرابت فکری داشتندو بعدها جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را تشکیل دادند:حضرات آیات و حجج الاسلام:علی مشکینی،ابراهیم امینی ،حسینعلی منتظری،محمد علی گرامی،علی جنتی،احمد آذری قمی ،علی قدوسی،فاضل لنکرانی ،طاهری خرم ابادی،صانعی،محمدعلی شرعی،ربانی املشی،صادق خلخالی ،ابوالقاسم خزعلی ،حرم پناهی،جوادی آملی،بنی فضل،احمدی میانجی،مصباح یزدی،محمد مومن، محمد یزدی،انصاری شیرازی،حسین نوری همدانی،عبدارحیم ربانی شیرازی،مسلم ملکوتی و...

ب:روحانیان مبارز تهران:این عده بعد از قیام پانزده خرداد به این نتیجه رسیدند که بدون کار تشکیلاتی نمیتوان در مبارزه موفق شد از اینرو با حمایت امام بمرور شکل گرفت از اعضای شاخص میتوان به اسامی ذیل اشاره کرد:شهید مطهری ،شهید بهشتی،شهید باهنر،شهیدمفتح،شهیدمحلاتی، مهدوی کنی،عمید زنجانی،موحدی کرمانی،ناطق نوری ،مهدی کروبی،موسوی خوئینی هاو...

ج:روحانیان همرا امام در نجف:اینان از شاگردان امام بودند که بهمراه امام در دوره تبعید ایشان مقیم نجف شدند وامام را در این سالهای سخت همراهی میکردند:حضرات آیات و حجج الاسلام: سید مصطفی خمینی فرزندامام،فردوسی پور،سیدحمیدروحانی،سیدعلی اکبرمحتشمی پور،سیدمحموددعائی،محمدرضا ناصری،شهید محمد منتظری،سید رضا برقعی و..

د:علمای بلاد:برخی از علما نیز در شهرهای دیگر جزء روحانیان انقلابی بودند و مبارزه را دنبال میکردندبطور مثال میتوان در این زمینه حضرت آیت الله خامنه ای را نام برد که بیشترین فعالیت را در مشهد انجام میداد،و البته ارتباط ایشان با مبارزین تهران و قم نیز برقرار بود و معمولا در این مبارزات بین شبکه غیر رسمی روحانیت هماهنگی نسبی برقرار بود.
چند نکته: عده ای از علما که پیش از انقلاب به هر دلیل روحیه انقلابی نداشتند بعد از انقلاب و باور آن همراه انقلاب شده و از آن حمایت کردند.
این تقسیم بندی اشاره به سه جریان کلی بود که میتوان در کل کشور آن را تعمیم داده و مصادیق آن را یافت.
در اشاره به اسمها منظور خاصی نهفته نیست و بیشتر از روی منابع به آنها اشاره شده است.
برای مطالعه بیشتر میتوان به کتابهای خاطرات اکثر کسانی که اسم آنها برده شده است مراجعه کرد که خواندن آنها در آشنایی با تحولات انقلاب و تاریخ معاصر ایران خالی از لطف نخواهد بود.

نوشته بالا  صرف  نقل است و به معنای تایید این سخنان نیست. برگرفته از وبلاگ

http://rezataran.blogfa.com/post/32/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86




موضوع مطلب : سیاسی, روحانیت, روحانیون
شنبه 90 بهمن 22 :: 11:27 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

مطلب زیر از وبلاگ زیر گرفته شده:

http://yaddashthayeman.parsiblog.com/Posts/284/%d9%87%d9%86%d8%b1%d9%85%d9%86%d8%af+%d8%b3%d8%ae%d9%8a%d9%81/

 

اخلاق مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان است و زمانی که صفت اسلامی را بر اخلاق می افزائیم در واقع مرزی را برای آن تعریف کرده ایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر اخلاق که حاوی صفتهای دیگر است متفاوت می باشد.

 

هر انسانی در هر جامعه ای که زندگی می کند با توجه به نوع حرفه و شغل و ارتباطی که با مردم جامعه خود دارد بر حسب وظیفه حرفه ای که بر دوش دارد نوعی اخلاقیات را رعایت می کند که به آن اخلاق حرفه ای می گویند.

 

درهمین رابطه هنرمندان سینما نیز از این مقوله مستثنی نبوده و بایستی به مردم خود احترام گذاشته و مسئولیت خودرا در خصوص رعایت اخلاق حرفه ای رعایت نمایند. اما متاسفانه هر از چند گاهی دیده می شود که یکی از احالی سینما چهره واقعی و سخیف خود را نشان می دهد.

