سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
شنبه 90 اسفند 20 :: 12:36 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی
مطلب زیر را یکی به ایمیل بنده فرستاد من هم دیدم با شماها در میان بذارم بهتره تا
 
 
 
 نظر بدین خصوصا مجردها. البته فقط نقل کلام کرده ام و تایید نمی کنم تا نظر
 
 
شماها چی باشه؟
 
 
دنیای مجردی

ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر.
رفتم خواستگاری؛ دختر پرسید: « مدرک تحصیلی ات چیست »؟ گفتم:« دیپلم تمام »!
گفت:« بی سواد! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه.

رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ......
برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید:« خدمت رفته ای »؟ گفتم:« هنوز نه »؛
گفت:« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ».

رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم.
برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید:« شغلت چیست »؟ گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛
گفت:« بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ».

رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند:« سابقه کار می خواهیم »؛
رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتند:« باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم ».
دوباره رفتم کار کنم؛ گفتند: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم».
برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتند سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی ».
گفتند:« برو جایی که سابقه کار نخواهد ».
رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتند:« باید متاهل باشی ».
برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:« رفتم جایی که سابقه کار نخواستند گفتند باید متاهل باشی ».
 گفتند:« باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی ».
رفتم؛ گفتم:«باید کار داشته باشم تا متاهل بشوم».
 گفتند:« باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم ».

برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!




موضوع مطلب : طنز, مجردی