سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یاد دوست
درباره وبلاگ


کاش بنده خدا باشم.
پنج شنبه 90 بهمن 27 :: 12:59 صبح ::  نویسنده : کامران اویسی

ناگفته‌هایی از غسل و کفن آیت الله العظمی خویی
هنگامی که خواستیم آیت الله العظمی خویی را کفن نماییم در عین نا باروری    همگان، خبری از این کفن نبود؛ بنابراین تصمیم گرفتیم ...




صدای شیعه: آیت الله سید محمد مهدی خُرسان از علمای نجف اشرف، فقیهی است که در حیطه­ های مختلف علم و معرفت قلم زده و بوی بزرگانی چون علامه مجلسی را می­توان از وجود او استشمام نمود.

در دیداری که یکی از اساتید حوزه علمیه قم با ایشان در نجف اشرف داشت، خاطره­ای خواندنی از نحوه غسل و کفن آیت الله العظمی خویی بیان می کند که تقدیم ارادتمندان فقه و فقاهت می‌گردد.

چند سال قبل از فوت مرحوم حضرت آیت الله خویی، تصمیم گرفتم، با عمل به سیره بزرگان و علما، کفنی برای خود تهیه کنم، از آنجایی که قصد داشتم هزینه خرید کفنم از سهم امام نباشد؛ چون خودم پولی نداشتم، به بیت استادم حضرت آیت الله خویی رفته و خدمت ایشان عرض کردم: قصد دارم کفنی برای خود تهیه کنم، آیا حضرتعالی پولی به جز سهم امام دارید که به من قرض بدهید؟

ایشان فرمودند، در حال حاضر چنین پولی در اختیارم نیست، ولی اگر بخواهی می توانی مقداری از سهم امام که نزد من است را برداری؛ قبول نکردم و از طریق دیگری این پول را تهیه و کفن و ملحقات آن را خریداری نمودم.

بعد از خریدن کفن، دعای جوشن کبیر را با زعفران روی آن نوشتم که با توجه به طولانی بودن فرازهای دعا، نوشتن آن مدت زیادی طول کشید، همچنین قطعات مستحبی کفن را تهیه کرده و بنا به توصیه روایات اهل بیت‌(ع)، انگشتری خریدم و فرستادم مشهد مقدس و روی آن حرز« اللهم ظنی بالله حسنأ و بالنبی المؤتمن و...» [1] را نگاشتند.

از تهیه کفن و ملحقاتش چندی نمی گذشت که با خبر شدم، حضرت آیت الله خویی دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافته است، به سرعت به بیت ایشان رفتم و جسد مبارک معظم له را با دستان خودم غسل دادم، بعد از آن‌که کار غسل به پایان رسید، خطاب به خانواده ایشان گفتم: کفن آقا را بیاورید، ولی در عین ناباوری از کفن آقا خبری نبود، گویا گم شده بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم کفن خودم را آورده و استادم را با آن کفن نمایم.

حجت الاسلام و المسلمین نجم الدین طبسی که این خاطره را از قول آیت الله خُرسان نقل ­کرد در پایان گفت: ایشان همگام تعریف این خاطره، بسیار منقلب شد و گریه کرد و در آخر این چنین گفت: آن روز که نزد حضرت آیت الله خویی رفتم تا پولی برای تهیه کفن بگیرم، اگر ایشان می دانستند که قرار است کفن خودشان را تهیه کنم، نمی دانم آن لحظه چه تصمیمی می گرفتند؟!

[1]- نگین امام محمد باقر (ع)- بحارالانوار، ج 46، ص 221

ظنی بالله حَسَنٌ               و بالنبی المُؤتمن

وبالوصیّ ذی‌المنن          وبالحسین و الحسن
مرکز خبر حوزه




موضوع مطلب : خویی, خرسان