 

چطور می شود وقتی کارگردان سینما که خود را آدمی سخیف ، رکیک ، اهل توالت ، فحش و ناسزا می داند انتظار داشت که فیلمهای ارزشی بسازد.از کسی که خود را کم عقل ، سبک مغز و کم خرد می داند چه انتظاری می توان داشت . کسی خودش اقرار و افتخار می کند که به سینمای سخیف تعلق دارد چگونه اجازه داده می شود که فیلمها و سریالهایش در سیمای جمهوری اسلامی پخش شود. راستی اگر نمی توانید ارتباط خودتان را با این نوع هنرمندان قطع کنید پس برای خدا بیائید نام جمهوری اسلامی را از روی اداره عریض و طویل خود بردارید و تلویزیون ملی بگذارید. همین




موضوع مطلب : هنرمند سخیف
جمعه 90 بهمن 21 :: 2:9 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

دربرنامه هفت تاریخ 20/11/90 پنج شنبه شب، سید جواد هاشمی به عنوان کارگردان یک فیلم کودک دعوت شده بود و از  سلحشور بدون اینکه از او نامی ببرد، گلایه کرد که چرا مذهبی ها از فیلم اصغرفرهادی که یک فیلم منطبق بر قرآن است و گرفتن جایزه اش افتخار است، خوشحال نمی شوند و بد اخلاقی می کنند.

پیشنهاد: هفته وحدته، بیاییم همه اقشار با هم وحدت کنند هرچند اختلاف سلیقه داریم. خصوصا وحدت فرهنگی. کاش سند بیست ساله فرهنگی کشورمان آماده بود و به همه داده می شد.




موضوع مطلب : سلحشور, برنامه هفت, سینما, جدایی نادر و سیمین, سید جواد هاشمی
پنج شنبه 90 بهمن 20 :: 4:1 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی
به نقل از سایتhttp://babolsiren.blogfa.com/post-264.aspx

کارگردان سریال حضرت یوسف  گفت: جایزه گرفتن جدایی نادر از سیمین را برای ایران افتخار نمی دانم  و معتقدم  فرهادی یک فیلم متضاد با اعتقادات مردم وفرهنگ ایرانی ساخته است.



اصغر فرهادی در کنار آنجلینا جولی ، برادران داردن و پدرو آلمودوار

فرج الله سلحشور درباره جایزه گرفتن فیلم جدایی نادر از سیمین در گلدن گلوب اظهار داشت: جدایی نادر از سیمین یک فیلم در ضدیت اعتقادات مردم وتوهین به فرهنگ وخانواده در ایران است و  برای همین نمیتوان گفت این فیلم برای ایران وما افتخار آورده است.

وی ادامه داد: مثلا اگر کسی دزد خوبی باشد وبانکی را بزند وبعد به او جایزه بهترین دزد را بدهند ویا اگر دکتری متخصص تولید قرص های روانگردان باشد وجایزه بگیرد آیا واقعا باید به آنها افتخار کرد؟ جدایی نادر از سیمین هم چنین نقشی را در گلدن کلوب ایفا کرد وبرای ما پیرو رهبری ها کسب این جایزه هیچ افتخاری ندارد.



سلحشور در پاسخ به این موضوع  که این فیلم را خود  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این جشنواره ها فرستاده اند پاسخ داد: مسئولان وزارت ارشاد به ایران وفرهنگ ایران خیانت کردند وبه نظر من رسانه ملی کار درستی انجام داد که این موضوع را پوشش خبری نداد.فراموش نکنیم که رهبری می گویند که  به جایزه هایی که در خارج به ما داده می شود دلخوش نباشید ، اما اگر معیار ما مردم ، هنرمندان ویکسری جریان ساز هستند که موضوع فرق می کند و در اینصورت باید  26دی ماه را هر سال جشن بگیریم.

وی افزود: جدایی نادر از سیمین به همراه تایید کنندگان آن برای ارسالش به اسکار به کشور واسلام خیانت کرده اند و به نظر من وتمام ولایتمداران جایزه گلدن کلوب جدایی نادراز سیمین هیچ افتخاری برای کشور وملت ما نیست بلکه یک خیانت بزرگ در حق ملت است.

عکس دست دادن اصغر فرهادی با آنجلینا جولی




موضوع مطلب : اصغر فرهادی, آنجلینا جولی, گلدن کلوپ, سلحشور
چهارشنبه 90 بهمن 19 :: 4:57 عصر ::  نویسنده : کامران اویسی

مطلبی از وبلاگ طلبه بی تعارف:

بسم الله الرحمن الرحیم


در مطلب قبل که قسمت اول همین عنوان به بررسی برخی از انحرافات صدا و سیما پرداخته شد و این انحرافات از نظر کلام وحی و ائمه معصومین علیهم السلام و سنجیده شد که از ان جمله از انحرافات  ترویج موسیقی های حرام ،ترویج بی حجابی و بد حجابی و بی حیائی بود .
نکته مهمی که لازم است ذکر کنم این است که ذکر این انحرافات مبنی بر این نیست که تمامی برنامه های صدا و سیما دارای این انحرافات هستند بلکه چه بسا بسیار برنامه های مفیدی که ارزش چندین بار دیدن و شنیدن را دارند اما متاسفانه ما با رشد و توسعه و عادی سازی این انحرافات نیز در صدا و سیما مواجه هستیم که به این دلیل لازم بود به آنها پرداخته شود .

نکته دیگری که لازم به ذکر است این است که این بررسی و نقد فقط مربوط به صدا و سیما است ، فیلم ها و برنامه هایی که از صدا و سیما پخش شده است نه سینمای ایران . چرا که پخش هر فیلمی از صدا و سیما به منزله تایید آن از نظر محتوا و مفاهیم است .

اکنون به ادامه بررسی انحرافات می پردازیم


- توهین و تمسخر و استهزاء افراد و اقوام
می دانیم که توهین و تمسخر مومن از گناهان کبیره است که عقاب دنیوی و اخروی بدنبال دارد .

مرحوم علامه طباطبایی- مفسر بزرگ معاصر- (استهزاء) را این گونه تعریف می کند: « استهزا و مسخره کردن ، عبارت است از این که،چیزی بگویی که با آن،کسی را حقیر و خوار بشماری،حال چه این که،چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره کنی، و یا عملاً تقلید طرف را در آوری،به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن و یا اشاره و تقلید بخندند.»( ترجمه المیزان،ج18،ص 481)دوستی،چت،دختر،مشایی،احمدی نژاد،جادو،حبس،شکنجه،طلبه،مفسد،اعدام،الفور،روم،چت،مزاحم،برخود،حدیث،اسلام،سنگسار،اعدام،حد،فال،تعبیرخواب،عشق،شب،لو رفته،شکن،فیل تر ،مرگ،تسخیر روح ،تسخیر جن،طالع بینی ،فیلم،هالیوود،شیطان،جاسوس ، جاسوسی ، ضد ، حمله ، نفر ، اصلاحات ، لیبرال ، ترکیه ، زیبایی، زیباترین، امام حسین ،رقص، دلار ، زیباترین ، رقص پا ، زنده ، زننده، وی پی ان رایگان ، شکن 91 ،غنا،حدیث تشبه به نساء خنثی ، دو جنسه ، رقص، حکم رقص، حکم موسیقی،خنده بازار،کاریکاتور،ولایت،اثبات ، مرگ، ساناز،مهناز،

استهزاء ، معمولا از اشخاص لاابالی و بی شخصیت آنهم در راستای شکستن حرمت انسانها صادر می شود.این درحالی است که آبروی مؤمن در نزد خدا از مالش محبوب تر و گرامی تر است.
در خصوص استهزاء خدای متعال می فرماید :« ‏یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون‏.»( سوره مبارکه حجرات آیه 11 )

یعنی " ای کسانی که ایمان آورده اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند،شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ونه زنان دیگران را،شاید آنان بهتر از اینان باشند؛و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید. بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید،و آنها که توبه نکنند،ظالم و ستمگرند!
  

از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) نقل است که فرمود:
" در روز قیامت کسانی را که در دنیا مردم را مسخره می کرده اند می آورند و دری از بهشت به روی آنان می گشایند و به آنها می گویند: (بیایید،بیایید). آنها با آن همه سختی و ناراحتی به پیش می آیند و همین که نزدیک در بهشت می شوند در به روی انها بسته می شود. سپس درِ دیگری به روی آنها باز می شود و گفته می شود: (بشتابید،بشتابید). این بار نیز آنها با ناراحتی حرکت می کنند و همین که نزدیک این در می روند،آن در نیز بسته می شود و همین طور این کار تکرار می گردد تا جایی که نا امید می شوند و سرانجام دیگر به سوی هیچ دری نمی روند". در اینجا مؤمنان که ساکن بهشت اند آنها را نظاره می کنند و به آنها می خندند.

باز فرمودند :
  " هرکس مؤمنی را اذیت کند مرا اذیّت کرده است وهرکس مرا اذیّت کند خدا را اذیّت نموده است و هرکس خدا را اذیّت کند پس او در تورات و انجیل و زبور و فرقان  ملعون است."
همچنین آنحضرت فرمودند :
" کسی که مؤمنی را تحقیر کند خداوند اورا خوار و ذلیل خواهد کرد. "
دوستی،چت،دختر،مشایی،احمدی نژاد،جادو،حبس،شکنجه،طلبه،مفسد،اعدام،الفور،روم،چت،مزاحم،برخود،حدیث،اسلام،سنگسار،اعدام،حد،فال،تعبیرخواب،عشق،شب،لو رفته،شکن،فیل تر ،مرگ،تسخیر روح ،تسخیر جن،طالع بینی ،فیلم،هالیوود،شیطان،جاسوس ، جاسوسی ، ضد ، حمله ، نفر ، اصلاحات ، لیبرال ، ترکیه ، زیبایی، زیباترین، امام حسین ،رقص، دلار ، زیباترین ، رقص پا ، زنده ، زننده، وی پی ان رایگان ، شکن 91 ،غنا،حدیث تشبه به نساء خنثی ، دو جنسه ، رقص، حکم رقص، حکم موسیقی،خنده بازار،کاریکاتور،ولایت،اثبات ، مرگ، ساناز،مهناز، 
پیامبر اسلام (ص) نیز فرمودند :
" هرکس مؤمنی را ناراحت و محزون سازد و سپس دنیا را به او عطا کند کفاره غمگین کردنش نخواهد بود و برای آن عطایش اجری نخواهد گرفت ."
این آیات و احادیث و صدها حدیث دیگر ،همه ناراحت کردن مومن و استهزای او را محکوم می کنند و به کسی که مومن را می آزارد هشدار می دهد که این عمل او بدترین اعمال و عقاب آن سخت ترین عقاب هاست .
حال چگونه است حال دلقکهایی که نام هنرمند را روی خود گذاشته اند و با استهزاء و مسخره کردن و در آوردن ادای دیگران سعی در خنداندن مردم دارند . جهلشان تا آنجاست که کار خود را که خندادن مردم است ! ثواب و برترین عبادات می دانند ،
چگونه است حال مسئولینی که از بیت المال مسلمین هزینه این استهزاء را پرداخت می کنند ؟
چگونه است حال مسئولانی که به این ظلم سکوت می کنند ؟  
چگونه است حال مردمی که از تماشای این ظلم لذت می برند و شاد می شوند و راضی به ادامه آن هستند ؟


- نمایش و ترویج رقص و غناءدوستی،چت،دختر،مشایی،احمدی نژاد،جادو،حبس،شکنجه،طلبه،مفسد،اعدام،الفور،روم،چت،مزاحم،برخود،حدیث،اسلام،سنگسار،اعدام،حد،فال،تعبیرخواب،عشق،شب،لو رفته،شکن،فیل تر ،مرگ،تسخیر روح ،تسخیر جن،طالع بینی ،فیلم،هالیوود،شیطان،جاسوس ، جاسوسی ، ضد ، حمله ، نفر ، اصلاحات ، لیبرال ، ترکیه ، زیبایی، زیباترین، امام حسین ،رقص، دلار ، زیباترین ، رقص پا ، زنده ، زننده، وی پی ان رایگان ، شکن 91 ،غنا،حدیث تشبه به نساء خنثی ، دو جنسه ، رقص، حکم رقص، حکم موسیقی،خنده بازار،کاریکاتور،ولایت،اثبات ، مرگ، ساناز،مهناز،
گویا مسئولین صدا و سیما شادی و تفریح را بدون موسیقی و لهو لعب و رقص و ساز و آواز نمی توانند تصور کنند ، در بسیاری از فیلم ها و سریال ها شاهد رقص مردان و کودکان هستید ( و البته زنان در آینده نزدیک ) اما نظر قران و احادیث و فقها در مورد رقص چیست ؟


وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْترَِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِْ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُوًا  أُوْلَئکَ لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِین‏ ( سوره مبارکه لقمان آیه 31 )
و برخى از مردم کسانى ‏اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى [هیچ‏] دانشى از راه خدا گمراه کنند، و [راه خدا] را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود .


 کلمه‏ ى «لهو»، به معناى چیزى است که انسان را از هدف مهم بازدارد .
برخى مفسّران در شأن نزول این آیه گفته‏ اند: افرادى کنیزهاى خواننده را مى‏ خریدند تا برایشان بخوانند ( و برقصند ) و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز مى ‏داشتند، که آیه‏ ى فوق، در مذمت چنین افرادى نازل شد.به یقین می توان گفت که رقص و موسیقی یکی از مواردی هستند که شامل این آیه می شوند چرا که انسان را از یاد خدا باز می دارند و به سوی گمراهی می کشانند ، اگر کسی اهل رقص و آواز شد به دین بی رغبت می شود و وقتی به او بگویی خداوند تو را از رقص و غنا نهی کرده خدا و آیاتش را به مسخره می گیرد پس او سزاوار عزابی است که در این آیه به آن وعده داده شده است

در سوره‏ ى حج مى‏ خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»  از سخن باطل دورى کنید.
امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست.
 امیر المؤمنین علی علیه السلام  می فرمایند : «عاقل نیست کسی که در پی لعب باشد و دائم با لهو و طرب خو د را مشغول سازد».
امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند : «نهی می کنم شما را از رقص و مزمار و بربط و طبل».

مراجع بزرگوار تقلید که جانشینان امام زمان علیه السلام در زمان غیبت هستند نیز رقص و غنا را تخریم کرده اند .عموم مراجع رقص را حرام می دانند و برخی رقص زن و شوهر برای هم را در صورتی که کس دیگری نبیند و همراه با موسیقی حرام نباشد بدون اشکال می دانند و علاوه بر آن عموم مراجع تماشای رقص را نیز که عموما با تحریک شهوت همراه است را تحریم کرده اند ( رجوع کنید به استفتائات مراجع ) نظر مقام معظم رهبری 


گذشته از اینها رقص شایسته یک انسان متشخص و مومن و با غیرت نیست و با کرامت انسانی سازگاری ندارد، تصور کنید مرد مومنی در میان زنان و مردان سبک سری کند و برقصد ! آیا این فرد قابل اعتماد خواهد بود ؟ شما حاضرید پشت سر او نماز بخوانید ؟ من که حاضر نیستم .


 علاوه بر اینکه رقص و غنا از محضر اهل بیت به دور بوده بلکه صفات دشمنان اهل بیت بوده که به تماشای رقص و آواز خوانی کنیزکان و غلامان خود می نشستند و شراب می نوشیدند .


چیزی که بیشتر موجب قبح رقص است ملزومات آن است . موسیقی مطرب و حرام همیشه همراه رقص است و شاید رقص همیشه همراه موسیقی است ، بگذریم از شرب خمر و روابط و نگاه های شومی که رقصبه دنبال خود می کشد . ( فرقی بین رقص محلی با رقصهای دیگر نیست )


ما شاهد رقص مردان و کودکان در فیلم ها و سریالهای مختلف تلوزیونی هستیم ، حتی گاه کار به جایی می رسد که چندین مجری در برنامه زنده تلوزیونی دسته جمعی می رقصند و آقای شهریاری خوش رقصی می کند ، اما با کدام مجوز ؟ ( جهت دریافت فیلم رقص مجریان شبکه تهران کلیک کنید )


 حال با این وجود آیا سزاوار است صدا و سیما به نمایش رقص بپردازد و آن را قسمتی جدا نشدنی از شادی ها و خوشی های مردم جلوه دهد ؟
البته خب وقتی مجریان و مدعیان فرهنگ خود به رقص علاقه دارند چه میتوان انتظار داشت ؟



دوستی،چت،دختر،مشایی،احمدی نژاد،جادو،حبس،شکنجه،طلبه،مفسد،اعدام،الفور،روم،چت،مزاحم،برخود،حدیث،اسلام،سنگسار،اعدام،حد،فال،تعبیرخواب،عشق،شب،لو رفته،شکن،فیل تر ،مرگ،تسخیر روح ،تسخیر جن،طالع بینی ،فیلم،هالیوود،شیطان،جاسوس ، جاسوسی ، ضد ، حمله ، نفر ، اصلاحات ، لیبرال ، ترکیه ، زیبایی، زیباترین، امام حسین ،رقص، دلار ، زیباترین ، رقص پا ، زنده ، زننده، وی پی ان رایگان ، شکن 91 ،غنا،حدیث تشبه به نساء خنثی ، دو جنسه ، رقص، حکم رقص، حکم موسیقی،خنده بازار،کاریکاتور،ولایت،اثبات ، مرگ، ساناز،مهناز،




موضوع مطلب : طلبه بی تعارف
دوشنبه 90 بهمن 17 :: 2:44 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

با توجه به مبحثی که از آن استاد مذکور آوردیم که عصمت پیامبر و دیگرائمه را به نوعی قبول نداشت، پیش مقاله ای که قبلاً نوشته ام را پیوست می کنم، تا استفاده معنوی برید. ابتدا برای ظهور امام غریبمان دعا کنیم و سپس از خدا هدایت شدن و در مسیر هدایت ماندن را بخواهیم و سعی کنیم افکار ناب شیعه را گسترش دهیم نه هر نظری که یک فرد چه از روی جهل و چه از روی عمد به شیعه نسبت می دهد.

http://s1.picofile.com/file/7283923973/%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86vhn.rar.html




موضوع مطلب : سهو پیامبر
دوشنبه 90 بهمن 17 :: 2:23 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی


آنچه در پی می آید، گزیده ای از جلسه هجدهم مبحث «غیرت مؤمن» است که مربوط به درس اخلاق آیت الله مجتبی تهرانی است.
 
* مروری بر مباحث گذشته
 
بحث ما راجع به تربیت بود. عرض کردم که "تربیت " از "غیرت " نشأت گرفته است و به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن و گرفتن است. در باب این روش گرفتن و روش دادن به طور معمول و غالب چهار محیط است که انسان در آن محیط ها ساخته می شود؛ محیط خانوادگی، محیط آموزشی، محیط رفاقتی و محیط شغلی. البته عرض کردم که فضای پنجمی هم بر آنها حاکم است.
 
مباحثی که ما در گذشته داشتیم راجع به محیط دوم، یعنی "محیط آموزشی " بود؛ عرض کردم که نقش محیط آموزشی از محیط اوّل یعنی محیط خانوادگی قوی تر است. چه بسا کسانی باشند که از نظر محیط خانوادگی ، روش صحیح الهی و انسانی نداشته اند، ولی اگر ایشان را در محیط آموزشی بیاورید، ساخته می شوند و همین طور عکس؛ به این معنا که ممکن است محیط خانوادگی ، محیط خوبی باشد امّا محیط آموزشی نقش تخریبی داشته باشد و موجب شود آنچه که در محیط خانوادگی ساخته شده است، خراب شود و از بین برود. چون محیط آموزشی قوی تر از محیط خانواده است و در گذشته در مورد جهتش به چند جهت هم اشاره کردم.
 
لذا من عرض کردم که انسان باید نسبت به این محیط دوم، یعنی محیط آموزشی خیلی دقّت و توجه داشته باشد. چون گفتم در محیط آموزشی تنها مسأله دریافت مسائل مفهومی علمی مطرح نیست؛ بلکه این دریافت علمی همیشه با روش گرفتن و روش دادن در سه بعد دیداری، گفتاری و رفتاری همراه است.
 
* نفی علمیت از استاد بی تربیت
 
آخر جلسه گذشته روایتی خواندم که آن را تکرار می کنم. ما در روایتی از امام صادق(ع) داریم به این تعبیر که حضرت فرمودند: "لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِی ". این مسأله آموزشی و علمی است. اصلاً حضرت نفی علمیت می کنند؛ یعنی اگر آن معلّم و استاد به تربیت الهی و انسانی تربیت نشده باشد، نمی تواند به تو علم بیاموزد. یک وجه از معنای "ربّانی " این است که خودش تربیت شده است و بعد هم همان را به شاگرد منتقل می کند. "ربّانی " که می گویند دو بُعد دارد که من هر دو را گفتم؛ هم خود و هم انتقال به دیگری. تا خودِ شخص موصوف به وصفی نباشد نمی تواند آن را به دیگری بدهد. لذا حضرت اصلاً نفی علمیت می کنند و می گویند این علومی که تو داری از این استاد می آموزی، اصلاً علم نیست. یعنی بدان که علم اینها مُضرّ است.
 
جلسه گذشته سخنی را از استادمان امام (رضوان الله تعالی علیه) نقل کردم که بعضی تعجب کردند! ایشان فرموده بودند "درس توحید از زبانِ شیطان "! تعجب نکنید! اینها همه از این حدیث گرفته شده است که: "لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِی ". یعنی این اصلاً علم نیست. چرا؟ چون آموزنده اش تربیت نشده و بی تربیت است. به خصوص در آن مقطع خاصّ سِنّی بر این مطلب تأکید کرده اند؛ چون بحث من راجع به مقطع خاصّ سِنّی است که از شش سالگی شروع می شود. در این مقطع خاص، روش رفتاری و گفتاری دادن، کمال اثر را روی انسان می گذارد و نقش سرنوشت ساز دارد. اینکه می بینید در روایات این تعبیرات را می کنند به همین دلیل است.
 
* هجده ساله ها مراقب باشید!
 
آیه ای از آیات شریفه قرآن است که من این را تلاوت می کنم و روایتی از امام صادق (ع) ذیل آیه هست که آن را هم می خوانم که ببینید همین مقطع آموزشی که روی آن تأکید دارم، یک مقطع بسیار حساسی است و در زندگی انسان نقش سرنوشت ساز هم دارد. آیه در سوره فاطر است که دارد: «وَهُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُم مَّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّرَ وَجَاءکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ». این نقل سخنان گروهی از جهنّمی ها است که در جهنم فریاد می کنند ای پروردگار ما، ما را از این جهنم بیرون بیاور! چرا؟ تا کرداری غیر از آنچه که کردیم انجام دهیم؛ تا کردار شایسته و صالح انجام دهیم. "أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ ". یعنی خدایا، ما را از جهنّم نجات بده تا کارِ خوب کنیم. به آنها خطاب می شود: آیا ما به شما آن قدر عمر ندادیم که در آن پند بگیرید که هر کس می خواست پند بگیرد، می گرفت؟
 
سؤال این است که منظور از این عمری که در آیه آمده کدام مقطع زمانی است؟ ذیل آیه روایتی از امام صادق (ع) است که فرمود: "تَوْبِیخٌ لِابْنِ ثَمَانَ عَشْرَةَ سَنَةً ". این آیه خطاب به هجده ساله ها است. یعنی خطاب خدای متعال در این آیه، توبیخ هجده ساله هایی است که به جهنّم رفته اند؛ مُراد، 70 ساله و 80 ساله ها نیست؛ چهل سال به بالا نیست؛ منظور، هجده ساله ها است! هجده ساله هایی که روش رفتاری غلط گرفتند و سراغ معصیت رفتند و جهنّمی شدند. امّا چرا خدا هجده ساله های جهنّمی را این طور توبیخ می کند؟ جهت این است که انسان از نظر رشد روحی به این مقطع که رسید، دیگر عذری ندارد و می تواند کاملاً تمییز بدهد؛ در این سن، دریافت و فهم بهترین دریافت و بالاترین فهم است.
خوب، بگو ببینم چه کسی تو را جهنّمی کرد؟ این روش رفتاری غلط را از چه کسی یاد گرفتی؟ تو که نونهال بودی و در مقطعی بودی که می شد تو را به هر سو کشاند؛ پس تحت سرپرستی چه کسی قرار گرفتی؟ این اعوجاج از کجا پدید آمد؟ این مطلب به این مربوط است که حضرت فرمودند از نظر عمر حسّاس ترین مقطع زمانی، این مقطع است. ای جوان ها! حواستان را جمع کنید. وقتی به این مقطع برسی دیگر خوب می توانی زشت را از زیبا تشخیص دهی. تو دیگر انسانی و می فهمی! دیگر در بُعد اعتقادی ات هم خوب می توانی بفهمی. امّا بگو ببینم چه کسی تو را خراب کرد؟ در محیط آموزشی، به تو رفتار غلط دادند، تو هم تأثیر گرفتی و جهنّمی شدی.
مربّی باید تربیت شده الهی باشد
لذا من روایتی را آخر جلسه گذشته خواندم و گذشتم که شخصی که خود را در اختیار غیر قرار می دهد و غیر می خواهد او را سرپرستی کند و بسازد، باید خودش ساخته شده باشد. اوّل ببین این طور هست یانه؛ یعنی ببین عالم ربّانی است، یا شیطانی به صورتی انسان است؟ کدام یکی است؟ روایت از علی(ع) بود، که حضرت فرمود: "إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَدَّبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ "؛ خدا پیغمبر را تربیت کرد؛ "وَ هُوَ أَدَّبَنِی "؛ او هم من را تربیت کرد؛ "وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُوَرِّثُ الْأَدَبَ الْمُکَرَّمِین ". یعنی حالا که من به واسطه پیغمبر تربیت شده ای الهی هستم، سرپرستی دیگران را می پذیرم.
لذا من خطابم به اساتید است که اگر خودتان تربیت الهی ندارید، نباید وارد عرصه تربیت دیگران شوید. از آن طرف هم جوان و دانش آموز نباید خودش را در اختیار هر کسی قرار دهد و سرپرستی هر کسی را نباید بپذیرد. این است که من عرض کردم باید در محیط های آموزشی دقّت شود. حتّی در بهترین محیط های آموزشی هم انسان نباید خیال راحت هم داشته باشد.
 
* اقسام روابط؛ رابطه بر محور احتیاج، رابطه بر محور پیوند
 
در اینجا می خواهم به نکته ای اشاره کنم که مَدخَلی باشد که از اینجا وارد محیط سوم، یعنی محیط رفاقتی شوم. ابتدا مقدّمه ای را نسبت به روابط انسان ها با یکدیگر عرض کنم و بعد وارد می شوم. یک وقت هست روابط انسان ها بر محور "پیوندها " است، یک وقت هست نه! پیوندی نیست؛ بلکه روابط بر محور "احتیاجات " است. در باب احتیاجات همانی است که مثلاً شخص به طور معمول می خواهد برود خریدی کند یا امثال اینها؛ فروشنده را هم نمی شناسد که چه کسی است؛ کاری هم ندارد که فروشنده کیست و چه خصوصیاتی دارد. رابطه خریدار و فروشنده برای رفع احتیاج و بر محور احتیاج است. این گاهی در محیط شغلی، مطرح می شود که من الآن وارد آن نمی شوم.
اقسام پیوندها؛ پیوندهای جسمانی، پیوندهای روحانی
امّا در طرف مقابل، روابطی هست که بر محور پیوندها است. این پیوندها مختلف می شود؛ پیوندهایی داریم جسمانی، که شامل پیوندهای حَسَبی، نَسَبی، سَبَبی، مثل پدر و مادر و همسر است. ولی یک دسته از پیوندها، پیوندهای روحانی است. در پیوندهای روحانی یکی از پیوندهایی که در معارف ما هست، پیوند ایمانی و معنوی است. "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة ". مؤمنین برادرند. این اخوّت، یک پیوند ایمانی است؛ پیوندی روحی است؛ برادری است. اسم آن را "برادر ایمانی " می گذاریم؛ برادرِ ایمانی است نه جسمانی. این پیوند روحی بر محور همان مسأله معنوی ایمانی است.
 
* قوی ترین پیوند، پیوند قلبی و محبّتی
 
قوی ترین پیوند، پیوند قلبی یعنی پیوند محبّتی است. چون رابطه ای که دارند، بر محور پیوند محبّتی و علاقه مندی است که این کاربرد دارد. لذا معارف ما روی این خیلی تکیه می کند. من یک وقت در ماه مبارک رمضان راجع به حبّ به خدا بحث می کردم و بعد انس به خدا و حبّ به اولیای خدا. اینها را من بحث کرده ام. من اینها را می گویم تا بفهمید که خیلی روی پیوند قلبی تکیه می شود. پیوندی که بر محور پیوند قلبی است، خیلی تأثیرگذار است. کارِ قلب، دل بستگی است. دل بستگی، همین پیوند یعنی پیوند محبّتی است. این مقدمه بود و حالا وارد بحثم می شوم.
 
* پیوند قلبی در محیط رفاقتی
 
در محیط آموزشی غالباً این طور است که از محیط آموزشی، محیط سوم که محیط رفاقتی است متولّد می شود. من گام به گام پیش می روم. این بچه که به مدرسه می رود، یک محیط دیگری در مقابلش باز می شود و آن محیط رفاقتی است. عجیب این است که چون این بچه ها با یکدیگر هم اُفق هم هستند و از نظر باطن، صفای باطن هم دارند، زود همدیگر را جذب می کنند و "چسبندگی سریع " دارند! من الآن دیگر به استاد کاری ندارم. رفتم سراغ بخش شاگردها در محیط آموزشی. این شاگردها در محیط آموزشی به همدیگر پیوند می خورند. چه پیوندی؟ قوی ترین پیوندها که پیوند محبّتی است. لذا از دل محیط آموزشی، محیط رفاقتی متولّد می شود.
 
* قوّت و بُرد پیوند رفاقتی
 
چند روایت از علی(ع) بخوانم؛ حضرت فرمود: "ألصَّدِیقُ أقرَبُ الأقَارِبِ ". رفیق، نزدیک ترینِ نزدیکانِ انسان است. یعنی دوست از همه نزدیکان حَسَبی، نَسَبی، سَبَبی و همه کسانی که به آنها می گوییم "أقارب "، به انسان نزدیک تر است. یعنی قدرت و بُرد و نقش این پیوند محبّتی روی انسان از آن پیوند نسبی پدر و مادر هم بالاتر است؛ نقش دوست از همه اینها بیشتر است.
در یک روایت دیگر از علی(ع) داریم: "ألأصدِقَاءُ نَفسٌ وَاحِدَةٌ فِی جُسُومٍ مُتَفَرَّقَة ". رفیق ها یک روح هستند، امّا در بدن های متعدّد! اینجا علی(ع) از نظر روحی، وحدت را پیش می کشد؛ یعنی آن قدر این پیوند قلبی قوی است که اصلاً موجب یگانگی روحی می شود.
 
* اثرگذاری ناخودآگاه دوست
 
خوب، حالا بچه رفته در محیط آموزشی و غالباً هم این طور است که از محیط آموزشی، محیط رفاقتی متولّد می شود. یعنی بچه ها با هم رفیق می شوند؛ در سِنّی هم هستند که هم اُفق هستند. با هم که رفیق شدند، آن وقت این روی انسان نقش دارد. چگونه روی انسان اثر می گذارد؟ روش را از رفیقش می گیرد. روش رفتاری را از او می گیرد؛ روش گفتاری را از او می گیرد. حتّی آن بچه، خودش هم نمی خواهد رفیقش را تربیت کند؛ امّا او ناخودآگاه از این تأثیر می پذیرد و روش رفتاری و گفتاری می گیرد. در باب تربیت گفتیم که تربیت از عناوین قصدیه نیست. لذا این رفیق از رفیقِ خودش از هر جهت، دیداری ، گفتاری و شنیداری تأثیر می گیرد. حتّی دوست دارد پیراهنش مثل پیراهن او شود. دوست دارد لباسش هم مثل لباس او شود. او هم نمی خواهد به این رفیق این چیزها را بیاموزد؛ خودش خودبه خود می آموزد.
 
روایت از علی (ع) است: "رُبَّ صَدِیقٍ یُؤتِی مِن جَهلِهِ لَا مِن نِیَّتِه ". چقدر زیبا می فرماید! چه بسا دوستی که به دوست دیگرش چیزی را تقدیم می کند که منشأش جهل و نفهمی است و نیتی هم در کار نیست. یعنی چه بسا نمی خواهداو را خراب کند؛ قصد تخریب ندارد، امّا صداقت و رفاقت این تأثیرپذیری را به همراه می آورد. او در یک محیط خانوادگی تربیت شده که نعوذ بالله مناسب نبوده و حالا اینها با همدیگر رفیق شده اند؛ بعد می بینی بچه ات خراب شد! نقش رفیق هم که از پدر و مادر خیلی قوی تر است. پدر خوب، مادر خوب، معلّم خوب، رفیق بد! ببین چه در می آید!
 
* مصیبتِ بزرگِ خانواده های خوب!
 
بسیاری از مصیبت هایی که خانواده های خوب دارند، این است که بچه هایشان وقتی می آیند در محیط های آموزشی، خراب می شوند که منشأ خیلی از آنها هم رفاقت هایی است که بچه ها در محیط آموزشی پیدا کرده اند. غیر از این است؟! آن هایی که مبتلا هستند، حرف های من را خوب می فهمند! این همه زحمت کشیدی، معلّم هم بد نیست ، امّا رفیق بد است. نگاه کن فرضیه را چگونه گام به گام پیش رفتم. همه خوب، امّا بچه چگونه شد؟!
 
این مسأله متأسفانه از مسائل مبتلابه جامعه ما است. من که عرض می کنم محیط آموزشی خیلی مهم است، برای همین چیزها است. امّا متأسفانه به این چیزها توجه نمی شود. همان سیری که تا حالا گفتم، همان است. مصیبت این است که فقط دنبال این هستند که بچه درسی را یاد بگیرد که یک وقت پشت کنکور نماند! می گویند هر چه شود، بشود امّا پشت کنکور نماند. چقدر روی آن هم تبلیغ می کنند! این جامعه اسلامی است؟! جامعه انسانی است؟!
 
* تأثیر پیوند رفاقتی بر دین انسان
 
یک روایت می خوانم؛ روایت از پیغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمود: "الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ "؛ اگر می خواهی ببینی دین شخصی چیست، ببین رفیقش چه دینی دارد. از آنجا بفهم دین او چیست. "الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ ". حواست را جمع کن با چه کسی رفیقی! با هر کسی که رفیقی، دین او را هم داری؛ با او هم دین هستی. این همان مسأله قدرت و بُرد پیوند رفاقتی و محبّتی را می رساند که هم نقش سازندگی دارد و هم نقش تخریبی دارد. من سراغ هر دو مورد رفتم.
 
بنابر این من عرض کردم در باب محیط آموزشی، یک محیط سوم که چه بسا قدرتمندتر از محیط دوم است، از آن تولّد پیدا می کند. حالا آیا این درست است که انسان بی تفاوت باشد؟ لذا گفتم مدرسه و محیط آموزشی فرزندت هر قدر هم خوب و مطمئن بود، هیچ وقت خاطر جمع نباش؛ چون یک خطر بزرگ تر کنار گوش او هست. خاطرجمعی در کار نیست. بلکه انسان باید از نظر تربیتی نسبت به کسانی که تحت سرپرستی او هستند دقّت داشته باشد.




موضوع مطلب : مجتبی تهرانی
<   1   2   3   4   >